Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
U
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
the eye is bigger than the belly
<proverb>
U
نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
bunkered
U
افتادن گوی در زمین مانع
mflops
U
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
die
U
توپی که درحال افتادن برروی زمین است
drop shot
U
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
stratus
U
لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
newton
U
نیوتون
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
newton constant
U
ثابت نیوتون
storage
U
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
ditch
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ask him why he is not going
U
از او پرسید چرا نمیروید
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
t
U
درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
Apropos of nothing, she then asked me if I was hungry.
U
سپس او
[زن]
از من بی دلیل پرسید که آیا من گرسنه هستم.
to fall on ones knees
U
بیرون افتادن بلابه افتادن
crore
U
ده میلیون
million
U
میلیون
millions
U
میلیون
mega
U
میلیون
m
U
یک میلیون
milliard
U
هزار میلیون
megawatt
U
یک میلیون وات
To scuffle through a job.
U
سر به میلیون می زند
megabit
U
میلیون بیت
megawatts
U
یک میلیون وات
megabit
U
میلیون ذره
megacycle
U
میلیون چرخه
megacycle
U
یک میلیون دور
megahertz
U
میلیون هرتز
megabyte
U
میلیون بایت
they were filfty at the outsid
U
پنجاه تن بودند
that woman was in keeping
U
ان زن رانشانده بودند
megacycle
U
یک میلیون دوردر دقیقه
kilomegacycle
U
هزار میلیون چرخه
mb
U
یک میلیون بایت egaByte
gigabyte
U
یک هزار میلیون بابت
billionths
U
یک تقسیم بر هزار میلیون
mips
U
یک میلیون دستورالعمل درثانیه
million instructions per second
U
میلیون دستورالعمل در ثانیه
billionth
U
یک تقسیم بر هزار میلیون
g
U
در معنای یک هزار میلیون
octillion
U
توان هشتم میلیون
we were
U
ایشان بودند ما بودیم
PB
U
یک quadrilloion بایت چهار میلیون
f
U
معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
mhz
U
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
parts per million
[ppm]
U
بخش در میلیون
[فیزیک]
[شیمی]
they attended the king
U
ایشان درخدمت پادشاه بودند
Burglars have broken in.
U
دزد ها
[با زور]
آمده بودند تو.
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
They were all alike.
U
همه آنها یکی بودند.
he was meant for a soldier
U
او برای سربازی در نظرگرفته بودند
gigaflop
U
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
m
U
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
gigahertz
U
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
megaton
U
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megaflop
U
یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
megatons
U
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
the price was not reasonable
U
بهای گزافی بران گذاشته بودند
The jewels were laid out beautifully.
U
جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
mhz
U
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans .
U
پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
She did not show any interest in my problems, let alone help me.
U
مشکلاتم برای او
[زن]
بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من.
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
There they were in all their finery.
U
آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
The waves were mountain - high .
U
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
A million is 1 with 6 zeros
[noughts]
after it.
U
یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است.
[ریاضی]
There are ine milion book (volumes)in this library.
U
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
The soldier had been blinded in the war .
U
چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند
the boxes were nested
U
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
the room was seated for 00
U
جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
The
[main]
protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France.
U
بریتانیا و فرانسه سردمداران
[اصلی]
در مبارزه مستعمراتی بودند.
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
therianthropic
U
وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند
reveals
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
anti federalist
U
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
reveal
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
The people wondered how the contraption worked.
U
مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
to be too poor to afford a telephone line
بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
minuteman
U
داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
self-
U
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
supernova
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.
U
زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
The singer and his staff commandeered the entire backstage area.
U
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
blast
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
eyestrings
U
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
blasts
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
fall back
U
شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
super-
U
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
vga
U
پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
puritan
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritans
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
WWW
U
مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
eyeing
U
دیده
eye
U
دیده
eying
U
دیده
eye water
U
اب دیده
eyes
U
دیده
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
mass storage
U
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
light of one's eyes
U
نور دیده
scouted
U
دیده وری
light struck
U
نور دیده
imperceptible
U
دیده نشدنی
in sight
U
دیده شدنی
indiscernible
U
دیده نشدنی
scout
U
دیده وری
sightless
U
دیده نشده
observer
U
دیده بان
worldly-wise
U
جهان دیده
feeders
U
دیده بان
feeder
U
دیده بان
monitoring
U
دیده بانی
scouting
U
دیده وری
feeler
U
دیده بان
feelers
U
دیده بان
scout car
U
خودرو دیده ور
lost
U
زیان دیده
observers
U
دیده بان
worldly wise
U
جهان دیده
invisible
U
دیده نشدنی
pitched
U
تهیه دیده
visible
U
دیده شدنی
lookouts
U
دیده بان
enntinel
U
دیده بان
lookout
U
دیده بان
scouts
U
دیده وری
damaged
U
خسارت دیده
vedette
U
دیده ورسوار
hardened steel
U
فولاد اب دیده
eyeless
U
بی بصیرت بی دیده
unsight
U
دیده نشده
terabyte
U
یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
m
U
مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
asynchronous
U
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
brain injured
U
اسیب دیده مغزی
stager
U
گرگ باران دیده
scout
U
دیده وری کردن
shock concrete
U
بتن ضرب دیده
monitors
U
دیده بانی کردن
monitored
U
دیده بانی کردن
observational
U
وابسته به دیده بانی
espying
U
دیده بانی کردن
garret
U
برج دیده بانی
monitor
U
دیده بانی کردن
damaged shipments
U
کالاهای اسیب دیده
damaged shipments
U
محموله خسارت دیده
invisibly
U
چنانکه دیده نشود
cauliflowr ear
U
گوش اسیب دیده
cheesed off
U
آزار دیده-اذیتشده
injured parties
U
طرف صدمه دیده
injured party
U
طرف خسارت دیده
injured party
U
طرف صدمه دیده
you have been seen
U
دیده شده اید
espied
U
دیده بانی کردن
it is of frequent
U
بسیار دیده میشود
sentinel
U
دیده بان کشیک
injured parties
U
طرف خسارت دیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com