English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
f. squirel U موش خرمای پردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flying mouse U موش خرمای پرداراسترالیایی
chipmunks U موش خرمای زمینی
chipmunk U موش خرمای زمینی
ground hog U موش خرمای کوهی
marmot U موش خرمای کوهی
phalanger U موش خرمای جهنده
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
woodchuck U موش خرمای کوهی امریکا
bronze palm U نشان برگ خرمای برنزی
finned U پردار
plumose U پردار
plumate U پردار
pennate U پردار
flege U پردار
plumy U پردار
vector U پردار
feathered U پردار
vectors U پردار
flying fishes U ماهی پردار
shuttelcock U گوی پردار
flying fish U ماهی پردار
pennated U شاه پردار
may bug U طلایی پردار
hackle U حشره پردار
fin back U بال پردار
fly U حشره پردار
flechette U پیکان پردار
finner U بال پردار
rorqual U بال پردار
flying U پردار سریع السیر
wing footed U دارای پای پردار
chafer U سوسک طلایی پردار
rough footed U دارای پاهای پردار
plumiped U دارای پاهای پردار
cockchafer U سوسک طلایی پردار
feather footed U دارای پاهای پردار
rough legged U دارای پاهای پردار مودرچهارقلم
badminton U نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
shuttlecock U گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
shuttlecocks U گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com