English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
input field U میدان ورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
compound wound generator U ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field U میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
JK flip flop U نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
drop down list box U لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
input preamplifier U پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list U لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
d/a converter U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel U کانال ورودی- نهر ورودی
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog U مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
coursed U میدان تیر میدان
courses U میدان تیر میدان
course U میدان تیر میدان
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted U توان ورودی ورودی
input U توان ورودی ورودی
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
hasty breaching U نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
plain U میدان
open space U میدان
sq U میدان
frontages U میدان
plainer U میدان
line of force U خط میدان
frontage U میدان
plainest U میدان
ROUNDABOUT U میدان
line bay U میدان خط
placing U میدان
zero field U بی میدان
trone U میدان
space U میدان
aim U میدان
spaces U میدان
agora U میدان
aims U میدان
aimed U میدان
places U میدان
place U میدان
fielded U میدان
reached U میدان
reaches U میدان
reaching U میدان
plaza U میدان
domains U میدان
domain U میدان
reach U میدان
field U میدان
piazza U میدان
fields U میدان
arena U میدان
scope U میدان
plains U میدان
forums U میدان
forum U میدان
arenas U میدان
field line U خط میدان
ring U میدان
purview U حدود میدان
image field U میدان تصویر
magnetizing field U میدان مغناطیس گر
psychological field U میدان روانی
main field U میدان اصلی
magnetic stray field U میدان پراکنده
image field curvature U انحنای میدان
champaign U میدان جنگ
front porch U میدان جلو
protected field U میدان محفوظ
game keeper U قرق چی میدان
plaza U میدان عمومی
attractive field U میدان جاذبه
phenomenal field U میدان پدیداری
perceptual field U میدان ادراکی
maxwell field U میدان ماکسولی
outfight U از میدان در کردن
ring U انگشتر میدان
maxwell field U میدان ماکسول
on sight U در میدان دیددوربین
obstacle course U میدان موانع
attraction of current U جاذبه میدان
center base U میدان مرکزی
card field U میدان کارت
backs U مدافع خط میدان
back U مدافع خط میدان
gravitational field U میدان گرانش
squaring U جذر میدان
squares U جذر میدان
squared U جذر میدان
high field U میدان قوی
square U جذر میدان
back porch U میدان عقب
parading U میدان رژه
parades U میدان رژه
paraded U میدان رژه
parade U میدان رژه
magnetic fields U میدان مغناطیسی
interference field U میدان مزاحم
interference field U میدان انترفرنس
middle U میانه میدان
middles U میانه میدان
minefield U میدان مین
minefields U میدان مین
arena U میدان مسابقات
arenas U میدان مسابقات
rinks U میدان یخ بازی
rink U میدان یخ بازی
champs U میدان جنگ
champing U میدان جنگ
champed U میدان جنگ
champ U میدان جنگ
sights U میدان دید
sight U میدان دید
magnetic field U میدان مغناطیسی
intermediate field U میدان میانی
intermediate field U میدان واسطه
irrotational field U میدان ناگردان
playing fields U میدان بازی
playing field U میدان بازی
battlefields U میدان نبرد
battlefields U میدان جنگ
battlefield U میدان نبرد
battlefield U میدان جنگ
magnetic balance U تعادل میدان
battleground U میدان جنگ
battlegrounds U میدان جنگ
magnetic f. U میدان مغناطیسی
parade ground U میدان رژه
parade grounds U میدان رژه
induction field U میدان القائی
alternating field U میدان متناوب
range U میدان تیر
range U میدان حدودتغییرات
warfare U میدان جنگ
line of magnetic field strength U خط میدان مغناطیسی
yards U محوطه یا میدان
yard U محوطه یا میدان
magnetic field line U خط میدان مغناطیسی
magnetic flux line U خط میدان مغناطیسی
inhomogeneous field U میدان غیریکمواخت
low field U میدان ضعیف
inhomogeneity of a field U غیریکنواختی یک میدان
ranges U میدان حدودتغییرات
ranges U میدان تیر
ranged U میدان حدودتغییرات
ranged U میدان تیر
amplitude U میدان نوسان
field density U چگالی میدان
electromagnetic spectrum U میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic field U میدان الکترومغناطیسی
electrostatic field U میدان الکتروستاتیکی
field of consciousness U میدان هشیاری
field current U جریان میدان
field control U کنترل میدان
field constant U ثابت میدان
link U میدان گلف
race course U میدان مسابقه
field of fire U میدان اتش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com