Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wake surfing
U
موج سواری بدنبال قایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tubing
U
ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
scooters
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter
U
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
ensuite
U
بدنبال هم
jackknife
U
بدنبال
thereinafter
U
بدنبال ان
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
trails
U
بدنبال کشیدن
trailing
U
بدنبال کشیدن
trailed
U
بدنبال کشیدن
entrain
U
بدنبال کشیدن
trail
U
بدنبال کشیدن
to prospect
[for]
U
گشتن
[بدنبال]
tow
U
باطناب بدنبال کشیدن
take on
<idiom>
U
بدنبال چیزی بودن
trailed
U
بدنبال حرکت کردن
trailing
U
بدنبال حرکت کردن
trail
U
بدنبال حرکت کردن
snoop
U
بدنبال غذا پوییدن
trails
U
بدنبال حرکت کردن
snoops
U
بدنبال غذا پوییدن
snooped
U
بدنبال غذا پوییدن
tows
U
باطناب بدنبال کشیدن
snooping
U
بدنبال غذا پوییدن
tags
U
برچسب زدن بدنبال اوردن
tag
U
برچسب زدن بدنبال اوردن
case
U
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
cases
U
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
succeed
U
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeded
U
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeds
U
بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
snooping
U
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop
U
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped
U
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoops
U
بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
blue flag
U
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
driving
U
سواری
rides
U
سواری
Woman sitting on the man
U
کیر سواری
riding
U
سواری
ride
U
سواری
jumbling
U
سواری کردن
to take a drive
U
سواری کردن
roadster
U
اسب سواری
saddler
U
اسب سواری
to take a ride
U
سواری کردن
saddle horse
U
اسب سواری
passenger car
U
اتومبیل سواری
autos
U
ماشین سواری
top boot
U
چکمه سواری
troopers
U
اسب سواری
hacking jacket
U
کت اسب سواری
hacking jackets
U
کت اسب سواری
roadsters
U
اسب سواری
trooper
U
اسب سواری
surf riding
U
موج سواری
auto
U
ماشین سواری
saddle
U
سواری کردن
amaxophobia
U
سواری هراسی
manege
U
اسب سواری
cycling
U
دوچرخه سواری
horsemanship
U
اسب سواری
skim boarding
U
موج سواری
surfing
U
موج سواری
surfriding
U
موج سواری
jockeying
U
اسب سواری
hackney
U
اسب سواری
equitation
U
هنراسب سواری
passenger car trailer
U
تریلرخودروی سواری
jumble
U
سواری کردن
jumbled
U
سواری کردن
jumbles
U
سواری کردن
surf
U
موج سواری
motorcar
U
خودرو سواری
saddles
U
سواری کردن
saddled
U
سواری کردن
equestrian
U
مربوط به اسب سواری
motor road
U
جاده موتور سواری
drive
U
سواری کردن کوبیدن
jodhpur
U
شلوار چسبان سواری
cavalcades
U
سواری گردش سواره
sailable
U
قابل سواری دردریا
harness horse
U
اسب سواری یا بارکش
cavalcade
U
سواری گردش سواره
riding habits
U
جامه سواری زنانه
hacking
U
اسب سواری تفریحی
outride
U
در سواری پیش افتادن از
riding habit
U
جامه سواری زنانه
nag
U
اسب کوچک سواری
nagged
U
اسب کوچک سواری
nags
U
اسب کوچک سواری
manege
U
اموزشگاه اسب سواری
troopers
U
اسب سواری نظامی
surfmanship
U
مهارت در موج سواری
bicycle
U
دوچرخه سواری کردن
trooper
U
اسب سواری نظامی
bicycles
U
دوچرخه سواری کردن
surfboards
U
تخته موج سواری
drives
U
رانش سواری دوندگی
drives
U
سواری کردن کوبیدن
drive
U
رانش سواری دوندگی
joo choo seogi
U
ایستادن اسب سواری
surfboard
U
تخته موج سواری
bicycle path
U
مسیر دوچرخه سواری
habit
U
لباس سواری زنانه
to go by bicycle
U
دوچرخه سواری کردن
to ride a bicycle
U
دوچرخه سواری کردن
to give somebody a lift
U
به کسی سواری دادن
to learn to ride
U
سواری یاد گرفتن
to give somebody a ride
U
به کسی سواری دادن
habits
U
لباس سواری زنانه
velodrome
U
پیست دوچرخه سواری
to hitch a lift
[ride]
from somebody
U
سواری شدن
[در خودروی کسی]
lift
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
body surf
U
موج سواری بدون تخته
to get a lift with somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
to get a lift from somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
to get a ride with somebody
U
سواری گرفتن از کسی
[در خودرو]
rodeo
U
مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
stage race
U
مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
rodeos
U
مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
charreada
U
سواری مکزیکی اسب وحشی
windsurfer
U
تخته موج سواری با بادبان
ap joo choom
U
ایستادن اسب سواری بجلو
barges
U
تخته بزرگ موج سواری
hotdogging board
U
تخته کوتاه موج سواری
barged
U
تخته بزرگ موج سواری
malibu
U
تخته فایبرگلاس موج سواری
barge
U
تخته بزرگ موج سواری
equitation
U
هنر سواری و مهار اسب
eventing
U
انواع مسابقه اسب سواری
windsurfing
U
موج سواری با تخته و بادبان
to stand treat
U
هزینه مهمانی یا سواری رادادن
windsurfers
U
تخته موج سواری با بادبان
stick
U
تخته موج سواری شلاق
freestyle
U
موج سواری بامانور ازاد
ride
[American E]
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
nose
U
دماغه جلویی تخته موج سواری
bodysurfing
U
موج سواری روی سینه وشکم
junk surf
U
امواج نامناسب برای موج سواری
noses
U
دماغه جلویی تخته موج سواری
to bike
U
دوچرخه سواری کردن
[اصطلاح روزمره]
[Could I]
give you a lift?
[colloquial]
U
به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
to offer somebody a lift
U
به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
saddle bronc riding
U
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
haute ecole
U
تمرین اسب سواری از روی مانع
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
australian pursuit
U
مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
tourist trophy
U
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
point race
U
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
to tilt at the ring
U
سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
slides
U
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
hang ten
U
سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
caroche
U
نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
catch a rail
U
برخورد تخته موج سواری باموج و سرنگونی
italian pursuit
U
مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
to ride one's horse to death
U
اسب خود رابا سواری زیادازپا در اوردن
this ground rides soft
U
این زمین برای سواری نرم است
slide
U
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
banking track
U
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
pursuit
U
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
kermesse
U
مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
blown out
U
رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
cheat
U
سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
cheated
U
سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
madison
U
مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
stalling
U
برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
stall
U
برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
pursuits
U
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
bareback riding
U
سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
cheats
U
سواری تخته موج بدون جلو بردن بدن
floater
U
پاس ارام هوایی تخته بزرگ موج سواری
skim board
U
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
guns
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
big gun
U
سرسخت در کسب امتیاز تخته سنگین و بزرگ موج سواری
gun
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
serpentine
U
سواری در طول مانژ با یک رشته پیچ و خمهادر سمت مخالف
tilts
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
miss and out
U
مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track
U
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
goofy foot
U
موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
dude ranch
U
گله داری واسب سواری وحشم داری
boats
U
قایق
lighter
U
قایق
outboard
U
قایق
caique
U
قایق
barges
U
قایق
barged
U
قایق
bilge
U
کف قایق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com