English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8042 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high frequency field U میدان فرکانس بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
h.f. U فرکانس بالا
radio frequency U فرکانس بالا
high frequency U فرکانس بالا
high frequency choke U پیچک فرکانس بالا
high frequency cable U کابل فرکانس بالا
high frequency bias U بایاس فرکانس بالا
high frequency pentode U پنتود فرکانس بالا
high frequency performance U رفتار فرکانس بالا
high frequency oscillation U نوسان فرکانس بالا
high frequency circuit U مدار فرکانس بالا
high frequency heating U گرمایش فرکانس بالا
high frequency heater U گرمکن فرکانس بالا
high frequency generator U ژنراتور فرکانس بالا
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
high frequency energy U انرژی فرکانس بالا
radio frequency biasing U بایاسینگ فرکانس بالا
high frequency engineering U مهندسی فرکانس بالا
high frequency furnace U کوره فرکانس بالا
high frequency resistance U مقاومت فرکانس بالا
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
high frequency amplification U تقویت فرکانس بالا
high frequency transistor U ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency tube U لامپ فرکانس بالا
high frequency voltage U ولتاژ فرکانس بالا
high frequency welding U جوشکاری فرکانس بالا
high frequency transmission U انتقال فرکانس بالا
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
first detector U یکسوساز فرکانس بالا
hight frequency current U جریان فرکانس بالا
high frequency transformer U مبدل فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان فرکانس بالا
high frequency telephony U فن تلفن فرکانس بالا
high frequency alternator U مولد فرکانس بالا
high frequency speaker U بلندگوی فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
high frequency sound U موج صوتی فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator U مولد پلاسمای فرکانس بالا
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
high frequency induction furnace U کوره القایی فرکانس بالا
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
high frequency signal generator U سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit U مدار معادل فرکانس بالا
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
high frequency electrical engineering U مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency amplification stag U طبقه تقویت فرکانس بالا
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency coil U سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency current gain U تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency conductivity U قابلیت هدایت فرکانس بالا
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
unfield U میدان بالا
high frequency stabilized arc U قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
compound wound generator U ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field U میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
courses U میدان تیر میدان
coursed U میدان تیر میدان
course U میدان تیر میدان
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
hasty breaching U نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
low frequency U فرکانس کم
line frequency U فرکانس خط
frequence U فرکانس
frequency U فرکانس
frequencies U فرکانس
frequency modulated U مدوله فرکانس
frequency division U تقسیم فرکانس
frequency domulipliction U تقسیم فرکانس
frequency of oscillations U فرکانس نوسان
frequency of infinite attenuation U فرکانس قطب
frequency multiplication U افزایش فرکانس
frequency analizer U انالیزور فرکانس
frequency modulation U مدولاسیون فرکانس
frequency modulation U تلفیق فرکانس
frequency modulator U مدولاتور فرکانس
frequency stability U پایداری فرکانس
frequency U فرکانس تناوب
frequency changing U تبدیل فرکانس
frequency analysis U تجزیه فرکانس
quenching frequency U فرکانس نوسان
frequency of resonance U فرکانس رزونانس
frequency alloment U تقسیم فرکانس
frequency tuning U تنظیم فرکانس
frequency designation U تعیین فرکانس
maximum frequency U فرکانس حداکثر
frequency spectrum U بیناب فرکانس
double frequency U فرکانس دوبل
critical frequency U فرکانس بحرانی
critical frequency U فرکانس مرزی
mains frequency U فرکانس شبکه
modulation frequency U فرکانس مدولاسیون
frequency stabilizer U پایدارکننده فرکانس
frequency standard U استاندارد فرکانس
frequency triplication U تریپلاژ فرکانس
frequency spectrum U طیف فرکانس
frequency accuracy U دقت فرکانس
frequency determination U تعیین فرکانس
frequency assignment U تعیین فرکانس
frequency allocation U تعیین فرکانس
frequency inversion U برگردان فرکانس
frequency parameter U پارامتر فرکانس
frequency plan U طرح فرکانس
frequency recorder U ثبات فرکانس
frequency recorder U ضباط فرکانس
frequency region U حیطه فرکانس
frequency region U ناحیه فرکانس
frequency respone U پاسخ فرکانس
frequency separation U جداسازی فرکانس
radio frequency U فرکانس رادیویی
frequency drift U اختلاف فرکانس
frequency distribution U تقسیم فرکانس
frequency spacing U فاصله فرکانس
frequency distance U فاصله فرکانس
frequency discrimination U تشخیص فرکانس
frequency deviation U انحراف فرکانس
measuring frequency U فرکانس سنجش
frequency dependant U تابع فرکانس
frequency departure U انحراف فرکانس
frequency departure U مسیر فرکانس
frequency demodulator U اشکارساز فرکانس
line divider U مقسم فرکانس
frequency marking U مارکاژ فرکانس
frequency mark U علامت فرکانس
medium frequency U فرکانس میانه
frequency duplicator U دوبلور فرکانس
frequency doubling U دو برابرکردن فرکانس
frequency error U خطای فرکانس
frequency doubling U دوبلاژ فرکانس
frequency filter U صافی فرکانس
frequency fluctuation U تغییر فرکانس
frequency generator U مولد فرکانس
frequency doubler U دوبلور فرکانس
frequency mark U نشانه فرکانس
frequency coverage U حیطه فرکانس
frequency counter U شمارنده فرکانس
frequency correction U تصحیح فرکانس
frequency changing U تعویض فرکانس
frequency changer U مبدل فرکانس
frequency blocking U بلوکاژ فرکانس
frequency band U باند فرکانس
frequencies U فرکانس تناوب
frequency medulation U مدولاسیون فرکانس
frequency mixing U ترکیب فرکانس
frequency divider U مقسم فرکانس
frequency characteristic U منحنی فرکانس
frequency check U کنترل فرکانس
frequency control U کنترل فرکانس
frequency convertor U مبدل فرکانس
frequency translation U تبدیل فرکانس
frequency transformation U تبدیل فرکانس
frequency conversion U تبدیل فرکانس
frequency measurement U سنجش فرکانس
frequency swing U انحراف فرکانس
frequency constant U ثابت فرکانس
frequency constancy U ثبات فرکانس
frequency component U اجزای فرکانس
frequency comparison U مقایسه فرکانس
frequency mixture U ترکیب فرکانس
beat frequency U فرکانس تداخل
beat frequency U فرکانس ضربان
q band U بند فرکانس
back up frequency U فرکانس کمکی
audio frequency U فرکانس صوتی
audible frequency U فرکانس شنوایی
radian frequency U فرکانس زاویهای
impluse frequency U فرکانس ضربان
video frequency U فرکانس ویدئو
intermediate frequency tank circuit U فرکانس میانی
angular frequency U فرکانس زاویهای
x band U باند فرکانس
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1میخواهم برم میدان تکسیم
1معنی lead lag compensator
1Soar
2single gas
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com