English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shipping agent U موسسه حمل کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
establishments U موسسه
institute U موسسه
corporations U موسسه
establishment U موسسه
inst U موسسه
corporation U موسسه
institution U موسسه
enterprise U موسسه
stablishment U موسسه
enterprises U موسسه
instituting U موسسه
institutes U موسسه
instituted U موسسه
correctional institution U موسسه تادیبی
charities U موسسه خیریه
businesses U موسسه بازرگانی
foundation U موسسه خیریه
charity U موسسه خیریه
foundress U موسسه بانیه
finance house U موسسه مالی
economic unit U موسسه دولتی و ...
business U موسسه بازرگانی
installation property U مایملک موسسه
discount house U موسسه تنزیل
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
bindery U موسسه صحافی
translation agency U موسسه ترجمه
closed shops U موسسه کارشناسی
entity U موسسه مستقل
entities U موسسه مستقل
closed shop U موسسه کارشناسی
enterprise U موسسه اقتصادی
pawnshop U موسسه رهنی
credit institution U موسسه اعتباری
installation U موسسه نظامی
charitable institution U موسسه خیریه
installations U موسسه نظامی
enterprises U موسسه اقتصادی
jobholder U عضو ثابت موسسه
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
establishment U موسسه دسته کارکنان
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
wiring U موسسه سیم سازی
carrier U موسسه حمل و نقل
establishments U موسسه دسته کارکنان
carriers U موسسه حمل و نقل
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
social service U موسسه تعاون اجتماعی
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
stuff U کالا
mattering U کالا
matters U کالا
stuffed U کالا
cargo U کالا
mattered U کالا
commodities U کالا
matter U کالا
products U کالا
product U کالا
good U کالا
cargoes U کالا
commodity U کالا
stuffs U کالا
chattel U کالا
merchandise U کالا
mercery U کالا
ware U کالا
wares U کالا
goods U کالا
object of sale U کالا
traffick U کالا
traffic U کالا
trafficked U کالا
trafficking U کالا
traffics U کالا
material U کالا
materials U کالا
produces U کالا
article U کالا
produced U کالا
articles U کالا
produce U کالا
consignor U فرستنده کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
stock requisition U درخواست کالا
stock room U انبار کالا
storeroom U انبار کالا
stowage U انبار کالا
bill of goods U صورت کالا
copper alloy U همبسته کالا
warehouse U انبار کالا
lien on goods U حق حبس کالا
handling of goods U جابجایی کالا
commodity code U علامت کالا
commodity code U شماره کالا
commodity broker U دلال کالا
commodity code U رمز کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
fate of goods U وضعیت کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
commodity exchange U مبادله کالا
commodity exchange U بورس کالا
collection of goods U دریافت کالا
commodities exchange U بورس کالا
commodity agreement U موافقتنامه کالا
order for goods U سفارش کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
commodity market U بازار کالا
mock up U مدل کالا
commodity flow U جریان کالا
commodity broker U واسطه کالا
sampled U نمونه کالا
fair U نمایشگاه کالا
fairer U نمایشگاه کالا
fairest U نمایشگاه کالا
drafted U بسته کالا
fairs U نمایشگاه کالا
commodities U کالا جنس
commodity U کالا جنس
drafts U بسته کالا
inventory U صورت کالا
inventory U موجودی کالا
interchanged U مبادله کالا
sample U نمونه کالا
barter U دادوستد کالا
traffic U مبادله کالا
trafficked U مبادله کالا
bartered U دادوستد کالا
interchanging U مبادله کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com