English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
assumed position U موضع فرضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
assumed decimal point U ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
assumed grid U شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
assumed position U موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
false origin U مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
an imaginary line U خط فرضی
agonic line U خط فرضی
supposed U فرضی
hypothetial U فرضی
hypothetic U فرضی
presumptive title U حق فرضی
imaginary U فرضی
hypothetical U فرضی
presumptive U فرضی
assumed U فرضی
suppositive U فرضی
theoretical U فرضی
assumptive U فرضی
obligatory U فرضی
suppositional U فرضی
suppisitive U فرضی
phantom line U خط فرضی
theoretical competition U رقابت فرضی
suppositious U فرضی خیالی
presumptive U فرضی احتمالی
suppositions U فرضی انگاشتی
hypothetical construct U سازه فرضی
hypothetical case U دعوی فرضی
dead reckoning U محل فرضی
assumed azimuth U گرای فرضی
arbitrary control U کنترل فرضی
assumed mean U میانگین فرضی
assumed orientation U توجیه فرضی
fictitious thickness U ضخامت فرضی
persumptive death U موت فرضی
presumptive title U سمت فرضی
hypostatic U اصلی- فرضی
dead reckoning U نقطه فرضی
supposition U فرضی انگاشتی
supposedly U بطور فرضی
line of scrimmage U خط فرضی تجمعی
fictitious thickness U ضخامت فرضی
presumed death U موت فرضی
presumption of death U موت فرضی
supposed death U موت فرضی
john done U اسم فرضی
implied trust U مسئولیت فرضی
notional income U درامد فرضی
assumed name U نام فرضی
spots U موضع
localities U موضع
spot U موضع
location U موضع
locations U موضع
attack position U موضع تک
sites U موضع
site U موضع
emplacement U موضع
lodgment or lodge U موضع
locality U موضع
sited U موضع
positioned U موضع
position U موضع
lodgment U موضع
cone of scape U مخروط فرضی در اگزوسفر
conceptual nervous system U دستگاه عصبی فرضی
hypothetico deductive method U روش فرضی- قیاسی
presumption of the death decree U حکم موت فرضی
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
presumption of death decree U حکم موت فرضی
implied malice U سوء نیت فرضی
rule of thumb U حساب تخمینی و فرضی
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
differential ballistic wind U باد بالیستیکی فرضی
intervening variable U متغیر فرضی رابط
agonic line U خط فرضی روی نقشه
warrant of presumed death U حکم موت فرضی
fictitious force U نیروی فرضی [فیزیک]
ideal U نمونه کامل فرضی
hypotheses U قضیه فرضی نهشته
ideals U نمونه کامل فرضی
hypothesis U قضیه فرضی نهشته
assumed grid U شبکه بندی فرضی
the seat of pain U موضع درد
stand U مکث موضع
supplemental U موضع تکمیلی
primary position U موضع اصلی
deployment U موضع صف ارایی
active site U موضع فعال
inposition U مستقر در موضع
inposition U به موضع رفتن
spot U لکه موضع
localities U موضع مکان
locality U موضع مکان
lodgment U موضع گیری
localization U موضع یابی
lodgement U موضع گیری
position U وضعیت موضع
positioned U وضعیت موضع
displacement U تغییر موضع
turnabouts U تغییر موضع
turnabout U تغییر موضع
occupation of position U اشغال موضع
spots U لکه موضع
secondary position U موضع فرعی
block house U موضع مستحکم
delay position U موضع تاخیری
selection of position U انتخاب موضع
defense position U موضع پدافندی
battle position U موضع نبرد
defense position U موضع دفاعی
covered position U موضع پوشیده
supplementary position U موضع تکمیلی
rendezvous area U موضع انتظار
secondary position U موضع یدکی
blocking position U موضع سد کننده
primary position U موضع ابتدایی
firing position U موضع تیر
alternate position U موضع یدکی
alternate position U موضع فرعی
supplementary position U موضع یدکی
punch position U موضع منگنه
emplacement U موضع گرفتن
arbitrary control U کنترل با استفاده از گرایامختصات فرضی
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
lay line U خط فرضی مسیر قایق به مقصد
graviton U واحد بنیادی فرضی گرانش
post U محل ماموریت موضع
post- U محل ماموریت موضع
posted U محل ماموریت موضع
posts U محل ماموریت موضع
occupation of position U اشغال موضع کردن
switch position U موضع رابط دفاعی
key position U موضع حساس و مهم
switch position U موضع دفاعی بینابین
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
confirmed location U موضع تایید شده
localization of function U موضع یابی کارکرد
four yard line U خط فرضی 4 متر به موازات دوازه واترپولو
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
It is quite a hypothetical case . U این یک قضیه کاملا" فرضی است
assumed orientation U توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
preselect U پیش بینی موضع کردن
dummies U دروغی تقلبی موضع فریبنده
outfield U موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
dummy U دروغی تقلبی موضع فریبنده
long string U خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
displaced U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces U جابجا شدن تغییر موضع دادن
displace U جابجا شدن تغییر موضع دادن
permanent emplacement U موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
displacing U جابجا شدن تغییر موضع دادن
covered position U محوطه تحت پوشش موضع مخفی
cheats U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
foreland U زمین جلوی موضع دماغه سنگر
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheat U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheated U موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
data line U خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
Utopia U دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
Utopias U دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
purpuric acid اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
emplace U جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
pass shooting U شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot U موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
bomb release line U خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
isallobaric U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
caught with hand in the cookie jar <idiom> U مچ کسی را گرفتن [بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
block the plate U موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
rhumb line U خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
fall back U تغییر موضع به عقب دادن عقب نشینی کردن
defilade U درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
organizations U سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization U سازمان دادن ارایش دادن موضع
organisations U سازمان دادن ارایش دادن موضع
talweg U خط فرضی موجوددر رود یا نهر که اگر این رود یا نهر بین دو کشورمشترک باشد خط مذکور مرزان دو محسوب خواهد شد
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com