Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
what is wrong with that?
U
مگراین چه عیبی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
What's up with him?
U
مگر او
[مرد]
چه عیبی دارد؟
integrity
U
بی عیبی
impeccability
U
بی عیبی
faultlessness
U
بی عیبی
freedom from defect
U
بی عیبی
it is well enough
U
عیبی ندارد
immaculateness
U
بی عیبی عفت
lick son
U
عیبی را با شلاق از کسی دورکردن
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
Something is wrong.
U
عیبی درکار
[این موضوع]
است.
clearance
U
گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
I have no fault to find with his work .
U
از کارش هیچ عیبی نمی توان گرفت
air impingment
U
عیبی در پرداخت هواپیما که رنگ ان مات شده و حبابهای هوا در سطح رنگ پدیدارمیشوند
devil's advocate
U
کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocates
U
کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
chain
U
دارد.
there is a time for everything
U
دارد
are there any remarks?
U
دارد
he has worms
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
he is ill with fever
U
تب دارد
hast
U
او دارد
chains
U
دارد.
heavy fighting is in progress
U
دارد
has
U
دارد
not a patch on
U
چه دخلی دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
it has sides
U
سه پهلو دارد
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
what matter?
U
چه اهمیت دارد
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
walls have ears
U
گوش دارد
what the odds
U
چه اهمیت دارد
he is fifty
U
تمام دارد
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
Windows GDI
U
بیتی دارد
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
our library is well stocked
U
خوبی دارد
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
god is
U
خداوجود دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
virus
U
وجود دارد
viruses
U
وجود دارد
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
the probability is
U
احتمال دارد
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
it is usual with him
U
عادت دارد
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
that word is obsolescent
U
ان واژه کم کم دارد مهجور
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
the switch is on
U
برق جریان دارد
significance
U
معنای مخصوص دارد
delectus
U
برای ترجمه دارد
the cat has nine lives
U
سگ هفت جان دارد
She has got regular teeth .
U
دندانهای منظمی دارد
the work is in full swing
U
کاربخوبی جریان دارد
the party is led by him
U
او بر ان حزب ریاست دارد
biased
U
آنچه اریب دارد
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
double decker
U
هرچیزیکه دو لایه دارد
there removred revolution
U
شورشی که شهرت دارد
There is only one condition attached to it .
U
فقط یک شرط دارد
batteries
U
که یک باتری پشتیبان دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
(not to be) sneezed at
<idiom>
U
ارزش داشتن را دارد
The kettel is boiling.
U
قوری دارد می جوشد
Every flow must have its ebb.
<proverb>
U
هر فرازى نشیبى دارد.
There are ticks in every trade .
<proverb>
U
هر کار لمى دارد .
There are two sides to every question .
<proverb>
U
هر مساله ای دو جنبه دارد.
likelihood
U
احتمال کلی دارد
bass
U
کسی که صدای بم دارد
He has influential contacts everywhere.
U
همه جا دست دارد
With his foul temper.
U
با اخلاق سگه که دارد
battery
U
که یک باتری پشتیبان دارد
Somebody is beating at (upon)the door.
U
یک کسی دارد در می زند
He writes well . he wields a formidable pen .
U
قلم خوبی دارد
My hair is falling.
U
موهایم دارد می ریزد
She has engaging manners .
U
رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
There is always a right way of doing everything.
U
هرکاری راهی دارد
He is distantly related to us .
U
نسبت دوری با ما دارد
basses
U
کسی که صدای بم دارد
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
He is against
[opposed to]
me .
با من ضد است.
[ضدیت دارد]
She has a subtle charm.
U
جذابیت ظریفی دارد
what is that to you
U
به شما جه دخلی دارد
length
U
خط با طول جر حرف دارد
lengths
U
خط با طول جر حرف دارد
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
She has a delightfully mellow voice .
U
صدای گرمی دارد
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
bigamist
U
زنی که دوشوهر دارد
bigamists
U
زنی که دوشوهر دارد
How long is the ticket valid?
U
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
She has a lovely ( nice ) voice.
U
صدای قشنگه دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
فشار خون دارد
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
he has a loose tongue
U
دهان لقی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
it is of frequent
U
خیلی مورد دارد
he is in the know
U
اطلاع ویژه دارد
he keeps my a
U
حساب مراونگه می دارد
he is in a hurry to go
U
عجله دارد برفتن
it is particularly difficult
U
یک دشواری ویژه دارد
he has much merit
U
بسیار شایستگی دارد
he has much merit
U
خیلی قابلیت دارد
he insists on going
U
اصرار دارد برفتن
he must needs go
U
بیخوداصرار دارد برفتن
he is f. of money
U
پول فراوان دارد
it is wringing
U
خیلی تراست یا اب دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
the export of ... is granted the premium.
U
صدور ... جایزه دارد.
he has Roman nose
U
او بینی عقابی دارد
that bridge has openings
U
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
and there an end.
U
و پایان وجود دارد.
tea is preferable to water
U
چایی بر اب ترجیح دارد
it stand well with him
U
بامن نظرمساعدی دارد
in all like
U
احتمال کلی دارد
it speaks well for him
U
بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully
U
اینکارتوجه لازم دارد
it is particularly difficult
U
یک اشکال بخصوصی دارد
he is rightly named
U
اسم بامسمائی دارد
he bears out his name
U
اسم بامسمایی دارد
rubrician
U
کتاب نماز دارد
One could be taken up on ones offer.
U
تعارف آمد نیامد دارد
Is there electricity?
U
آیا برق وجود دارد؟
Blood circulates in the body.
U
خون در بدن جریان دارد
A cat has nine lives .
<proverb>
U
گربه هفت جان دارد .
Has he gone nust ? Is he out of his mind ?
U
مگر مغزش عیب دارد؟
Our food supply is getting low.
U
ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
Is there drinking water?
U
آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
gigs
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
Is there a television?
U
آیا تلویزیون وجود دارد؟
it is marked with spots
U
نشان ان خالهایی است که دارد
accessor
U
شخصی که به داده دسترسی دارد
toggle
U
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
Advanced Technology Attachment
U
مگابایت دار ثانیه دارد
ex-directory
U
شخصی که چنین شمارهای را دارد
toggles
U
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
it look like rain
U
گویا خیال باریدن دارد
He is bound to come.
U
احتمال زیادی دارد که بیاید
She is too damned fussy
U
خیلی ادا واطوار دارد
chaplain
U
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
It all depends on how things develop.
U
بستگی دارد چه پیش بیاید
requests
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
request
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
My hair is growing.
U
موهایم دارد بلند می شود
It is going from bad to worse .
U
وضع دارد بد ترهم می شود
chaplains
U
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
irregular polygon
U
شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
There is a mountain of difficulties .
U
کوهی از مشکلات وجود دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed.
U
شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
[the house]
is haunted
U
[این خانه]
روح دارد
administrators
U
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator
U
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
mission critical
U
که شرکت شما به آن بستگی دارد
pavonazzo
U
مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
photorealistic
U
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
What a lovely tall figure she has .
U
چه قد وبا لای قشنگه دارد
NVRAM
U
ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
He takes ( heels) much interest in politics.
U
به سیاست خیلی علاقه دارد
A cube has six faces.
U
یک مکعب ۶ تا وجح دارد.
[ریاضی]
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
She has a warm heart.
U
قلب گرم ومهربانی دارد
ox frame
U
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
mistress of cooking
U
زنی که در اشپزی دست دارد
She is beginning to lose her looks .
U
قیافه اش را دارد از دست می دهد
The price includes flights and accommodation.
U
بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
puntist
U
راننده کرجی نام دارد
landaulet n
U
گردونه کوچکی که پوششی دارد
quarter binding
U
جلدی که تنهاته ان چرم دارد
He has a glib(persuasive)tongue.
U
زبان چرب ونرمی دارد
kleptamaniac
U
کسی که جنون دزدی دارد
fault
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com