Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stratosphere
U
ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
laminated
U
لایهای
neritic
U
بر اب لایهای
sondwitch
U
لایهای
laminar flow
U
جریان لایهای
laminated structure
U
ساختمان لایهای
shell structure
U
ساختار لایهای
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
lamination
U
ناخالصی لایهای
intercalation compound
U
ترکیب بین لایهای
three decker
U
هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
stratified sampling
U
نمونه گیری لایهای
stratified random sampling
U
نمونه گیری لایهای تصادفی
valve lift
U
کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
blasius flow
U
جریان کاملا لایهای تئوریکی
restrictor
U
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
layer
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layers
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
transistors
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
regional
U
ناحیهای
regionally
U
ناحیهای
zonal
U
ناحیهای
zonular
U
ناحیهای
zone
U
ناحیهای شدن
selective quenching
U
سردکنندگی ناحیهای
zones
U
ناحیهای شدن
area search
U
جستجوی ناحیهای
area graph
U
نمودار ناحیهای
regional gap
U
شکاف ناحیهای
regional development
U
توسعه ناحیهای
parochial
U
ناحیهای محدود
zonal
U
مداری ناحیهای
communal relationship
U
روابط ناحیهای
zonary
U
مداری ناحیهای
blanket
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
ozonosphere
U
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
onion skin architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
suburban or local railway
U
راه اهن ناحیهای
layer
U
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layers
U
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
chemosphere
U
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
patagonia
U
ناحیهای درجنوب ارژانتین وشیلی
piedmont
U
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
conventions
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
territorialism
U
ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
convention
U
باره مسائل حزبی ناحیهای
territoriality
U
ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
passivating
U
پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
chorographic
U
وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
balkanize
U
ناحیهای را بقطعات ریز تقسیم کردن
line of engagement
U
ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
cirrus
U
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus
U
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
inversions
U
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
inversion
U
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
enclaves
U
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
enclave
U
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
chorography
U
نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
cirro status
U
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
image
U
ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
images
U
ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
exclave
U
ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
clips
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clippings
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
regional agency
U
موسسات ناحیهای موسساتی با صلاحیت محدودبه ناحیه خاص
bit map
U
ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
clipped
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clip
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
triangulation
U
تقسیم ناحیهای به مثلثهای مجاور هم جهت مساحی سه گوش سازی
fairgrounds
U
ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
fairground
U
ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
parochialism
U
محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
infarct
U
ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
wraparound
U
توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
images
U
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
enzootic
U
مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
soft clip area
U
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
refresh memory
U
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
international standards organization
U
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
colour
U
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours
U
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com