English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
weighted average U میانگین موزون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lilting U موزون
swinging U موزون
symphonious U موزون
shapeable U موزون
concordant U موزون
rhythmical U موزون
concerted U موزون
metrical U موزون
immusical U نا موزون
tuneable U کوک موزون
rhythm U اهنگ موزون
rhythms U اهنگ موزون
metrically U بطور موزون
tunably U کوک موزون
harmonic U هم اهنگ موزون
weight index U شاخص موزون
tunable U کوک موزون
shapable U مناسب موزون
rhytmic movement U حرکت موزون
lilts U اهنگ موزون
fabliau U افسانه موزون
weighted indexes U شاخصهای موزون
lilt U اهنگ موزون
recited U با صدایی موزون خواندن
levelled U موزون هدف گیری
leveled U موزون هدف گیری
level U موزون هدف گیری
recites U با صدایی موزون خواندن
reciting U با صدایی موزون خواندن
polyphony U چندنثر موزون ومقفی
symphonic U موزون شبیه سمفونی
harmonious U موزون سازگار موافق
rhythmize U باهنگ موزون دراوردن
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
eurythmics U حرکات بدنی موزون
well proportioned U با تناسب متناسب موزون
levels U موزون هدف گیری
recite U با صدایی موزون خواندن
harmoniously U بطور موزون یا خوش اهنگ
in peal U دارای صداهای موزون یامنظم
well balanced U سالم سلیم موزون باقرینه
well-balanced U سالم سلیم موزون باقرینه
polonaise U نوعی رقص موزون لهستانی پولونز رقصیدن
pace U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paces U باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
tolling U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
to keep time U موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
averaging U میانگین
mean high water U مد میانگین
average value U میانگین
mean value U میانگین
median U میانگین
arithmetic mean U میانگین
average U میانگین
meaner U میانگین
meanest U میانگین
averaged U میانگین
averages U میانگین
averaged U در میانگین
on average [on av.] U در میانگین
mean U میانگین
mean velocity U تندی میانگین
mean value U مقدار میانگین
density mean U میانگین چگالی
true mean U میانگین حقیقی
mean squares U میانگین مجذورات
batting average U میانگین توپزنی
average value U مقدار میانگین
average value U ارزش میانگین
mean time between failures U میانگین عمر
average price U میانگین قیمت
simple average U میانگین ساده
average life U عمر میانگین
average flow U بده میانگین
mean low water U اب پایین میانگین
logarithmic mean U میانگین لگاریتمی
mean deviation U انحراف میانگین
harmonic mean U میانگین همساز
moving average U میانگین غلتان
mean low water U جزر میانگین
geometric mean U میانگین هندسی
moving average U میانگین متحرک
mean high water U اب بالای میانگین
mean U مقدار میانگین
mean life U عمر میانگین
mean depth U ژرفای میانگین
mean absolute deviation U انحراف میانگین
averages U معدل میانگین
average U معدل میانگین
average U ایجاد میانگین
mediums U وسط یا میانگین
medium U وسط یا میانگین
averaged U میانگین موفقیت
averaged U معدل میانگین
averaging U ایجاد میانگین
weighted average U میانگین وزنی
averaged U ایجاد میانگین
averaging U معدل میانگین
averaging U میانگین موفقیت
weighted mean U میانگین وزنی
averages U ایجاد میانگین
working mean U میانگین مفروض
average U میانگین موفقیت
averages U میانگین موفقیت
assumed mean U میانگین فرضی
simple mean U میانگین حسابی
average cost U میانگین هزینه
simple mean U میانگین ساده
average deviation U انحراف میانگین
average discharge U بده میانگین
average error U خطای میانگین
mean error U خطای میانگین
meaner U مقدار میانگین
arithmetic mean U میانگین حسابی
meanest U مقدار میانگین
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
mean time to failure U زمان میانگین تاخرابی
time average symmetry U تقارن میانگین زمانی
standard error of mean U خطای معیار میانگین
sm U خطای معیار میانگین
mean value of periodic quantity U میانگین کمیت دورهای
meaner U معنی دادن میانگین
electrode current averaging time U زمان میانگین شدن
effective U خروجی میانگین پردازنده
averaging U درجه عادی میانگین
mean U معنی دادن میانگین
averages U درجه عادی میانگین
averaged U درجه عادی میانگین
average U درجه عادی میانگین
mean free path U مسافت ازاد میانگین
mean sea level U میانگین سطح دریا
average out U میانگین در نظر گرفتن
meanest U معنی دادن میانگین
mean time to repair U زمان میانگین تعمیر
mean range of the tide U میانگین ارتفاع کشند
mean repair time U زمان میانگین تعمیر
orchestrates U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
weight average degree of polymerization U میانگین وزنی درجه بسپارش
weight average molecular weight U میانگین وزنی وزن مولکولی
average cost U میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
bowling average U میانگین امتیازهای توپ انداز
root mean square error U جذر میانگین مجذور خطا
earned run average U میانگین امتیاز کسب شده
number average degree of polymerization U میانگین عددی درجه بسپارش
mean time between failures U زمان میانگین بین دو خرابی
root mean square velocity U جذر میانگین مجذور سرعت
number average molecular weight U میانگین عددی وزن مولکولی
pass completion average U میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
averages U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
exponential smoothing U روش میانگین گیری متغیروزن دار
averaging U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
batting average U میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
average U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
averaged U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averages U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
mtbf U زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
MEPs U مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
MEP U مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
average U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaged U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaging U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
variance U میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
averages U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
root mean square U ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
centroid U در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
averages U میانگین حسابی متوسط حسابی
arithmetic mean U میانگین حسابی متوسط حسابی
average U میانگین حسابی متوسط حسابی
averaging U میانگین حسابی متوسط حسابی
averaged U میانگین حسابی متوسط حسابی
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com