English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
doping U ناخالص سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gross revenue U درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
grosser U ناخالص
grosses U ناخالص
adulterant U ناخالص
grossed U ناخالص
gross U ناخالص
raw U ناخالص
impure U ناخالص
grossest U ناخالص
grossing U ناخالص
margin U سود ناخالص
margins U سود ناخالص
cross weight U وزن ناخالص
grosser U عمده ناخالص
gross weight U وزن ناخالص
gross yield U بازده ناخالص
grossed U عمده ناخالص
gross U عمده ناخالص
gross value U ارزش ناخالص
gross tonnage U فرفیت ناخالص به تن
gross income U درامد ناخالص
gross profit U سود ناخالص
gross expenditure U هزینه ناخالص
grossest U عمده ناخالص
gross amount U مبلغ ناخالص
gross earnings U عواید ناخالص
operating profit U سود ناخالص
cross thrust U تراست ناخالص
gross yield U محصول ناخالص
grosses U عمده ناخالص
grossing U عمده ناخالص
dead loss U زیان ناخالص
unladen weight U وزن ناخالص خودرو
gross national product U تولید ناخالص ملی
GNP U تولید ناخالص ملی
g.n.p U تولید ناخالص ملی
gross domestic product U تولید ناخالص داخلی
gross national expenditure U هزینه ناخالص ملی
gross national income U درامد ناخالص ملی
gross primary product U تولید ناخالص نخستین
gross product per capita U تولید ناخالص سرانه
gross national quality U کیفیت ناخالص ملی
gross investment U سرمایه گذاری ناخالص
gross rate of return U نرخ بازده ناخالص
gross national product U محصول ناخالص ملی
potential gross national product U تولید ناخالص ملی بالقوه
nominal gross national product U محصول ناخالص ملی اسمی
real gross national product U تولید ناخالص ملی واقعی
g.d.p deflator U تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
polluting U ملوث کردن الودن ناخالص کردن
pollutes U ملوث کردن الودن ناخالص کردن
polluted U ملوث کردن الودن ناخالص کردن
pollute U ملوث کردن الودن ناخالص کردن
tare U تفاوت وزن خالص و وزن ناخالص
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
stylization U مد سازی
flooring U کف سازی
padding U له سازی
individualised U تک سازی
idolization U بت سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizing U تک سازی
bridgework U پل سازی
bridge building U پل سازی
truncation U بی سر سازی
individualization U تک سازی
individuation U تک سازی
individualizes U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
flection U خم سازی
retortion U خم سازی
repk lection U پر سازی
deflexion U خم سازی
compaction U تو پر سازی
pavement U کف سازی
retortion U کج سازی
pavements U کف سازی
flooding U غرقه سازی
intriguing U زمینه سازی
intrigues U زمینه سازی
mealing U نرم سازی
refreshments U تازه سازی
microminiaturization U ریز سازی
microsoft U بهنگام سازی
minimalization U کمینه سازی
intrigue U زمینه سازی
histrionics U صحنه سازی
scenery U صحنه سازی
manumission U ازاد سازی
modeling U نمونه سازی
regionalism U منطقه سازی
renewals U تازه سازی
modeller U قالب سازی
strangling U خفه سازی
mortar mixing U ملات سازی
renewal U تازه سازی
coaching U اماده سازی
miseenscene U صحنه سازی
refreshment U تازه سازی
evacuation U تهی سازی
braziers U برنج سازی
minimization U کمینه سازی
negation U خنثی سازی
shipbuilding U کشتی سازی
bedding U کف سازی بسترسازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
illuminations U روشن سازی
illumination U روشن سازی
metabolic U سوخت و سازی
secretion U پنهان سازی
synchronizing U همزمان سازی
integration U مجتمع سازی
equating U هم ارز سازی
brewing U ابجو سازی
substructure U زیر سازی
substructures U زیر سازی
miniaturization U کوچک سازی
reclamation U اباد سازی
maximization U بیشینه سازی
formulation U قاعده سازی
fitting U جفت سازی
bookbinding U کتاب سازی
beautification U زیبا سازی
materialization U مادی سازی
latticework U شبکه سازی
stacking U پشته سازی
conditioning U شایسته سازی
bedding U محکم سازی
bedding U ثابت سازی
tuning U میزان سازی
overturns U واژگون سازی
overturned U واژگون سازی
overturn U واژگون سازی
cooling U خنک سازی
municipalize U شهر سازی
pedogenesis U جلگه سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
notification U اگاه سازی
oscillations U نوسان سازی
oscillation U نوسان سازی
peneplanation U دشت سازی
resolving U برطرف سازی
perpetuation U جاودان سازی
pilework foundation U پی سازی با شمع
pimpling U حباب سازی
plasticization U نرم سازی
simulations U همانند سازی
relocation U جابجا سازی
popularization U محبوب سازی
forgeries U سند سازی
procurance U فراهم سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
proportionment U متناسب سازی
stripping U برهنه سازی
pulverization U پودر سازی
punctation U نقطه سازی
puppydom U خود سازی
puppyhood U خود سازی
purification U خالص سازی
forgeries U صورت سازی
precipitousness work U خلاصه سازی
reductions U ساده سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com