Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quick assets
U
موجودی نقدشو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
liquids
U
نقدشو
liquid
U
نقدشو
stockades
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation
U
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
earmarked stock
U
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
stockade
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
perpetual inventory
U
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stock
U
موجودی موجودی کالا
stocked
U
موجودی موجودی کالا
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
stock
U
موجودی
minimum stock level
U
موجودی
assets
U
موجودی
store
U
موجودی
storing
U
موجودی
stocked
U
موجودی
holding
U
موجودی
repertoire
U
موجودی
balance in hand
U
موجودی
supplies
U
موجودی
cycle stock
U
موجودی فعال
exhaust bin level
U
فاقد موجودی
excess stock
U
موجودی مازاد
danger warning level
U
حداقل موجودی
exhaust bin level
U
اتمام موجودی
business inventories
U
موجودی تجاری
continuous inventory
U
موجودی مستمر
consumable stock
U
موجودی مصرفی
complete inventory
U
موجودی کامل
capital stock
U
موجودی سرمایه
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
buffer stock
U
موجودی ذخیره
active stock
U
موجودی فعال
buffer stock
U
موجودی احتیاطی
financial assets
U
موجودی مالی
idle stock
U
موجودی بی مصرف
stock audit
U
حسابرسی موجودی
stock check
U
کنترل موجودی
stock control
U
کنترل موجودی
stock record
U
سابقه موجودی
stock taking
U
رسیدگی به موجودی
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
surplus stock
U
موجودی اضافی
warehouse stock
U
موجودی انبار
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
stock adjustment
U
تعدیل موجودی
instruction repertoire
U
موجودی دستورالعمل
inventory control
U
کنترل موجودی
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
inventory management
U
مدیریت موجودی
reserve stock
U
موجودی ذخیره
out of stock;ex stock
U
از موجودی یاذخیره
safety stock
U
موجودی تضمینی
stock account
U
حساب موجودی
stock accounting
U
حسابداری موجودی
stocked
U
موجودی انبار
supplying
U
موجودی جایگیرموقتی
inventory
U
فهرست موجودی
surplus stock
U
موجودی مازاد
stock
U
به موجودی افزودن
inventory
U
لیست موجودی
stocked
U
موجودی ذخیره
inventory
U
موجودی کالا
stock
U
موجودی ذخیره
stock
U
موجودی انبار
stocked
U
به موجودی افزودن
inventories
U
موجودی کالا
fund
U
موجودی دارائی
fund
U
موجودی سرمایه
supplied
U
موجودی لزوم
supplied
U
موجودی جایگیرموقتی
supply
U
موجودی لزوم
funded
U
موجودی سرمایه
supply
U
موجودی جایگیرموقتی
funded
U
موجودی دارائی
supplying
U
موجودی لزوم
stocked
U
موجودی کالا ذخیره
maximum stock
U
حداکثر موجودی انبار
inventory
U
صورت دارایی موجودی
inventory reconciliation
U
تطبیق اسناد موجودی
stock
U
موجودی کالا ذخیره
raw material stock
U
موجودی مواد اولیه
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
stock handling cost
U
هزینه جابجایی موجودی
stock control
U
کنترل موجودی انبار
stockage
U
وسایل موجودی در انبار
portfolio
U
موجودی اوراق بهادار
safety stock
U
موجودی ذخیره انبار
portfolios
U
موجودی اوراق بهادار
assets
U
موجودی شخص ورشکسته
raw stock
U
موجودی مواد خام
spares stock
U
موجودی لوازم یدکی
wardrobes
U
اشکاف موجودی لباس
cyclical stock check
U
کنترل موجودی دورهای
continuous stock control
U
کنترل مستمر موجودی
wardrobe
U
اشکاف موجودی لباس
inventory
U
ذخیره موجودی اماد
base stock control
U
کنترل موجودی مبنا
continuous stock taking
U
رسیدگی مستمر موجودی
liability
U
تعهد موجودی بانکی
liabilities
U
تعهد موجودی بانکی
supply
U
تامین موجودی عرضه نمودن
supplied
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
stock control
U
کنترل وسفارش موجودی انبار
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
supplying
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
out of stock
<adj.>
U
غیر موجودی کالا
[در انبار]
supplying
U
تامین موجودی عرضه نمودن
appreciation
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
transfer of portfolio
U
انتقال موجودی اوراق بهادار
appreciations
U
افزایش ارزش دارایی و موجودی
supply
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplied
U
تامین موجودی عرضه نمودن
dead stock
U
موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
stockholder
U
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders
U
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
fast moving stock
U
موجودی که به سرعت کاهش می یابد
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
inventory reconciliation
U
تطابق موجودی با دارایی یکان
perpetual stock record
U
سابقه دائمی موجودی انبار
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
warehouse refusal
U
اعلام عدم موجودی کالا درانبار
portfolio entry
U
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
yielded
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
To take an invevtory.
U
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
yields
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
amphibious vehicle availability table
U
جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
active stock
U
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
to take inventory
U
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
yield
U
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
deficits
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
dead stock
U
موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
storewide
U
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
deficit
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
overstock
U
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
danger warning level
U
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
eurytherm
U
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
turnover
U
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
we underwrite the company
U
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
backlog
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
hippocamp
U
[تندیس موجودی که نصف بدنش اسب و نصف دیگرش ماهی است.]
stock certificate
U
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
continuous stock taking
U
موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
available cash
U
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
max min system
U
سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com