Perdic | میل نهائی به مصرف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	marginal propensity to consume U	میل نهائی به مصرف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	final goods U	کالا برای مصرف نهائی
Other Matches

	marginal user cost U	هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
	marginal productivity law U	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
	marginal disutility of labor U	عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
	marginal utility of capital U	مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
	average propensity to consume U	میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
	diminishing utility U	اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
	consumer logistics U	امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
	marginal cost pricing U	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
	power consumer U	مصرف انرژی مصرف توان
	margin propensity to consume U	تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
	diminishing marginal productivity U	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
	finals U	نهائی
	final U	نهائی
	marginal U	نهائی
	ultimate U	نهائی
	terminals U	نهائی
	terminal U	نهائی
	marginal case U	وضعیت نهائی
	marginal seller U	فروشنده نهائی
	bolster layer U	بالش نهائی
	marginal cost U	هزینه نهائی
	marginal utility U	مطلوبیت نهائی
	marginal utility U	فایده نهائی
	marginal conditions U	شرایط نهائی
	marginal buyer U	خریدار نهائی
	marginal benefit U	فایده نهائی
	marginal desirability U	رضامندی نهائی
	marginal desirability U	مطلوبیت نهائی
	marginal productivity U	بازدهی نهائی
	marginal product U	محصول نهائی
	terminally U	بطور نهائی
	marginal analysis U	تحلیل نهائی
	marginal disutility U	بیفایدگی نهائی
	marginal outlays U	مخارج نهائی
	marginal output U	تولید نهائی
	terminal price U	قیمت نهائی
	incremental cost U	هزینه نهائی
	final goods U	کالای نهائی
	final price U	قیمت نهائی
	final test U	ازمایش نهائی
	sudden failure U	گسیختگی نهائی
	finished product U	محصول نهائی
	marginal unemployment U	بیکاری نهائی
	final demand U	تقاضای نهائی
	incremental revenue U	درامد نهائی
	marginal income U	درامد نهائی
	ultimate strength U	مقاومت نهائی
	marginal revenue U	درامد نهائی
	final payment U	پراخت نهائی
	marginal producer U	تولید کننده نهائی
	marginal product function U	تابع محصول نهائی
	marginal propensity to expend U	تمایل نهائی به مخارج
	marginal efficiency of capital U	کارائی نهائی سرمایه
	marginal productivity U	بهره وری نهائی
	marginal product curve U	منحنی محصول نهائی
	marginal physical product U	محصول فیزیکی نهائی
	face fromwork U	قالب بندی نهائی
	marginal demand price U	قیمت تقاضای نهائی
	marginal borrower U	وام گیرنده نهائی
	marginal cost curve U	منحنی هزینه نهائی
	marginal cost function U	تابع هزینه نهائی
	marginal costing U	هزینه یابی نهائی
	marginal utility function U	تابع مطلوبیت نهائی
	decreasing marginal cost U	هزینه نهائی نزولی
	marginal disutility U	عدم مطلوبیت نهائی
	marginal factor cost U	هزینه نهائی عامل
	marginal lender U	وام دهنده نهائی
	marginal net product U	محصول نهائی خالص
	marginal propensity to absorb U	تمایل نهائی به جذب
	decree absolute	حکم نهائی دادگاه
	marginal propensity to spend U	میل نهائی به خرج
	marginal rate of substitution U	نرخ نهائی جانشینی
	marginal rate of transformation U	نرخ نهائی تبدیل
	increasing marginal return U	بازده نهائی فزاینده
	marginal return of capital U	بازده نهائی سرمایه
	marginal tax rate U	میل نهائی به مالیات
	marginal revenue curve U	منحنی درامد نهائی
	marginal revenue function U	تابع درامد نهائی
	marginal revenue product U	درامد محصول نهائی
	marginal propensity to spend U	میل نهائی به مخارج
	marginal value product U	ارزش تولید نهائی
	marginal utility of money U	مطلوبیت نهائی پول
	marginal utility of income U	مطلوبیت نهائی درامد
	marginal propensity to expend U	میل نهائی به مخارج
	marginal supply price U	قیمت عرضه نهائی
	marginal propensity to import U	میل نهائی به واردات
	marginal tax rate U	نرخ نهائی مالیات
	marginal utility curve U	منحنی مطلوبیت نهائی
	marginal propensity to save U	میل نهائی به پس انداز
	decreasing marginal productivity U	بهره وری نهائی نزولی
	decreasing marginal efficiency of capita U	کارائی نهائی نزولی سرمایه
	diminishing marginal product U	نزولی بودن محصول نهائی
	marginal capital output ratio U	نسبت نهائی سرمایه بر تولید
	marginal physical product of capital U	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
	diminishing marginal utility U	نزولی بودن مطلوبیت نهائی
	marginal efficiency of investment U	کارائی نهائی سرمایه گذاری
	marginal net private product U	محصول خصوصی نهائی خالص
	marginal propensity to pay taxes U	میل نهائی به پرداخت مالیات
	marginal physical product of labor U	محصول فیزیکی نهائی کار
	marginal return of investment U	بازدهی نهائی سرمایه گذاری
	value of marginal product of labor U	ارزش تولید نهائی کار
	marginal rate of time preference U	نرخ نهائی ترجیح زمانی
	value of marginal product of capital U	ارزش تولید نهائی سرمایه
	purchase element U	عامل منتجه بار نهائی
	tack coat U	پوشش نهائی جاده با قیر
	marginal propensity to invest U	میل نهائی به سرمایه گذاری
	law of diminishing marginal utility U	قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
	marginal efficiency of investment schedu U	نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
	diminishing marginal rate of U	نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	marginal productivity theory of U	نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
	pigou effect U	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
	gurantee period U	مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
	equation of exchange U	متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
	expense U	مصرف
	good for nothing U	بی مصرف
	disposal U	مصرف
	income consumption curve U	مصرف
	expenditure U	مصرف
	comsumption U	مصرف
	waste U	بی مصرف
	wastes U	بی مصرف
	otiose U	بی مصرف
	offtake U	مصرف
	consumption possibility line U	حد مصرف
	of no a U	بی مصرف
	consumerism U	مصرف
	unemployed U	بی مصرف
	usage U	مصرف
	sodden U	بی مصرف
	extravagant U	مصرف
	overall consumption U	مصرف کل
	aggregate consumption U	مصرف کل
	wasteful U	مصرف
	waster U	مصرف
	consumption U	مصرف
	usages U	مصرف
	wasters U	مصرف
	power consumption U	مصرف قدرت
	power consumer U	مصرف برق
	propensity to consume U	گرایش به مصرف
	present consumption U	مصرف جاری
	optional consumption U	مصرف اختیاری
	propensity to consume U	تمایل به مصرف
	expenditure credit U	اعتبار مصرف
	transitory consumption U	مصرف انتقالی
	peak load U	بحبوحه مصرف
	per capita consumption U	مصرف سرانه
	per capita water consumption U	مصرف سرانه اب
	transitory consumption U	مصرف گذرا
	permanent consumption U	مصرف دائمی
	present consumption U	مصرف حال
	partial substitution U	جانشینی مصرف
	private consumption U	مصرف خصوصی
	productive consumption U	مصرف مولد
	to use up U	مصرف کردن
	fuel consumption U	مصرف سوخت
	maximum power demand U	مصرف حداکثر
	rival consumption U	مصرف رقابتی
	ready for use U	اماده مصرف
	mass consumption U	مصرف کلان
	power consumption U	مصرف برق
	mass consumption U	مصرف انبوه
	induced consumption U	مصرف تشویقی
	industrial consumption U	مصرف صنعتی
	internal consumption U	مصرف داخلی
	internal power U	مصرف داخلی
	inconsumable U	مصرف نکردنی
	idle stock U	موجودی بی مصرف
	gasoline consumption U	مصرف بنزین
	throw away U	چیز بی مصرف
	induced consumption U	مصرف القائی
	home use entry U	اعلامیه مصرف
	put away U	مصرف کردن
	high mass consumption U	مصرف انبوه
	home consumption U	مصرف خانگی
	rate of consumption U	نرخ مصرف
	home consumption U	مصرف داخلی
	ready use U	اماده مصرف
	national consumption U	مصرف ملی
	irrigation consumption U	مصرف ابیاری
	energy consumption U	مصرف انرژی
	excise tax U	مالیات بر مصرف
	consumes U	مصرف کردن
	consumed U	مصرف کردن
	consume U	مصرف کردن
	utilization U	مصرف بکاربری
	utilisable [British] <adj.> U	قابل مصرف
	useful <adj.> U	قابل مصرف
	consumer U	مصرف کننده
	abusing U	سوء مصرف
	abuses U	سوء مصرف
	abused U	سوء مصرف
	abuse U	سوء مصرف
	users U	مصرف کننده
	user U	مصرف کننده
	applicable <adj.> U	قابل مصرف
	suitable <adj.> U	قابل مصرف
	usable <adj.> U	قابل مصرف
	dismantles U	بی مصرف کردن