English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gold field U ناحیه زرخیز
goldfield U ناحیه زرخیز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auriferous U زرخیز
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
botany U گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
reach U ناحیه
district U ناحیه
sectors U ناحیه
sector U ناحیه
local <adj.> U ناحیه ای
regional <adj.> U ناحیه ای
zones U ناحیه
sympatric U هم ناحیه
zone U ناحیه
reached U ناحیه
situs U ناحیه
reaches U ناحیه
ranges U ناحیه
ranged U ناحیه
range U ناحیه
reaching U ناحیه
districts U ناحیه
subregion U ناحیه
demesne U ناحیه
area U ناحیه
partitions U ناحیه
partition U ناحیه
proclimax U ناحیه
wards U ناحیه
ward U ناحیه
regions U ناحیه
region U ناحیه
output area U ناحیه
realms U ناحیه
shires U ناحیه
shire U ناحیه
areas U ناحیه
realm U ناحیه
buffer area U ناحیه میانگیر
broca's area U ناحیه بروکا
climatic region U ناحیه اقلیمی
overflow area U ناحیه سرریز
audio range U ناحیه صوتی
territorialization U ایجاد ناحیه
common area U ناحیه مشترک
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
output area U ناحیه خروجی
telephone area U ناحیه اتصال
naval district U ناحیه دریایی
storage area U ناحیه انبارش
soft spot U ناحیه نشست
active area U ناحیه فعال
skid row U ناحیه پست
area search U جستجوی ناحیه
suppressor area U ناحیه بازدارنده
arid area U ناحیه خشک
oral zone U ناحیه دهانی
baffle area U ناحیه کور
motor area U ناحیه حرکتی
boom swing U ناحیه لرزش
sector commander U فرمانده ناحیه
critical area U ناحیه بحرانی
fixed area U ناحیه ثابت
radius of action U ناحیه رانندگی
recording eara U ناحیه ضبط
intermediate zone U ناحیه ی میانی
magnetic domain U ناحیه مغناطیسی
frequency region U ناحیه فرکانس
residential area U ناحیه مسکونی
input area U ناحیه ورودی
indifference zone U ناحیه خنثی
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
range of storke U ناحیه ضربه
genital zone U ناحیه تناسلی
range of variation U ناحیه تغییر
edge zone U ناحیه لبه
scan area U ناحیه پیمایش
critical region U ناحیه بحرانی
critical region U ناحیه شاخص
measuring range U ناحیه ی سنجش
dead space U ناحیه کور
geiger muller region o. plateau U ناحیه قطع
littoral U ناحیه ساحلی
pyramidal area U ناحیه هرمی
forbidden zone U ناحیه ممنوع
depletion area U ناحیه تخلیه
depletion barrier U ناحیه تخلیه
depletion zone U ناحیه تخلیه
depletion layer U ناحیه تخلیه
sciatic U ناحیه چاربند
heat affected zone U ناحیه پیوند
slum U ناحیه فقیرنشین
zone U منطقه ناحیه
zones U منطقه ناحیه
sector U خط کش ریاضی ناحیه
sectors U خط کش ریاضی ناحیه
range of variation U ناحیه انحراف
district U ناحیه نظامی
districts U ناحیه نظامی
zone of contact U ناحیه تماس
Sept U ناحیه محصو
regions U ناحیه نظامی
slums U ناحیه فقیرنشین
region U ناحیه فضا
region U ناحیه نظامی
region U ناحیه عملیات
regions U ناحیه فضا
regions U ناحیه عملیات
part U سهم ناحیه
range of adjustment U ناحیه تنظیم
work area U ناحیه کاری
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
silva U ناحیه جنگلی
two phase region U ناحیه دو فازی
the abdominal region U ناحیه شکم
regionalism U ناحیه گرایی
erogenous zones U ناحیه شهوتزا
Equator U ناحیه استوایی
touch spot U ناحیه بساوشی
lumbar U ناحیه کمر
terrain U زمین ناحیه
wernicke's area U ناحیه ورنیکه
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
space charge U ناحیه بار فضا
fingerprint region U ناحیه اثر انگشتی
domain U ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
to level off U مسطح شدن [ناحیه ای]
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
naval district U ناحیه عملیات دریایی
tertiary projection area U ناحیه فرافکنی سوم
papas U پاپ کشیش ناحیه
motor perceptual region U ناحیه حرکتی- ادراکی
sylva U درختان جنگلی یک ناحیه
papa U پاپ کشیش ناحیه
palatinate U ناحیه قلمرو کنت
pierian U وابسته به ناحیه پیریا
poplitaeal U مربوط به ناحیه رکبی
popliteal U مربوط به ناحیه رکبی
local area network U شبکه ناحیه محلی
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
long wave range U ناحیه موج بلند
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
domains U ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
catchment areas U ناحیه تحت پوشش
delinquency area U ناحیه بزه خیز
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
coagulation U تجمع مواد در یک ناحیه
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
zonule U منطقه یا ناحیه کوچک
common storage area U ناحیه اشتراکی انباره
climates U ناحیه اوضاع جوی
coal field U ناحیه زغال خیز
bailiwick U ناحیه قلمرو مامور
shielding region U ناحیه حفافت کننده
breadbasket U معده ناحیه حاصلخیز
catchment area U ناحیه تحت پوشش
coalfields U ناحیه ذغال خیز
zone U ناحیه دسته بندی
geiger muller region o. plateau U ناحیه گایگر مولر
zones U ناحیه دسته بندی
reverse flow regin U ناحیه جریان معکوس
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
auditory projection area U ناحیه ادراک شنیداری
rimland U حومه ناحیه مرکزی
executive area U ناحیه هماهنگ ساز
climate U ناحیه اوضاع جوی
coalfield U ناحیه ذغال خیز
palest U ناحیه محصور قلمروحدود
paler U ناحیه محصور قلمروحدود
drilling range U ناحیه مته کاری
pale U ناحیه محصور قلمروحدود
vorlage U خیز برداشتن از ناحیه قوزک پا
rainfall area U منطقه بارش ناحیه بارندگی
ward heeler U کارچاق کن سیاسی ناحیه بخصوصی
territorialization U محدود کردن بیک ناحیه
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
sector commander U فرمانده ناحیه پدافند هوایی
superintendent registrar U سرپرست ثبت احوال یک ناحیه
orbitonasal U وابسته به ناحیه چشمخانه وبینی
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
weakest U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaknesses U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
infrasonic frequency range U ناحیه فرکانس مادون صوت
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
hyperaesthesia U حخساسیت شدید در یک ناحیه بدن
zoomed U بزرگ کردن یک ناحیه از متن
zooms U بزرگ کردن یک ناحیه از متن
outbound U عازم ناحیه دور دست
high frequency region of a spectrum U ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
zoom U بزرگ کردن یک ناحیه از متن
exurb U ناحیه یا منطقهء خارج شهری
biota U زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
weaker U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weak U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com