English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flow U ناشی شدن فلو
flowed U ناشی شدن فلو
flows U ناشی شدن فلو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
well-intentioned U ناشی از نیت خوب
well meaning U ناشی از قصد خوب
well-meaning U ناشی از قصد خوب
induce U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
saturation U خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
corruption U خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
approximation U خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
approximations U خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
purchase U هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
purchased U هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
purchases U هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
machine U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine U خطای ناشی از خرابی قطعه
machined U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machined U خطای ناشی از خرابی قطعه
machines U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machines U خطای ناشی از خرابی قطعه
crash U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashingly U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
fail U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
semantics U خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
component U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
complement U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complemented U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complementing U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
muff U ناشی
muffed U ناشی
muffing U ناشی
muffs U ناشی
rise U ناشی شدن از
rise U ناشی شدن
rises U ناشی شدن از
rises U ناشی شدن
lewd U ناشی از هرزگی شهوت پرست
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
ambiguities U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
ambiguity U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
stingy U ناشی از خست
maladroit U ناشی
flag U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
flags U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
scrupulous U ناشی ازوسواس یا دقت زیاد
internal U ناشی ازدرون
internal U باطنی ناشی ازدرون
carried U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carried U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carried U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carries U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carries U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carries U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carry U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carry U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carrying U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carrying U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carrying U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checked U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
resultant U ناشی
derive U ناشی شدن از منتج کردن
derives U ناشی شدن از منتج کردن
deriving U ناشی شدن از منتج کردن
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
proceed U ناشی شدن از عایدات
proceed U ناشی شدن ارتقا پیدا کردن در جمع عایدات
proceeded U ناشی شدن از عایدات
proceeded U ناشی شدن ارتقا پیدا کردن در جمع عایدات
negligent U ناشی از بی مبالاتی
awesome U حاکی از ترس ناشی از بیم
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
issue U ناشی شدن
issued U ناشی شدن
issues U ناشی شدن
ill U ناشی
ill- U ناشی
ills U ناشی
Other Matches
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
resulted U ناشی
result U ناشی
Due to U ناشی از
skill less U ناشی
resulting U ناشی
on account of somebody [something] U ناشی از
due U ناشی از
dilettantes U ناشی
dilettanti U ناشی
therefrom U ناشی از ان
even tual U ناشی
skilless U ناشی
amateurish U ناشی
descended U ناشی
gauche U ناشی کج
emergent U ناشی
mala filde U ناشی
dilettante U ناشی
novices U ادم ناشی
abnerval U ناشی از عصب
unskil U ناشی بی مهارت
emanated U ناشی شدن
variorum U ناشی ازچندمنبع
adipic U ناشی ازچربی
emanates U ناشی شدن
emanating U ناشی شدن
sequent U منتج ناشی
novice U ادم ناشی
guttural U ناشی از گلو
tisy U ناشی از مستی
toxic U ناشی از زهراگینی
awkwardness U ناشی گری
unfortunate U ناشی ازبدبختی
unperfect U ناشی نابلد
awkward U بی لطافت ناشی
emanate U ناشی شدن
rhapsodical U ناشی از احساسات
dittographic U ناشی ازتکراراشتباهی
due to an accident U ناشی از یک حادثه
awkward age U سن خامکار [ناشی]
gremie U بی تجربه و ناشی
hypostatic U ناشی از ته نشینی
premune U ناشی از جلوگیری
irritative U ناشی از تحریک
gaucherie U ناشی گری
as green as grass <idiom> U کم تجربه و ناشی
privative U ناشی از محرومیت
jackleg U ناشی نادرست
transmission U خطای ناشی از اختلال در خط
kinetic energy U نیروی ناشی ازحرکت
thoughtless U لاقید ناشی از بی فکری
pot valour U دلپری ناشی از مستی
perjurious U ناشی از پیمان شکنی
occupation disease U امراض ناشی از کار
result U ناشی شدن نتیجه
occupation authorities U اقتدارات ناشی از اشغال
transmissions U خطای ناشی از اختلال در خط
intuitional U ناشی از درک مستقیم
left handed U واقع در سمت چپ ناشی
sentiment U ضعف ناشی ازاحساسات
interoceptive U ناشی از امعاء واحشاء
inexpertness U ناشی گری بی تخصصی
associative facilitation U سهولت ناشی از تداعی
associative inhibition U بازداری ناشی از تداعی
short sighted U ناشی از کوته نظری
shear stress U تنش ناشی از برش
shear crack U ترک ناشی از برش
damage feasant U خسارت ناشی از حیوانات
scorbutic U ناشی از کمبود ویتامین C
rube U ادم دهاتی ناشی
royalistic U ناشی از شاه پرستی
renunciatory U ناشی از انکار نفس
despiteous U ناشی ازکینه یالج
diastrophic U ناشی ازتغییرات ارضی
inexpertly U ازروی ناشی گری
profits a prendre U حقوق ناشی از مزارعه
impiteous U ناشی از سخت دلی
shear failure U گسیختگی ناشی از برش
resulted U ناشی شدن نتیجه
ebb current U جریان ناشی از افت اب
indiscriminate U ناشی از عدم تبعیض
absorption losses U تلفات ناشی از جذب
ravening U حریص ناشی از حرص
renunciative U ناشی از انکار نفس
ingenious U با هوش ناشی از زیرکی
toxic psychosis U روان پریشی ناشی از سم
resulting U ناشی شدن نتیجه
tutelar authority U اختیار ناشی از قیومت
war risks U خطرات ناشی از جنگ
use inheritance U وراثت ناشی از کاربرد
vinculo matrimonii U ناشی از علقه زوجیت
wind wave U خیز اب ناشی از باد
wind wave U موج ناشی از باد
arise U رخ دادن ناشی شدن
arises U رخ دادن ناشی شدن
come U رخ دادن ناشی شدن
comes U رخ دادن ناشی شدن
arising U رخ دادن ناشی شدن
deflationary gap U لطمه ناشی از رکود اقتصادی
paganish U بیت پرست ناشی ار شرک
demand pull inflation U تورم ناشی از فشار تقاضا
idols of the cave U اوهام ناشی از حالات ویژه هر کس
rounding errors U خطاهای ناشی از سرراست کردن
property income tax U مالیات بر درامد ناشی ازمستغلات
hunger osteopathy U بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
cost push inflation U تورم ناشی از فشار هزینه
covenant in low U تعهد ناشی ازحکم قانون
repetitive stress injury U اسیب ناشی از فشار تکراری
rental income U درامد ناشی از اجاره بها
dispersion error U اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
property income U درامد ناشی از املاک ومستغلات
idols of the market U اوهام ناشی از سخن وامیزش
form drag U مقاومت ناشی از شکل جسم
forced vibration U ارتعاشات ناشی از تحریکات خارجی
faute de mieux U همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
excess demand inflation U تورم ناشی از مازاد تقاضا
rain wash U فرسایش ناشی از ریزش باران
lummox U ادم ناشی وخام دست
occupation authority U اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
catcher U بوکسور ناشی کتک خور
maladroitness U ناشی گری بیدست و پایی
social increment U افزایش ناشی از کار جمعی
to play a poor game U ناشی بودن مهارت نداشتن
titular U ناشی از لقب رسمی افتخاری
somatogenic U ناشی از سلولهای جداری وبدنه
bizarre U غیر مانوس ناشی از هوس
laity U مردم غیر روحانی ناشی
greenhorns U مبتدی ادم خام یا ناشی
greenhorn U مبتدی ادم خام یا ناشی
technological unemployment U بیکاری ناشی ازپیشرفتهای فنی
supply push inflation U تورم ناشی از فشار عرضه
well mcaning U خوش نیت ناشی از قصدخوب
social decrement U کاهش ناشی از کار جمعی
simple content debt U دین ناشی از قرارداد شفاهی
wind load U سربار ناشی از اثرات باد
wage push inflation U تورم ناشی از فشار مزد
jus in re U حق کامل و مطلق ناشی ازمالکیت عمومی
idols of the theatre U اوهام ناشی از اصول و قواعدمنطقی و فلسفی
eddy loss U افت جریان ناشی از چرخش وپیچش
rat a tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
awkwardly U از روی خام دستی یا ناشی گری
rat-a-tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
failures U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
high cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
cooling drag U پسای ناشی از خنک کردن موتور
to die a violent death U مردن ناشی ازمرگ غیر طبیعی
waiting delay U تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
rat a tat tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
deformation due to moisture and tempratu U تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
endogenous U مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
truncation U خطا ناشی از کوتاه کردن عدد
commutator riple U تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
failure U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
bomb damage assessment U تعیین میزان خسارت ناشی ازبمب
social security wealth U ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
She has circles under hereyes. U زیر چشمهایش گود افتاده ( ناشی از لاغری )
frailties U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
pray in aid U دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
structural damage U خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
mark up price inflation U تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
unprompted U ناشی از طیب خاطر خودبخود بی اختیار خودرو
psychomotor U ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
toxicosis U بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت
reversed rolling moment U گشتاور ناشی از کنترل معکوس در صفحه غلتش
frailty U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
thermal shock U تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
barratry U خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
equitable mortgage U از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
exogenous U مسئلهای که از خارج یک سیستم اقتصادی ناشی شده باشد
cross linked files U در DOS-MS خطای ناشی از استفاده دو فایل از یک بخش از دیسک
disaster dump U اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
viscous force U نیرو در واحد جرم یا حجم ناشی ار برش مماسی درسیال
crevice corrosion U خوردگی ناشی از وجود ترک مویی یا درز در ساختمان یک قطعه
alluviation U رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
frame U خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
implied assumpist U تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
cassion discase U تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
dialectic U البته باتفاوتهایی که ناشی از روش فکری خاص هر یک بود به کار می بردند
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
duress U در CL نیزمانند حقوق ماهر عمل یاتاسیس حقوقی ناشی از اکراه باطل است
reventment U روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
knee brace U پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
constructive trust U منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
waisting U کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
aerodynamic heating U افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
pascal U فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
crosstalk U سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
compounding a felony U سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
economic determinism U یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com