English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extant U موجود
entities U موجود
entity U موجود
available U موجود
existing U موجود
life U موجود
lives U موجود
disposal U موجود
bound U موجود
stock U موجود
stocked U موجود
handier U موجود
handiest U موجود
handy U موجود
going U موجود
existent U موجود
in store U موجود
inesse U موجود
on hand U موجود
to the fore U موجود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polymorph U عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio U نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
gremlins U موجود وهمی
present U موجود اماده
presented U موجود اماده
available balance U مانده موجود
existing circumstances U شرایط موجود
gremlin U موجود وهمی
presenting U موجود اماده
presents U موجود اماده
inexistent U غیر موجود
available goods U کالاهای موجود
biotype U موجود همزیست
effective strength U استعدادرزمی موجود
fleet in being U ناوگان موجود
status quo U وضع موجود
wight U موجود زنده
to have in stock U موجود داشتن
spot goods U کالاهای موجود
availability U موجود بودن
real U واقعی موجود
to be there U موجود بودن
thing U لباس موجود
ready money U پول موجود
records available U اطلاعات موجود
available supply rate U نواخت اماد موجود
back order U اماد غیر موجود
biogenic U موجد موجود زنده
water hardness U [میزان املاح موجود در آب]
microorganism U موجود ذره بینی
frees U موجود در دیسک یا حافظه
undertone U ته صدا موجود در زمینه
free U موجود در دیسک یا حافظه
undertones U ته صدا موجود در زمینه
organism U ترکیب موجود زنده
organisms U ترکیب موجود زنده
all available U تمام توپخانه موجود
anaerobe U موجود غیر هوازی
freed U موجود در دیسک یا حافظه
microorganisms U موجود ذره بینی
nonentity U چیز غیر موجود
nonentities U چیز غیر موجود
freeing U موجود در دیسک یا حافظه
built in U موجود در داخل چیزی
virtual U موجود بالقوه تقدیری
supermen U موجود مافوق انسان
uric U موجود در ادرار پیشابی
extant U نسخهء موجود و باقی
The root of exisiting differences. U ریشه اختلافات موجود
superman U موجود مافوق انسان
hygroscopic moisture U رطوبت موجود در هوا
being U موجود زنده شخصیت
stock accounting U حساب کالاهای موجود
clara U هدف موجود نیست
hemophile U موجود خون دوست
dermatome U قسمت خارجی یک موجود
preexistent U ازلیت موجود از قبل
polyembryony U موجود چند جنینی
on hand U وسایل موجود درانبار
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops U مهمات موجود در دست یگانها
humidity U میزان بخار اب موجود درهوا
moisture content U درصد رطوبت موجود در خاک
avaiiability U موجود بودن بدرد خوردن
symbiont U موجود زنده اجتمای یا همزی
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
humus U موار الی موجود در خاک
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
solute U جسم حل شده موجود در محلول
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
hydrotaxis U واکنش موجود زنده نسبت به اب
banshees U موجود وهمی بشکل روح
menus U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
taxis U واکنش موجود زنده در برابرگرایش
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
banshee U موجود وهمی بشکل روح
menu U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
latent U اضافه ازفرفیت بار موجود
ubiquitous U همه جا حاضر موجود درهمه جا
There are no tickets available for tonight . U بلیط برای امشب موجود نیست
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
We dont have it in stock . U این جنس موجود نیست ( نداریم )
zaps U حذف داده موجود در فضای کاری
sylph U روح یا موجود ساکن در هوا جن هوایی
halobiont U موجود زیست کننده دراب شور
availability edit U بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
armaments U جنگ افزار موجود روی وسیله
cybercafe U نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
armament U جنگ افزار موجود روی وسیله
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
addressability U کنترل موجود روی پیکسلهای صفحه
abiogenesis U ایجاد موجود زنده از موادبی جان
zapped U حذف داده موجود در فضای کاری
preexist U ازلی بودن قبلا موجود شدن
zap U حذف داده موجود در فضای کاری
intravenously U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
intravenous U موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
radicalism U اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
zapping U حذف داده موجود در فضای کاری
nucleon U پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
set up U انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
line item U اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
keratin U ماده شاخی موجود در مووناخن و شاخ
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
stare decisis U قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
peripheral U فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
delivery forecast U پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
net storage U انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
gamodeme U نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
aprFs-ski U فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
backtab U برگرداندن نشانه گر به یک واحد عقب تر از موقعیت موجود
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
To preserve the status quo . U وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
subject to being unsold U فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
metabolisms U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
metabolism U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
fixes U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
fix U تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
terpene U هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
prtsc U کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
anticatalyst U مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
proprioceptive U تحریک شده در اثر تحریکات درونی عضو موجود زنده
insertion loss U توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
short lot U کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
parabiosis U برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
symbion U موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
stenotherm U موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
transmigration U حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
sizes U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
set up U برنامهای که به کاربر در تشخیص کامپیوتر یا نرم افزار موجود کمک میکند
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
geneva stop U کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analogues U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
analog U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analogue U مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
spellcheck U بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
full U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
fullest U که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
topology U که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
drawbore U کنگرههای موجود بین کام وزبانه که باهم جفت شده ومحکم میشود
Ouroboros U نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
analogues U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
analogue U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
fusible read only memory U MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
flagellant U کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
ageing U ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
effective demand U تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
Pentium Pro U قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
Intel U شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
conservatism U عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
zero air voids unit weight U وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
economizing U صرفه جویی در دارایی حداکثر استفاده را از دارایی موجود کردن
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
canonical schema U نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
Archie U سیستمی از سرورهای اینترنت که فایلهای عمومی موجود روی اینترنت را نشان میدهد
concentration U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
paged address U آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
concentrations U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
Rather than simply modifying existing designs she searches for new solutions. U به جای اینکه طرح های موجود را فقط اصلاح کند او [زن] به دنبال راه حل های تازه می رود.
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com