English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rate of output U میزان تولید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
efficiency U میزان لیاقت تولید
sensor U وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
Other Matches
bond albedo U نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
self adjusting U بخودی خود میزان شونده خود میزان
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
rate U میزان
rates U میزان
level U میزان
infiltration rate U میزان
yardsticks U میزان
yardstick U میزان
meter U میزان
meters U میزان
units U میزان
librae U میزان
libra U میزان
unit U میزان
metre U میزان
metres U میزان
amounting U میزان
leveled U میزان
amounted U میزان
amounts U میزان
weight U میزان
scales U میزان
rhythm U میزان
rhythms U میزان
adjustments U میزان
balance U میزان
adjustment U میزان
amount U میزان
measure U میزان
criterion U میزان
levelled U میزان
levels U میزان
balances U میزان
noise level U میزان خش
At the rate of . On a scale of . U به میزان
scalage U میزان
volumes U میزان
volume U میزان
module U اندازه میزان
humidity U میزان رطوبت
incidence U میزان بروز
isometric U دارای یک میزان
tempos U میزان سرعت
tuned U میزان شده
quantum U درجه میزان
height adjustment میزان ارتفاع
sprinkling U میزان اندک
tempo U میزان سرعت
resistance adjustment میزان پایداری
modules U اندازه میزان
speeds U میزان شتاب
speeding U میزان شتاب
speed U میزان شتاب
tuning U میزان سازی
tension adjustment میزان فشار
effectiveness U میزان تاثیر
admission rate U میزان پذیرش
alpha librae U الفا- میزان
collision rate U میزان برخورد
conductance U میزان هدایت
consumption rate U میزان مصرف
contour line U خط میزان منحنی
tunes U میزان کردن
tuning indicator U میزان نما
to figure up مبلغ یا میزان
measure U واحد میزان
amounts U مقدار میزان
torsion balance U میزان ت_نش
collimate U میزان کردن
tune U میزان کردن
Richter Scale U میزان ریشتر
beta librae U بتا- میزان
birthrate U میزان موالید
allowances U میزان مجاز
allowance U میزان مجاز
calorimeter U میزان الحراره
voltage balance U میزان ولتاژ
adjustment میزان کردن
turbidity U میزان کدری
tuning meter U میزان سنج
amounting U مقدار میزان
tuner U میزان کننده
expenditure U میزان مصرف
focused U میزان کردن
focuses U میزان کردن
par U میزان متوسط
precipitation U میزان بارندگی
precipitation U میزان رطوبت
focussed U میزان کردن
rating U میزان عوارض
adjusts U میزان کردن
focus U میزان کردن
performances U میزان کارائی
performance U میزان کارائی
adjust میزان کردن
adjusting U میزان کردن
focussing U میزان کردن
remedied U درمان میزان
remedies U درمان میزان
remedy U درمان میزان
remedying U درمان میزان
tuners U میزان ساز
tuners U میزان کننده
tuner U میزان ساز
isometrics U دارای یک میزان
barometers U میزان الهواء
ratings U میزان عوارض
gradients U میزان شیب
gradient U میزان شیب
watermark U تعیین میزان مد اب
watermarks U تعیین میزان مد اب
barometer U میزان الهواء
meter U مقیاس میزان
rate of loading U میزان بارگذاری
aligns U میزان کردن
evaporimter U میزان تبخیر
aligning U میزان کردن
aligned U میزان کردن
align U میزان کردن
rate of spending U میزان مخارج
rate of turn U میزان گردش
salinity U میزان شوری
setscrew U پیچ میزان
shear modulus U میزان سختپایی
error rate U میزان خطا
equilibration U میزان کردن
education stand U میزان تحصیلات
discount rate U میزان تخفیف
rate of flow U میزان جریان
rate of climb U میزان صعود
meters U مقیاس میزان
availability U میزان دسترسی
line of cerdit U میزان اعتبار
libra U برج میزان
level of effort U میزان تلاش
knock rating U میزان بهسوزی
kiffa australis U بتا- میزان
quantity discount U میزان تخفیف
focusses U میزان کردن
hygrometer U میزان الرطوبه
goodness of fit U میزان انطباق
rain glass U میزان سنج
volumes U تعداد میزان
volume U تعداد میزان
failure rate U میزان خرابی
rain glass U میزان الهوا
standardization U میزان کردن
decrement U میزان کاهش
damage criteria U میزان خسارات
damage criteria U میزان ضایعات
data rate U میزان داده
delta librae U دلتا- میزان
amount U مقدار میزان
degree of risk U میزان خطر
degree of protection U میزان حفافت
sensitivity U میزان حساسیت
survival rate U میزان ماندگاری
lapse rate U میزان افت
credit rating U میزان اعتبار
sensitivities U میزان حساسیت
demand surface U میزان تقاضا
amounted U مقدار میزان
incremental tuner U میزان ساز فزاینده
index contour line U میزان منحنی اصلی
spark timing U میزان کردن جرقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com