English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
horizontal crossbar U میله افقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
title U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
bar U میله افقی در پرش
bars U میله افقی در پرش
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
Other Matches
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
tenpin U میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood U ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
shafts U میله ستون میله چاه
shaft U میله ستون میله چاه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
horizontal U افقی
lateral U افقی
laterad U افقی
ordinate U حور افقی
rhumb U دایره افقی
plain coordinates U مختصات افقی
landscape orientation U تمایل افقی
cross head U تیر افقی
abscissa U بعد افقی
horizontal plane U صفحه افقی
abscissa U محور افقی
cross beam U تیر افقی
straight U افقی بطورسرراست
straighter U افقی بطورسرراست
horizontal wedge U گاوه افقی
straightest U افقی بطورسرراست
horizontal U سطح افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
yardarm U بازوی افقی
transverse plane U صفحه افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
tier U ردیف افقی
cross level U افقی کردن
transom U وادار افقی
transom U الت افقی
horizontally U بطور افقی
jack arch U طاق افقی
crosscut saw U اره افقی بر
tiers U ردیف افقی
cross hatch U هاشور افقی
horizontal pump U پمپ افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
horizontal section U برش افقی
trunnion U پاشنه افقی
trunnion U مفصل افقی
horizontal taping U مساحی افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
putlog or lock U تیر افقی
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
horizontal growth U رشد افقی
horizontal hook U قلاب افقی
cross-beam U تیر افقی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
horizontal integration U انضمام افقی
brise-soleil U پرده افقی
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
brise-soleil U کرکره افقی
horizontal cornice U رخ بام افقی
cross grinder U شاه تیر افقی
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
laterad U واقع درخط افقی
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
crossbars U تیرک افقی دروازه
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
cross level U حباب تراز افقی
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
surge U حرکات افقی اب دریا
transverse abduction U دور کردن افقی
surges U حرکات افقی اب دریا
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
lateral U واقع درخط افقی
surged U حرکات افقی اب دریا
roof tree U کش دیرک افقی چادر
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
common roof U تیرچه افقی خرپا
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
crossbar U تیرک افقی دروازه
X coordinate U مختصات بردار افقی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal loom U دار افقی [قالی]
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
transom U الت افقی کمرکش
x axis U بردار افقی گراف
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
x plates U صفحات انحراف افقی
boom U ستون افقی [کشتی]
elevator U مکان افقی متحرک
spar U ستون افقی [کشتی]
advection U جابجایی افقی هوا
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
elevators U مکان افقی متحرک
breastsummer U تیر افقی سردر
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
foward speed U همنه سرعت در صفحه افقی
x axis U محور افقی مختصات یا محورطولها
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
crosspiece U قسمت افقی وعرضی هر چیزی
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
ledger U تیر افقی جلو چوبست
wale U تیر افقی انتخاب کردن
crossbar U چوب افقی بالای مانع
boom U تیر افقی وصل به بادبان
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
axis U برای مختصات افقی در گراف
booms U تیر افقی وصل به بادبان
crossbars U چوب افقی بالای مانع
booming U تیر افقی وصل به بادبان
bar U چوب افقی بالای مانع
ledgers U تیر افقی جلو چوبست
windowsill U قسمت افقی لبه پنجره
yard U بازوی افقی دکل ناو
yards U بازوی افقی دکل ناو
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
bars U چوب افقی بالای مانع
bail U چوب کوتاه افقی روی پایه
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
twist U دوران حول محور افقی پیچش
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
validity U بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
x axis U محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
outhaul U طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
purlin U قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
advection U حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
purline U قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
two-dimensional U آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
panning U حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
potter wheel U صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
length U تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com