English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
genie U موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
genies U موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
atom rocket U موشک اتمی
sidewinder U موشک هوا به هوای سایدویندر
falcon U موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
sparrow U نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
sparrows U نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
falcons U موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
out of doors U در هوای ازاد
out of door U در هوای ازاد
the open U هوای ازاد
open air U در هوای ازاد
open exercise U ورزش در هوای ازاد
out door court U زمین هوای ازاد
boosted rocket U موشک ازاد
free rocket U موشک ازاد
free flight U موشک ازاد
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
thor U نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
out door U صحرایی در هوای ازاد انجام شده
titan U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titans U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
blast valve U سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
serenading U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
gimlet U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlets U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
cap U راس باکلاهک پوشاندن
capped U راس باکلاهک پوشاندن
armor piercing capped U گلوله باکلاهک ثاقب
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
fog lookouts U دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
missilery U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilry U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
turbocharger U گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
petticoatsfever U هوای زن
moist air U هوای تر
air blast U هوای دم
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
forced draft U هوای با فشار
raininess U هوای بارانی
queen's weather U هوای باز
foul weather U هوای خراب
secondry air U هوای ثانویه
In the open air. U در هوای آزاد.
compressed air U هوای متراکم
foul weather U هوای نامساعد
temperate climate U اب و هوای معتدل
swelters U هوای گرم
sweltered U هوای گرم
compressed air U هوای فشرده
dead air U هوای راکد
drippy U هوای گرفته
agglutinant U هوای التیام
adverse weather U هوای نامساعد
blast roasting U تشویه با هوای دم
circulationg air U هوای در گردش
emergency air U هوای اضطراری
air breathing U هوای تنفسی
exhaust air U هوای خروجی
carburetor air U هوای کاربراتور
passion U هوای نفس
broken weather U هوای بی قرار
swelter U هوای گرم
stable air U هوای پایدار
liquid air U هوای مایع
humid air U هوای شرجی
marsh malaria U هوای مردابی
air U هوای دم هوا
humid air U هوای نمناک
aired U هوای دم هوا
airs U هوای دم هوا
intake air U هوای ورودی
heavy weather U هوای خراب
heavy weather U هوای طوفانی
marine climate U اب و هوای دریایی
low air pressure U فشار هوای کم
hot blast U هوای دم داغ
effulge U برق هوای باز
acclimating U به اب و هوای جدید خو گرفتن
bleed air U هوای کمپرس شده
tire pressure U فشار هوای لاستیک
tire inflation U فشار هوای لاستیک
ego trip U تسلیم به هوای نفس
acclimate به آب و هوای جدید خو گرفتن
acclimated U به اب و هوای جدید خو گرفتن
lour U هوای گرفته وابریwerewolf
acclimates U به اب و هوای جدید خو گرفتن
fair weather U دارای هوای صاف
blow cold U هوای سرد دمیدن
blow hot U هوای گرم دمیدن
cooling blower U دمنده هوای سرد
cooling air U هوای سرد کننده
liquid air U هوای مایع شده
outdoorsy <adj.> U عاشق هوای آزاد
choke damp U دم :هوای ته چاه یاکان
heatwaves U موج هوای گرم
owl light U هوای گرگ و میش
oh what a nasty weather U چه هوای کثیفی است
caisson foundation U پی سازی با هوای فشرده
warm fronts U جبهه هوای گرم
warm front U جبهه هوای گرم
torchlight U هوای گرگ ومیش
mouthpieces U لوله هوای غواص
mouthpiece U لوله هوای غواص
liquid air container U مخزن هوای مایع
ego trips U تسلیم به هوای نفس
air tank U کپسول هوای غواصی
air compressor U هوای فشرده ساز
lower U هوای گرفته وابری
lowered U هوای گرفته وابری
lowering U هوای گرفته وابری
forced draft U هوای تحت فشار
cold fronts U پیشان هوای سرد
cold fronts U جبهه هوای سرد
cold front U پیشان هوای سرد
cold front U جبهه هوای سرد
hot blast main U هدایت هوای دم داغ
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
dusk U هوای گرگ ومیش
lowers U هوای گرفته وابری
hot blast cupola U کوپل هوای گرم
cold spell or cold snap <idiom> U یک جعبه هوای سرد
saturated air U هوای اشباع شده
blasts U هوای دم کوره بلند دم
heatwaves U هوای گرم طولانی
mouthguard U لوله هوای غواص
blast U هوای دم کوره بلند دم
heatwave U هوای گرم طولانی
twilight U هوای گرگ ومیش
intake air heater U گرمکن هوای ورودی
secondary airflow U جریان هوای فرعی
free living U تسلیم هوای نفس
intake air U هوای مکیده شده
heatwave U موج هوای گرم
rockets U موشک
rocketing U موشک
rocketed U موشک
ballistic missiles U موشک
rocket U موشک
ballistic missile U موشک
missiles U موشک
missile U موشک
antimissile missile U موشک ضد موشک
atomic U اتمی
nuclear U اتمی
hexatomic U شش اتمی
triatomic U سه اتمی
nuclear strike U تک اتمی
diatomic U دو اتمی
monoatomic U یک اتمی
Keep an eye on things. U هوای کاررا داشته باش
acclimation U اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
thermostat U تنظیم کننده هوای سرد
thermostats U تنظیم کننده هوای سرد
brisk air U هوای خنک و فرح بخش
sensualize U پیروی از هوای نفس کردن
acclimatization U عادت کردن به هوای کوهستان
acclimatization U توافق بااب و هوای یک محیط
acclimatation U توافق بااب و هوای یک محیط
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com