Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
classical mechanics
U
مکانیک کلاسیک
[فیزیک]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mechanic
U
مکانیک مکانیک ماشین الات
classic
U
کلاسیک
classical
U
کلاسیک
classics
U
کلاسیک
classical psychoanalysis
U
روانکاوی کلاسیک
academic assault
U
یورش کلاسیک
non quantized system
U
دستگاه کلاسیک
classic armes
U
سلاحهای کلاسیک
classic war
U
جنگ کلاسیک
classical variation
U
واریاسیون کلاسیک
pseudoclassic
U
کلاسیک کاذب
classical theory
U
نظریه کلاسیک
orthodox school
U
مکتب کلاسیک
classical system
U
دستگاه کلاسیک
pseudoclassic
U
شبه کلاسیک
Orinthian Order
U
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
classical bononi defence
U
دفاع بنونی کلاسیک
classical economics
U
علم اقتصاد کلاسیک
classical economics
U
مکتب کلاسیک در اقتصاد
classical conditioning
U
شرطی سازی کلاسیک
liberal school
U
مکتب اقتصادی کلاسیک
machanist
U
مکانیک
mechanics
U
مکانیک
mechanician
U
مکانیک
mechanic
U
مکانیک
postclassical
U
مربوط به دوره بعد از کلاسیک
husk
U
[تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
mechanical engineer
U
مکانیک دان
matrix mechnics
U
مکانیک ماتریسی
mechanical engineer
U
مهندس مکانیک
soil mechanics
U
مکانیک خاک
quantum mechanics
U
مکانیک کوانتومی
soil mechanism
U
مکانیک خاک
statistical mechanics
U
مکانیک اماری
wave mecanics
U
مکانیک موجی
newtonian mechanics
U
مکانیک نیوتونی
newtonian machanics
U
مکانیک نیوتنی
mechanical engineering
U
مهندسی مکانیک
hydromechanics
U
مکانیک سیالات
fluid mechanics
U
مکانیک سیالات
aeromechanics
U
فن مکانیک هواپیمایی
aeromechanic
U
مکانیک هواپیما
electricians
U
مکانیک برق
electrician
U
مکانیک برق
dynamics
U
مکانیک حرکت
hydraulics
U
مکانیک سیالات
fitters
U
کمک مکانیک
fitter
U
کمک مکانیک
automotive engineer
U
مهندس مکانیک
celestial machine
U
مکانیک سماوی
biomechanics
U
زیست مکانیک
celestial machine
U
مکانیک اسمانی
body mechanics
U
مکانیک بدن
mechanics
U
علم مکانیک
composer
U
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
kata
U
فنون کلاسیک و منتخب جودو فرم
mechanics
U
علم جراثقال مکانیک
quantum physics
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
gasmen
U
مکانیک وسایل گازسوز
gasman
U
مکانیک وسایل گازسوز
aviation structural mechanic
U
مکانیک بدنه هواپیما
aeromechanic
U
مربوط به مکانیک هواپیمایی
quantum theory
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
mechanician
U
مکانیک ماشین الات
schrodinger wave mechanics
U
مکانیک موجی شرودینگر
hydraulics
U
هیدرولیک مکانیک مایعات
lion
U
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
antefixum
U
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefix
U
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
abuse
U
[خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
guilloche
U
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
geison
U
[سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
hypotrachelion
[um]
U
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
radical economists
U
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
mechanics
U
علم مکانیک ماشین شناسی
freewheel
[overrunning clutch ]
U
چرخ آزاد
[فناوری مکانیک]
fitters
U
کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
common tool set
U
دست ابزار جنرال مکانیک
fitter
U
کمک مکانیک مونتاژکار لوله کش
Lous quatorze
U
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
egg-and-dart
U
[تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
encarpus
U
[در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
Hiberno-romanesque
U
[سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
automotive engineering
U
تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
Can you send a mechanic, please?
U
آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
classical economics
U
نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
free stroke
U
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
Free style
U
[سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
bay-leaf
U
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
rest stroke
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
flight engineer
U
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
traditional economists
U
اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
Ionic Order
U
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
quantity theory of money
U
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com