Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
antenna mine
U
مین شاخک دار دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lamellicorn
U
شاخک دار دارای شاخک پهن
horn
U
شاخک مین ارتعاشی شاخک مجاورتی مین
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
antennas
U
شاخک
antennae
U
شاخک
palpiferous
U
شاخک بر
antennule
U
شاخک
cornicle
U
شاخک
stem
U
شاخک
stemmed
U
شاخک
stemming
U
شاخک
antenna
U
شاخک
ramus
U
شاخک
stems
U
شاخک
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
side contact
U
شاخک لامپ
top cap
U
شاخک لامپ
palpate
U
شاخک دار
palpi
U
شاخک حساس
palpiform
U
شاخک مانند
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
palpus
U
شاخک حساس سبیل
tentacular
U
دارای شاخک حساس
trolley frog
U
شاخک ترن برقی
long horned grasshopper
U
ملخ شاخک دراز
corniculate
U
دارای شاخ یا شاخک
snagline mine
U
مین با شاخک شناور
tentacular
U
شبیه شاخک حساس
longicorn
U
دارای شاخک دراز
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
long horned beetle
U
سوسک شاخک درازخانواده Cerambycidae
switch horn
U
سویچ مین شاخک دار
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
spicule
U
سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
spicula
U
سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
arabesque
[Eslimi]
U
طرح اسلیمی
[الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
rostral
U
نوک دار شاخک دار
tentacles
U
شاخک حساس ریشه حساس
tentacle
U
شاخک حساس ریشه حساس
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
marines
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
pelagian
U
دریایی
naval
U
دریایی
marine
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
benthic
U
ته دریایی
shark
U
سگ دریایی
nautical
U
دریایی
salty
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
saltier
U
دریایی
maritime
U
دریایی
sea born
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
thalassic
U
دریایی
seas
U
دریایی
sea
U
دریایی
erne
U
عقال دریایی
erne
U
دال دریایی
u boat
U
زیر دریایی
evening naval twilight
U
شفق دریایی
evening naval twilight
U
غروب دریایی
fairy bird
U
پرستوک دریایی
fairy bird
U
چلچله دریایی
echinus
U
بلوط دریایی
echinus
U
خارپوست دریایی
triphibious
U
هواپیمای دریایی
triphibian
U
هواپیمای دریایی
tinfish
U
اژدر دریایی
thetis
U
حوری دریایی
thalassocracy
U
سلطه دریایی
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
d.j.'s locker
U
گودی دریایی
daphne
U
حوری دریایی
data mile
U
میل دریایی
eagle fisher
U
عقاب دریایی
salangane
U
پرستوک دریایی
salangane
U
چلچله دریایی
scray
U
پرستوک دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
fish hawk
U
دال دریایی
flag officer
U
افسر دریایی
floating trade
U
تجارت دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
seawall
U
دیوار یا سد دریایی
seapower
U
قدرت دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
seaway
U
راه دریایی
seaway
U
مسیر دریایی
sirenic
U
حوری دریایی
sill of a dock
U
سد حوض دریایی
shore dinner
U
غذای دریایی
scray
U
چلچله دریایی
sea swallow
U
پرستوک دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
fanal
U
فانوس دریایی
ship's corporal
U
دژبان دریایی
seebreeze
U
نسیم دریایی
gribble
U
موریانه دریایی
usura maritima
U
رباخواری دریایی
navy
U
ناوگان دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
marines
U
تکاور دریایی
marine
U
تکاور دریایی
knot
U
گره دریایی
jellyfish
عروس دریایی
marine
U
تفنگدار دریایی
sub
[Colloquial]
U
زیر دریایی
sill
U
برامدگی دریایی
Naval blockade .
U
محاصره دریایی
seabirds
U
پرندهی دریایی
seabird
U
پرندهی دریایی
way bill
U
بارنامه دریایی
chopline
U
خط حد یکانهای دریایی
water spot
U
گردباد دریایی
commercial marine
U
ناوگان دریایی
continental shelf
U
کفه دریایی
water nymph
U
الهه دریایی
pelagian
U
جانور دریایی
seafood
U
غذای دریایی
asteroidea
U
ستارههای دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
acaleph
U
گزنه دریایی
actinia
U
کیسه تن دریایی
admiralty law
U
قوانین دریایی
alga
U
خزهء دریایی
algerine
U
دزد دریایی
algoid
U
مانندعلف دریایی
water nymph
U
حوری دریایی
sea mail
U
پست دریایی
naval district
U
ناحیه دریایی
naval establishment
U
تاسیسات دریایی
naval establishment
U
قسمت دریایی
naval forces
U
نیروهای دریایی
naval forces
U
نیروی دریایی
sea dog
U
گاو دریایی
sea dog
U
خوک دریایی
sea cucumber
U
راب دریایی
naval port
U
بندر دریایی
naval stores
U
کالای دریایی
naval campaign
U
نبرد دریایی
naval campaign
U
جنگ دریایی
sea locust
U
ملخ دریایی
sea frontiers
U
مرزهای دریایی
sea flower
U
شقایق دریایی
sea elephant
U
فیل دریایی
naval attache
U
وابسته دریایی
sea duty
U
ماموریت دریایی
naval base
U
پایگاه دریایی
naval station
U
پایگاه دریایی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
naval war
U
جنگ دریایی
osprey
U
عقاب دریایی
ossifrage
U
عقاب دریایی
sea cow
U
گاو دریایی
sea bass
U
گرگ دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com