Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The subject under discrssion .
U
موضوعی که مطرح نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To discuss a question with someone .
U
موضوعی را با کسی مطرح کردن
When wI'll the matter come up for discussion ?
U
موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
Money is no object at all .
U
پول اصلا" مطرح نیست
The badness of the climate is immaterial.
U
بدی آب وهوا مطرح نیست
lobbied
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobby
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
in contemplation
U
مطرح
under consideration
U
مطرح
propounded
U
مطرح
propound
U
مطرح کردن
to be on the carpet
U
مطرح بودن
to come up
U
مطرح شدن
to come on the tapis
U
مطرح شدن
considered
U
مطرح شده
to bring forth
U
مطرح کردن
to touch upon
U
مطرح کردن
come up
U
مطرح شدن
lay
U
مطرح کردن
to touch on
U
مطرح کردن
lays
U
مطرح کردن
to bring up
U
مطرح کردن
to raise
U
مطرح کردن
broacher
U
مطرح کننده
bring up
U
مطرح کردن
to come upon
U
مطرح شدن
kaldor criterion
U
مطرح گردید
introduce
U
مطرح کردن
introduced
U
مطرح کردن
introduces
U
مطرح کردن
introducing
U
مطرح کردن
propounds
U
مطرح کردن
set forth for discussion
U
مطرح کردن
table
U
مطرح کردن
putting
U
مطرح کردن
puts
U
مطرح کردن
put
U
مطرح کردن
put forward
U
مطرح کردن
tabled
U
مطرح کردن
tables
U
مطرح کردن
tabling
U
مطرح کردن
propounding
U
مطرح کردن
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
reoccurring
U
دوباره مطرح شدن
posing
U
: مطرح کردن گذاردن
raise a question
U
مطرح کردن سوال
reoccurrence
U
دوباره مطرح شدن
to bring up
U
تقدیم یا مطرح کردن
overture
U
کشف مطرح کردن
overtures
U
کشف مطرح کردن
poses
U
: مطرح کردن گذاردن
pose
U
: مطرح کردن گذاردن
under consideration
U
مطرح شده مطروحه
posed
U
: مطرح کردن گذاردن
pose a question
U
سوال مطرح کردن
to put out of court
U
شایسته مطرح کردن ندانستن
talk out
U
مطرح مذاکره قرار دادن
obtruded
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruding
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
to put to the issue
U
بطور متنازع فیه مطرح کردن
extrajudicial
U
خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
thematic
U
موضوعی
haze
U
موضوعی
topical
U
موضوعی
locals
U
موضوعی
local
U
موضوعی
pointlessness
U
بی موضوعی
subject schedule
U
برنامه موضوعی
To let the cat out of the bag . To spI'll the beans . To give the game away .
U
موضوعی را لو دادن
a sensitive subject
[topic]
U
موضوعی حساس
ignorance of fact
U
جهل موضوعی
subject index
U
فهرست موضوعی
mistake of fact
U
اشتباه موضوعی
rehash
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashed
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
To raise a question . To bring up a matter .
U
موضوعی رامطرح کردن
to touch upon
[a topic]
U
ذکر کردن
[موضوعی]
To follow up (trace) a matter (case).
U
موضوعی را دنبال کردن
have to do with
<idiom>
U
پیرامون موضوعی بودن
put (something or someone) out of one's head (mind)
<idiom>
U
به موضوعی فکر نکردن
to grasp an idea
U
موضوعی رادرک کردن
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
extras
U
موضوعی که زیادی است
ventilation
U
بادگیری طرح موضوعی
extra-
U
موضوعی که زیادی است
extra
U
موضوعی که زیادی است
object oriented graphics
U
نگاره سازی موضوعی
to approach
[a topic]
U
ذکر کردن
[موضوعی]
the question referred to above
U
موضوعی که در بالا بدان اشاره شد
to rule on something
U
حکم کردن در موضوعی
[قانون]
to over a subject
U
موضوعی را با خنده بحث کردن
To smell out something.
U
از موضوعی بو بردن (اطلاع یافتن )
rule
[on something]
U
حکم
[در]
[مورد]
[برای]
موضوعی
rule
[on something]
U
دستور
[در]
[مورد]
[برای]
موضوعی
nial a line to the counter
U
کذب موضوعی را ثابت کردن
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
To emborider(embellish) a subject .
U
به موضوعی شاخ وبرگ دادن
To drag out an affair . To go on and on .
موضوعی را کش دادن
[بدرازا کشاندن]
ring a bell
<idiom>
U
یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
object oriented programming language
U
زبان برنامه نویسی موضوعی
To deliberately fudge the issue . To gloss it over .
U
موضوعی را ماست مالی کردن
to e. a person an a subject
U
کسی را در موضوعی راهنمایی کردن
to row back
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
superfix
U
تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
submission
U
موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
to row back
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
rogatory commission
U
موضوعی را ازمحکمهای به دادگاه دیگراحاله کردن
to get a general idea of something
U
فهمیدن موقعیتی
[موضوعی]
به طور کلی
expert
U
شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
to harp on a subject
U
زیادموضوعی راطول دادن به موضوعی چسبیدن
to paint a rosy picture of something
U
امیدوارانه به چیزی
[موضوعی]
نگاه کردن
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
to argue for
[against]
something
U
بطرفداری از
[برضد ]
موضوعی استدلال کردن
to argue the case for
[against]
something
U
بطرفداری از
[برضد ]
موضوعی استدلال کردن
ignorance of the face is a good defence
U
جهل موضوعی دفاع محسوب میشود
experts
U
شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
electronic
U
موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
point of honour
U
موضوعی که شرف ادمی وابسته بان است
talk out
U
بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
to linger on a subject
U
روعی موضوعی درنگ کردن یامعطل شدن
to put somebody on the back burner
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
terminator
U
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
to drag in a subject
U
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
selector
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
cognizance
U
ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
selectors
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
rhetorical question
U
مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
approval
U
توافقنامهای که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
approval
U
متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
rogue value
U
موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
lay
U
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
lays
U
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
cross action
U
در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
presentation graphics
U
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
entities
U
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entity
U
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
make a diplomatic representation
U
به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
discussing
U
مطرح کردن گفتگو کردن
discusses
U
مطرح کردن گفتگو کردن
moot
U
مطرح کردن دادخواهی کردن
discuss
U
مطرح کردن گفتگو کردن
discussed
U
مطرح کردن گفتگو کردن
hold forth
U
مطرح کردن سخنرانی کردن
dismissing
U
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
dismiss
U
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
dismisses
U
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
Ultimedia
U
موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
isn't
U
نیست
he takes no notice of it
U
نیست
it is well enough
U
بد نیست
auxiliary
U
نیست
auxiliaries
U
نیست
It's not new.
نو نیست.
temporary storage
U
می نیست
aint
U
نیست
storage
U
می نیست
secondary
U
نیست
Plug and Play
U
یچ نیست
he is not of our number
U
از ما نیست
needn't
U
لازم نیست
thereis no end to it
U
انراپایانی نیست
it is not in good workingorder
U
دایر نیست
he knows a thing or two
U
بی تجربه نیست
it needs not
U
لازم نیست
there is no hurry
U
عجلهای نیست
he is out of huomor
U
سر دماغ نیست
he is not willing to go
U
نیست برود
it's only me
U
کسی نیست
static
U
که پویا نیست
he is none of my friends
U
او از دوستان من نیست
my health is tolerable
U
حالم بد نیست
it lies beyond his competence
U
در صلاحیت او نیست
he is out of his senses
U
بهوش نیست
he is out of huomor
U
سر خلق نیست
he is rather i. than sick
U
ناخوش نیست
it is unsuitable
U
مناسب نیست
no hurry
U
عجلهای نیست
no trouble
U
زحمتی نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com