English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
question in dispute U موضوع متنازع فیه
vexata questio U موضوع متنازع فیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
litigant U متنازع
contentious U متنازع فیه
litigious U متنازع فیه
question in dispute U مسئله متنازع فیه
object of claim U مدعی به متنازع فیه
res integra U امر غیر متنازع فیه
to put to the issue U بطور متنازع فیه مطرح کردن
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
propositions U موضوع
subjects U موضوع ها
text U موضوع
afair U موضوع
matter U موضوع
propositioning U موضوع
mattered U موضوع
matters U موضوع
topics U موضوع ها
mattering U موضوع
proposition U موضوع
motifs U موضوع
questions U موضوع
questioned U موضوع
issued U موضوع
question U موضوع
issues U موضوع
texts U موضوع
theme U موضوع
themes U موضوع
issue U موضوع
point U موضوع
propositioned U موضوع
motif U موضوع
subjects U موضوع
subjecting U موضوع
head U موضوع
subjected U موضوع
subject U موضوع
plotless U بی موضوع
indirect objects U موضوع
themes U موضوع ها
object U موضوع
objected U موضوع
criteria U موضوع
objects U موضوع
objecting U موضوع
direct objects U موضوع
topic U موضوع
topic U موضوع
topics U موضوع
subject [topic] U موضوع
What is happening? U موضوع چه است؟
subject U شیی موضوع
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
problems U معما موضوع
universe of discourse U موضوع بحث
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
problem U معما موضوع
recitations U تعریف موضوع
recitation U تعریف موضوع
What gives? U موضوع چه است؟
subject U رعایا موضوع
side issue U موضوع فرعی
side issues U موضوع فرعی
lemma U مقدمه موضوع
off the track U از موضوع پرت
out of question U خارج از موضوع
not to the point U خارج از موضوع
not to point U بیرون از موضوع
monomaniac U دیوانه یک موضوع
matter on hand U موضوع بحث
it is a question of money U موضوع بسته به
in question U موضوع بحث
in contestation U موضوع بحث
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
at issue U موضوع بحث
beside the question U خارج از موضوع
privity U موضوع محرمانه
subjected U شیی موضوع
objective complement U مکمل موضوع
subjected U رعایا موضوع
subjecting U شیی موضوع
subject of debate U موضوع دعوی
subject and predicate U موضوع و محمول
subjecting U رعایا موضوع
subjects U شیی موضوع
subduce U موضوع کردن
sign position U موضوع علامت
sides of the question U اطراف موضوع
subjects U رعایا موضوع
side show U موضوع فرعی
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
postulate U اصل موضوع
businesses U موضوع تجارت
What's behind all this? U موضوع چه است؟
objects U موضوع منظره
case U موضوع حالت
cases U موضوع حالت
What's the matter? U موضوع چیه؟
objecting U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
What's cooking? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
business U موضوع تجارت
decades U ده موضوع یا رویداد
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
postulated U اصل موضوع
postulates U اصل موضوع
postulating U اصل موضوع
decade U ده موضوع یا رویداد
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
issue U موضوع شماره
direct objects U موضوع منظره
issues U موضوع شماره
What's on? U موضوع چه است؟
issues U موضوع دعوی
object U موضوع منظره
issue U موضوع دعوی
issued U موضوع شماره
subject matter U موضوع اصلی
irrelevant U خارج از موضوع
indirect objects U موضوع منظره
grievance U موضوع شکایت
subject matter U مطلب موضوع
issued U موضوع دعوی
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
gambit U بذله موضوع بحث
gambits U بذله موضوع بحث
reagent U موضوع ازمایش روانی
remind me ofit U ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
dawn on <idiom> U روشن شدن (موضوع)
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
it is a question of money U موضوع پول است
bets U موضوع شرط بندی
embroglio U گیر موضوع غامض
donnee U موضوع داستان یا درام
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
matter in hand U موضوع مورد بحث
contested area U منطقه موضوع اختلاف
topicality U موضوع موردبحث روز
at stake U نامعلوم موضوع بحث
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
bet U موضوع شرط بندی
there U دراین موضوع انجا
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
subjects U مبحث موضوع مطالعه
the tax in question U مالیات موضوع بحث
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
subject U مبحث موضوع مطالعه
monograph U رساله درباره یک موضوع
monographs U رساله درباره یک موضوع
subjected U مبحث موضوع مطالعه
cause U موضوع منازع فیه
It dawned on me. U بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U موضوع بحث وصحبت ما
plot U موضوع اصلی توط ئه
plots U موضوع اصلی توط ئه
plotted U موضوع اصلی توط ئه
contenting U موضوع یک برنامه یا متن
the matter is perplexed U موضوع درهم است
causes U موضوع منازع فیه
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
content U موضوع یک برنامه یا متن
causing U موضوع منازع فیه
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U ربطی به موضوع ندارد
that is a matter of habit U موضوع عادت است
that is not the question U موضوع این نیست
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
the matter in hand U موضوع مورد بحث
He feels bad about it . He is concerned about it. U از این موضوع ناراحت است
Why have you seized on this topic? U چرا چسبیدی به این موضوع ؟
wide of the subject U از موضوع پرت خارج ازموضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
You must not relent on this point . You must stand firm. U مبادا سر این موضوع شل بیائی
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. U موضوع اینقدرها هم ساده نیست
matter of mutual interest U موضوع دارای سود دوجانبه
love is everything U موضوع اصلی محبت است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com