English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inserted grouping U میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
area search U کاوش منطقه
sector of search U منطقه کاوش
surveyed U بررسی کاوش منطقه
survey U بررسی کاوش منطقه
surveys U بررسی کاوش منطقه
radar ranging U میدان رادار
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
radar clutter U منطقه کور رادار
sector of search U منطقه تجسس رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
clara U منطقه رادار پاک است
radar clutter U منطقه پوشیده از دید رادار
altitude hole U ناحیه کور در منطقه دید رادار
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
display controlled U نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
altitude slot U منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
co-ed U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-eds U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co ed U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
target system U سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
coverage U منطقه زیر دید میدان دید
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking U تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
compound wound generator U ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
high intensity magnetic field U میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
mix U مختلط
coeducational U مختلط
complex U مختلط
farraginous U مختلط
complexes U مختلط
composite U مختلط
mixes U مختلط
mixed U مختلط
combined U مختلط
mixed reinforcement U تقویت مختلط
mixed U یکان مختلط
mixed strategy U استراتژی مختلط
mixed doubles U دونفره مختلط
medley U مختلط رنگارنگ
mixed system U نظام مختلط
mixed economies U اقتصاد مختلط
omnibus test U ازمون مختلط
medleys U مختلط رنگارنگ
mixed economy U اقتصاد مختلط
mixed government U حکومت مختلط
mixed goods U کالاهای مختلط
composite squadron U اسکادران مختلط
hybrid rocket U راکت مختلط
coeducation U اموزش مختلط
complex number U اعداد مختلط
complex power U توان مختلط
composite unit U یکان مختلط
complex number U عدد مختلط
complex admittance U گذرایی مختلط
complex circuit U مدار مختلط
complex impedance U ناگذرایی مختلط
individual medley U شنای مختلط
composite U یکان مختلط
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
searches U کاوش
digs U کاوش
perquisition U کاوش
searched U کاوش
searchingly U کاوش
search U کاوش
probes U کاوش
excavation U کاوش
analysis U کاوش
probed U کاوش
probe U کاوش
surveillance U کاوش
probing U کاوش
exploration U کاوش
penetration U کاوش
dig U کاوش
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
course U میدان تیر میدان
coursed U میدان تیر میدان
courses U میدان تیر میدان
theory of functions of a complex variable U آنالیز مختلط [ریاضی]
z-plane U صفحه مختلط [ریاضی]
complex number U عدد مختلط [ریاضی]
medleyist U شناگر شنای مختلط
Complex analysis U آنالیز مختلط [ریاضی]
individual medleyist U شناگر شنای مختلط
joint stock partnership U شرکت مختلط سهامی
medley U قطعه موسیقی مختلط
assemblage of Order U ستون بندی مختلط
coeducation U اموزش وپرورش مختلط
mixed policy U بیمه نامه مختلط
symmetallism U سیستم دو فلزی مختلط
endowment assurance U بیمه عمر مختلط
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
medleys U قطعه موسیقی مختلط
mixed capitalism U سرمایه داری مختلط
complex plane U صفحه مختلط [ریاضی]
versatile U متحرک متنوع و مختلط
probed U کاوش کردن
analysis U تحلیل کاوش
linear probing U کاوش خطی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
delving U کاوش کردن
exploratory drive U سائق کاوش
scanned U کاوش کردن
probes U کاوش کردن
surveillance U کاوش کردن
delved U کاوش کردن
geophysical prospecting U کاوش ژئوفیزیکی
random number seed U کاوش تصادفی
exploration U کاوش اکتشاف
delves U کاوش کردن
scans U کاوش کردن
scan U کاوش کردن
delve U کاوش کردن
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
inexplorable U کاوش ناپذیر
research U کاوش پژوهیدن
researching U کاوش پژوهیدن
prog U کاوش کردن
prober U کاوش کننده
researches U کاوش پژوهیدن
researched U کاوش پژوهیدن
to browse through U کاوش کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com