English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coupling instability U نااستواری اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
instabilities U نااستواری
instability U نااستواری
lability U نااستواری هیجانی
marital instability U نااستواری زناشویی
emotional lability U نااستواری هیجانی
frailty U بیمایگی نااستواری
instabilities U بی ثباتی نااستواری
frailties U بیمایگی نااستواری
instability U بی ثباتی نااستواری
coupling instability U نااستواری پیوست تزلزل تزویج
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
lead U قطب اتصال سیم اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
coitus U اتصال
juncture U اتصال
connect node U کد اتصال
contacts U اتصال
v joint U اتصال "وی "
scarf U اتصال
connection line U خط اتصال
connectivity U اتصال
connector U اتصال
law of continvity U اتصال
coupling U اتصال
conjuncture U اتصال
lap joint U اتصال لب به لب
concatenate U اتصال
seam U خط اتصال
contacted U اتصال
contact U اتصال
colligation U اتصال
incorporation U اتصال
scarfs U اتصال
bounding U اتصال
contacting U اتصال
clutch dog U فک اتصال
union U اتصال
jump joint U اتصال لب به لب
butt joint riveting U اتصال لب به لب
fusions U اتصال
abjoint U بی اتصال
attach U اتصال
bindings U اتصال
binding U اتصال
conjunctions U اتصال
network U اتصال
networks U اتصال
conjunction U اتصال
nexus U اتصال
single u butt joint U اتصال لب به لب "یو"
single u butt weld U اتصال لب به لب "یو"
symphysis U اتصال
continuity U اتصال
fitting U اتصال
suspension U اتصال
fusion U اتصال
abutment U اتصال
seams U خط اتصال
lead wire U خط اتصال
butt joint U اتصال لب به لب
hitch U اتصال
hitched U اتصال
hitches U اتصال
hitching U اتصال
unions U اتصال
tie line U خط اتصال
tie down U اتصال
bonding U اتصال
attaching U اتصال
attaches U اتصال
suspensions U اتصال
interconnetion U اتصال
cutter link U اتصال
joint U اتصال
junction U اتصال
connection U اتصال
junctions U اتصال
connexions U اتصال
link U اتصال
inosculation U اتصال
interconnection U اتصال
wiring U اتصال
flang joint U اتصال سرلوله
flang joint U اتصال لبه
fusible link U اتصال گداختنی
fusion cone U مخروطی اتصال
internal connection U اتصال داخلی
grid cap U اتصال شبکه
fuse post U اتصال فیوز
grid clip U اتصال شبکه
synchronizes U با هم اتصال دادن
short-circuit U اتصال کوتاه
electrical bounding U اتصال الکتریکی
accolades U خط اتصال اکولاد
electrical connector U اتصال برق
mesh connection U اتصال توری
fitting U قطعه اتصال
synchronize U با هم اتصال دادن
fitting joint U اتصال مناسب
finger joint U اتصال انگشتی
manifold U روپوش اتصال
network circuit U اتصال شبکه
joint space U محل اتصال
discontinuities U عدم اتصال
discontinuity U عدم اتصال
joining point U نقطه اتصال
joint length U طول اتصال
conjunction U اتصال اقتران
conjunctions U اتصال اقتران
mitre joint U اتصال فارسی
mortise joint U اتصال کام
female connector U اتصال ماده
microphone connection U اتصال میکروفن
jack box U جعبه اتصال
miter U اتصال فارسی
exhaust connection U اتصال خروجی
join clip U گیره اتصال
joint pin U خار اتصال
tapped U اتصال وسط
interconnection U اتصال میانی
riveted joint U اتصال پرچ
rabbet joint U اتصال دو راهه
idle trunck U خط اتصال ازاد
idle junction U اتصال ازاد
interconnection of diagram U نمودار اتصال
interconnection scheme U نقشه ی اتصال
tap U اتصال وسط
program chaining U اتصال برنامه
copulas U وسیله اتصال
copula U وسیله اتصال
tapping U اتصال وسط
zig zag connection U اتصال زیگزاگی
pendant U طناب اتصال
pendants U طناب اتصال
junction box U جعبه اتصال
junction boxes U جعبه اتصال
coupling U جفت اتصال
double bond U اتصال مضاعف
plug connection U اتصال دوشاخه
haunched connection U اتصال ماهیچهای
parallel connection U اتصال موازی
overlap joint U اتصال نیمانیم
outer connection U اتصال خارجی
open circuit U اتصال باز
ground joint U اتصال سنبادهای
ground conection U اتصال زمین
grid terminal U اتصال شبکه
synchronised U با هم اتصال دادن
synchronises U با هم اتصال دادن
phase to phase short circuit U اتصال فاز
receptacle U سیم اتصال
receptacles U سیم اتصال
accolade U خط اتصال اکولاد
gusset plate U صفحه اتصال
jack U انبر اتصال
jacks U انبر اتصال
pipe connection U اتصال لوله
pin contact U اتصال سنجاقی
floating U فاقدوسیله اتصال
synchronising U با هم اتصال دادن
short-circuits U اتصال کوتاه
capacity ground U اتصال به فرفیت
coupling magent U اهنربای اتصال
circuit diagram U شمای اتصال
cluster joint U اتصال خوشهای
coupling factor U ضریب اتصال
coupling element U عنصر اتصال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com