English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I want my steak well done. U می خواهم استیکم خوب پخته با شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
terracotta U گل پخته
coction U پخته
ripest U پخته
riper U پخته
ripe U پخته
underdone U کم پخته
spatchcock U بشتاب پخته
soden U نیم پخته
biffin U سیب پخته
dough baked U نیم پخته
half baked U نیم پخته
burnt brick U خشت پخته
sunbaked U افتاب پخته
boiled U پخته شده
well done U خوب پخته
sodden U نیم پخته
samel U نیم پخته
slack baked U نیم پخته
half-baked U نیم پخته
fired brick U اجر پخته
underdo U نیم پخته کردن
underbaked U نیم پخته ناپخته
it was cooked to rags U انقدر پخته شدکه له شد
sunny side up U فقط یک طرفش پخته
liverwurst U سوسیس جگر پخته
hard baked U سفت پخته شده
it is half cooked U نیم پخته است
warmed over U دوباره پخته شده
well-done steak U استیک کاملا پخته
rarest U لطیف نیم پخته
rare U لطیف نیم پخته
rarer U لطیف نیم پخته
boild egg U تخم مرغ پخته
He has cooked a pottage for you. <proverb> U برایت آش پخته است .
cold cuts U گوشت پخته سرد
luncheon meat U گوشت پخته و آماده
arch brick U اجر زیاد پخته
convenience foods U خوراک پیش پخته
convenience food U خوراک پیش پخته
overdone U خیلی پخته و سرخ شده
warmed over U زیادتر ازمعمول پخته شده
boild egg hard U تخم مرغ پخته سفت
boild egg soft U تخم مرغ پخته عسلی
stroganoff U گوشت پخته نازک با خردل
body brick U اجر خوب پخته شده
first class brick U اجر خوب پخته شده
baked meat U شیرینی اردی غذای پخته
bakemeat U شیرینی اردی غذای پخته
medium steak U استیک متوسط سرخ یا پخته شده
gigot U ران گوسفند و غیره که پخته باشد
cow heel پاچه گاو پخته و دلمه شده
pale brick U اجری که خوب پخته نشده است
Cooked vegetables digest easily. U سبزی پخته زود هضم است.
succotash U غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
The project is not fully developed yet. U این طرح هنوز پخته وآماده نیست
baked beans U لوبیای قرمز پخته شده و گوشت خوک
hash U گوشت وسبزههای پخته که باهم بیامیزند امیزش
apple dumpling U شیرینی پخته شده با سیب درونش [آشپزی]
dumplings U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
fully cooked <adj.> U کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
well done [fully cooked] <adj.> U کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
dumpling U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
to beg your pardon U معذرت می خواهم
i shall go U خواهم رفت
i shall be U خواهم بود
i will go U خواهم رفت
to beg your pardon U پوزش می خواهم
excuse me U پوزش می خواهم
waffle U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffled U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffles U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffling U کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
The meet is overdone. این گوشت خیلی پخته و سرخ شده است.
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
I want to take a couple of days off . U یک ردوروز مرخصی می خواهم
will U فعل کمکی "خواهم "
willed U فعل کمکی "خواهم "
he said U گفت خواهم امد
i will see sbout it U من به ان رسیدگی خواهم کرد
I'd like to see Mr. ... U من می خواهم آقای ... را ببینم.
I am thinking of your own good. U من خو بی شما رامی خواهم
he said U گفت که خواهم امد
Please excuse me . U عذرمی خواهم ( ببخشید )
he said he shoued go U اوگفت خواهم رفت
he said i will come U اوگفت خواهم امد
wills U فعل کمکی "خواهم "
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
broth U غذای مایعی مرکب از گوشت یاماهی وحبوبات وسبزیهای پخته
hominy U ذرت پوست کنده که با اب جوش یا شیر پخته شده باشد
No harm meant! U نمی خواهم توهین کنم!
No offence! U نمی خواهم توهین کنم!
I'd like to see Mr. ... U من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را کنسل کنم.
I'll be at home today . U امروز منزل خواهم بود
i wish you happiness U خوشی یا سعادت شما را می خواهم
I'll look into the matter. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
I wI'll sign for him . U من بجای اوامضاء خواهم کرد
He owes me some money. U از او پول می خواهم (طلب دارم )
I dont know and I dont want to know . U نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I would like to have something to drink . U می خواهم گلویی تازه کنم
I ll pay him back in his own coin . U حقش را کف دستش خواهم گذارد
i will return his kindness U مهربانی او را تلافی خواهم کرد
I'd like a train timetable. من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
i beg your pardon U پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'd like to cancel my flight. می خواهم پروازم را لغو کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to confirm my flight. می خواهم پروازم را تائید کنم.
parfait U دسریخ زده مرکب از سرشیروتخم مرغ پخته وشربت ومواد دیگری
strudel U ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
I will be instigating [initiating] legal proceedings. U من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
Don't let me keep you. U نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
I'll do that. U من این کار را انجام خواهم داد.
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
with you U بی پرده با شما سخن خواهم گفت
i wish you a happy new year U سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
I'll think it over. U در این خصوص فکر خواهم کرد.
I would like to [ undress] take off my clothes. U من می خواهم [لخت بشوم] لباسهایم را در بیاورم.
i will speak to him about it U در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
i will send him my book U کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
I'd like to leave my luggage, please. من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly. U بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
processed silk U ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
Talking of Europe ,please allow me … U حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
I don't want to say anything about that. U من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
I would like tovisit ( see, meet ) you more often . U می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
This is just what I want . This is the very thing I want . U این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I want to look at old coins. U من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
I wI'll sign for (on behalf of)my brother. U از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
tomorow morning . I wI'll leavew for london. U فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
I'll get you all fixed up. U همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
It makes me sick just thinking about it! U وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
You have to listen to me. U شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock. U من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
I wI'll go flat out to do it. U بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
One day I want to have a horse of my very own. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
I wI'll gradually get used to it . U یواش یواش عادت خواهم کرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com