English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
builder U موسس سازنده
builders U موسس سازنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pertubative U اشفته سازنده مضطرب سازنده
founder U موسس
promoters U موسس
promoter U موسس
institutor U موسس
organizer U موسس
foundered U موسس
fathered U موسس
originators U موسس
originator U موسس
fathering U موسس
father U موسس
founders U موسس
foundering U موسس
organisers U موسس
instaurator U موسس
founding fathers U موسس
founding father U موسس
establisher U موسس
organizers U موسس
fathers U موسس
founders U موسس شرکت
strips U موسس خانواده
provine U موسس ورقه
foundering U موسس شرکت
author U نویسنده موسس
generators U دینام موسس
entrepreneur U موسس شرکت
foundered U موسس شرکت
entrepreneurs U موسس شرکت
generator U دینام موسس
founder U موسس شرکت
founder U برپا کننده موسس
founders U برپا کننده موسس
foundered U برپا کننده موسس
foundering U برپا کننده موسس
grounder U موسس ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد
makers U سازنده
builder U سازنده
instrumentalist U سازنده
builders U سازنده
constructor U سازنده
instrumentalists U سازنده
fabricant U سازنده
fomative U سازنده
manufacturers U سازنده
producers U سازنده
constituent U سازنده
constituents U سازنده
producer U سازنده
concoctor U سازنده
fabricator U سازنده
manufacturer U سازنده
maker U سازنده
component U سازنده
compositor U سازنده
components U سازنده
wright U سازنده
constructive U سازنده
compositors U سازنده
vitiator U تباه سازنده
suppressive U موقوف سازنده
supersessive U لغو سازنده
enslaver U بنده سازنده
inveigler U گمراه سازنده
melodist U سازنده ملودی
coordinative U متناسب سازنده
deific U خدا سازنده
depletive U تهی سازنده
dispossessor U بی بهره سازنده
dissipative U پراکنده سازنده
distractive U پریشان سازنده
elucidatory U روشن سازنده
film developer U سازنده فیلم
subjugator U مطیع سازنده
manufacturers' agent U نماینده سازنده
manifestative U اشکار سازنده
presentive U مجسم سازنده
procreator U موجد سازنده
purificative U پا سازنده تطهیری
qualificatory U محدود سازنده
manufacturer's agent U نماینده سازنده
refrigrative U خنک سازنده
lutist U سازنده عود
irradiative U روشن سازنده
renovator U باز نو سازنده
interceptive U جدا سازنده
separative U جدا سازنده
incorporator U یکی سازنده
sonneteer U سازنده غزل
suppressor U موقوف سازنده
spoiler U فاسد سازنده
refrigerative U خنک سازنده
ingredients U عنصر سازنده
composers U سازنده مصنف
procreation U سازنده زایش
assuror U مطمئن سازنده
assurer U مطمئن سازنده
lubricate U روان سازنده
alterative U دگرگون سازنده
lubricated U روان سازنده
lubricates U روان سازنده
lubricating U روان سازنده
lubricants U روان سازنده
restrictive U محدود سازنده
lubricant U روان سازنده
ingredient U عنصر سازنده
composer U سازنده مصنف
qualifiers U ملایم سازنده
fabricator U سازنده وسایل
factor U سازنده فاکتور
component U جزء سازنده
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
factors U سازنده فاکتور
qualifier U ملایم سازنده
components U جزء سازنده
metrist U سازنده نظم وشعر
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
manufacturer's software U نرم افزار سازنده
formative U ترکیب کننده سازنده
mitigatory U سبک سازنده مخفف
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
toyer U سازنده اسباب بازی
wright U کارگر سازنده نجار
purificatory U پاک سازنده تطهیری
producer advertising U تبلیغ توسط سازنده
procurer U فراهم سازنده جاکش
composition U نسبت اجزای سازنده
loathful U دافع بیرغبت سازنده
manufacturer U تولید کننده سازنده
manufacturers U تولید کننده سازنده
diallist U سازنده ساعت افتابی
ceramist U سازنده فروف سفالین
ceramicist U سازنده فروف سفالین
boilermaker U سازنده دیگ بخار
ideologue U سازنده ایده ئولوژی
boiler maker U سازنده دیگ بخار
elucidative U تفسیری روشن سازنده
indican U ماده سازنده نیل
compositions U نسبت اجزای سازنده
compositions U نسبت اجزاء سازنده
composition U نسبت اجزاء سازنده
self discharging U ازاد سازنده نفس خود
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
producer U عمل اورنده سازنده باراورنده
producers U عمل اورنده سازنده باراورنده
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
assimilator U تحلیل برنده همانند سازنده
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
wet cooper U سازنده چلیک برای مایعات
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
pastoralist U سازنده شعرهای روستایی چوپان
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
dry cooper U سازنده چلیک برای خشکه بار
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver U مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
smokescreen U عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
horner U سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
leukosis U زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
Tahmasb U شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com