English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chamber music U موسیقی مجلسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
parliamentary seat U جای مجلسی
dyarchy U سیستم دو مجلسی
parliamentary U مجلسی پارلمانی
monthly rose U خطمی مجلسی
china rose U خطمی مجلسی
armchair psychology U روانشناسی مجلسی
chamber orchestra U ارکستر مجلسی
parliamentary language U زبان مجلسی
parliamentary seat U صندلی مجلسی
chamber orchestras U ارکستر مجلسی
to resign one's seat U از جای مجلسی خود کناره گرفتن
dispatch U عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی
dispatched U عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی
despatching U عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی
despatches U عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی
despatched U عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی
unicameral U دارای یک مجلس مقننه سیستم پارلمانی یک مجلسی
dispatches U عمل ارسال داده یا اطلاع یا پیام به مجلسی
call to order U به حفظ انتظام دعوت کردن نظم مجلسی را برقرار کردن
treble clef U موسیقی
treble staff U موسیقی
music U موسیقی
ragtime U در موسیقی
ear for music U موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
opus U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
prick U نقطه نت موسیقی
music halls U سالن موسیقی
musical instruments U الت موسیقی
musical instrument U الت موسیقی
ambient music U موسیقی پس زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
background sound U موسیقی پس زمینه
quire U گروه کر [موسیقی]
background sound U موسیقی متن
background music U موسیقی متن
ragtime U موسیقی ضربی
music hall U سالن موسیقی
make music U موسیقی ساختن
play music U موسیقی ساختن
carillon U زنگهای موسیقی
ambient music U موسیقی متن
musician U موسیقی دان
musicians U موسیقی دان
subdominant U نت چهارم موسیقی
boleros U موسیقی بولرو
unvocal U بدون موسیقی
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
music therapy U موسیقی درمانی
musical ability U توانش موسیقی
musical language U زبان موسیقی
musicality U برابری با موسیقی
musicality U ذوق موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
musicalness U ذوق موسیقی
musicologist U موسیقی شناس
musicology U موسیقی شناسی
noteless U غیر موسیقی
boogie U موسیقی راک
boogie U موسیقی بوگی
boogied U موسیقی راک
instructor of music U مشاق موسیقی
computer music U موسیقی کامپیوتری
devotion to music U دلبستگی به موسیقی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
discos U موسیقی دیسکو
euterpe U الهه موسیقی
fa U چهارمین نت موسیقی
disco U موسیقی دیسکو
boogies U موسیقی بوگی
boogies U موسیقی راک
boogieing U موسیقی بوگی
boogieing U موسیقی راک
instrumentally U با الت موسیقی
boogied U موسیقی بوگی
philharmonic U عاشق موسیقی
jazz U موسیقی جاز
beat U ضربت موسیقی
beats U ضربت موسیقی
pricked U نقطه نت موسیقی
pricking U نقطه نت موسیقی
forte U موسیقی بلند
note U نت موسیقی نوشتن
carillons U زنگهای موسیقی
notes U نت موسیقی نوشتن
noting U نت موسیقی نوشتن
fortes U موسیقی بلند
pricks U نقطه نت موسیقی
postlude U قطعه موسیقی پایان
kettledrums U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
tablature U نوعی علائم موسیقی
timpano U دهل [ساز موسیقی]
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
timpani U کوسها [ساز موسیقی]
timpani U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
to play [the] harp U چنگ زدن [موسیقی]
timpani U دهل ها [ساز موسیقی]
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
kettledrums U دهل ها [ساز موسیقی]
to harp U چنگ زدن [موسیقی]
kettledrums U کوسها [ساز موسیقی]
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
timpano U کوس [ساز موسیقی]
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soundtrack U موسیقی ضبط شده
soundtracks U موسیقی ضبط شده
anvil U سندان [آلت موسیقی]
stroke [guitar] U زدن [گیتار] [موسیقی]
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
reed U الت موسیقی بادی
etude U قطعهء موسیقی کوتاه
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded U قطعه موسیقی عاشقانه
lyrical U غزلی موسیقی یا شعربزمی
serenade U قطعه موسیقی عاشقانه
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
wind instrument U الات موسیقی بادی
gavote U موسیقی این رقص
gavotte U موسیقی این رقص
glockenspiel U نوعی الت موسیقی
wind instruments U الات موسیقی بادی
medley U قطعه موسیقی مختلط
symphony U قطعه طولانی موسیقی
serenading U قطعه موسیقی عاشقانه
plainsong U سرودمناجاتی و بدون موسیقی
melody U صدای موسیقی نوا
banstand U محل دستهء موسیقی
melodies U صدای موسیقی نوا
musically U مطابق اصول موسیقی
bandsmen U عضو دستهء موسیقی
bandsman U عضو دستهء موسیقی
dulcet U نوعی الت موسیقی
octaves U نتهای هشتگانه موسیقی
bands U دستهء موسیقی اتحاد
castanet U یک نوع الت موسیقی
duos U اواز یا موسیقی دونفری
duo U اواز یا موسیقی دونفری
band U دستهء موسیقی اتحاد
plays U الت موسیقی نواختن
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
marched U موسیقی نظامی یا مارش
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
march U موسیقی نظامی یا مارش
noting U اهنگ صدا نت موسیقی
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
note U اهنگ صدا نت موسیقی
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
chiming U ترتیب زنگهای موسیقی
chimes U ترتیب زنگهای موسیقی
chimed U ترتیب زنگهای موسیقی
marches U موسیقی نظامی یا مارش
play U الت موسیقی نواختن
marching U موسیقی نظامی یا مارش
medleys U قطعه موسیقی مختلط
played U الت موسیقی نواختن
chime U ترتیب زنگهای موسیقی
playing U الت موسیقی نواختن
octave U نتهای هشتگانه موسیقی
offbeat U قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
nocturne U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
fugue U نوعی الت بادی موسیقی
harmonica U الت موسیقی شبیه سنتور
saxophone U نوعی الت موسیقی بادی
rhapsodies U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
glee U ساز و نواز اسباب موسیقی
saxophones U نوعی الت موسیقی بادی
rhapsody U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
harmonicas U الت موسیقی شبیه سنتور
preattunement U کوک از قبل [آلت موسیقی]
fugues U نوعی الت بادی موسیقی
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
range of music U حدود یا میدان علم موسیقی
He is a mediocre musician . U موسیقی دان پرمایه یی نیست
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
orpheus U ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
nocturnes U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
go-go U وابسته به رقصگر موسیقی راک
sext U یک ششم نوعی الت موسیقی
combo U دسته کوچک موسیقی جاز
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
combos U دسته کوچک موسیقی جاز
go-go U وابسته به رقص با موسیقی راک
ocarina U نوعی الت موسیقی شبیه نای
theme song U ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
tin pan alley U کوچه موسیقی دانان واهنگ سازان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com