Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
convolute
U
حلقه حلقه کردن
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purls
U
حلقه حلقه شدن
purling
U
حلقه حلقه شدن
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
purled
U
حلقه حلقه شدن
purl
U
حلقه حلقه شدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
curl
U
حلقه کردن
coil down
U
حلقه کردن
curls
U
حلقه کردن
interwreathe
U
حلقه کردن
curled
U
حلقه کردن
fake
U
حلقه کردن پیچیدن
fakes
U
حلقه کردن پیچیدن
coiled
U
حلقه کردن بوبین
faked
U
حلقه کردن پیچیدن
coils
U
حلقه کردن بوبین
wreathes
U
حلقه شدن یا کردن
girdle
U
حلقه احاطه کردن
coil
U
حلقه کردن بوبین
wreathe
U
حلقه شدن یا کردن
wreathing
U
حلقه شدن یا کردن
inwreathe
U
با حلقه گل احاطه کردن
girdles
U
حلقه احاطه کردن
flemish
U
حلقه کردن طناب
wreathed
U
حلقه شدن یا کردن
girdled
U
حلقه احاطه کردن
girdling
U
حلقه احاطه کردن
engird
U
احاطه کردن حلقه زدن
enring
U
احاطه کردن حلقه زدن دور
hasty sling
U
حلقه کردن بند تفنگ به صورت تعجیلی
hang
U
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hangs
U
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
snap swivel
U
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
traveler
U
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
kopfring
U
حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
wisps
U
حلقه
wreaths
U
حلقه گل
wisp
U
حلقه
reeling
U
حلقه
hoop
U
حلقه
wreath
U
حلقه گل
hoops
U
حلقه
looped
U
حلقه
strap
U
حلقه
straps
U
حلقه
hanks
U
حلقه
reels
U
حلقه
reeled
U
حلقه
vortex
U
حلقه
curl
U
حلقه
vortexes
U
حلقه
vortices
U
حلقه
curled
U
حلقه
verticil
U
حلقه
curls
U
حلقه
volute
U
حلقه
collars
U
حلقه
collar
U
حلقه
whorl
U
حلقه
whorls
U
حلقه
ring aperture
U
حلقه
eyes
U
حلقه
volution
U
حلقه
link
U
حلقه
loop
U
حلقه
gird
U
حلقه
coiled
U
حلقه
coils
U
حلقه
reel
U
حلقه
lunette
U
حلقه
ring
U
حلقه
ran
U
حلقه
fascias
U
حلقه
fascia
U
حلقه
earring
U
حلقه
coil
U
حلقه
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
grummet
U
حلقه
gyre
U
حلقه
strop
U
حلقه
loops
U
حلقه
eying
U
حلقه
mesh
U
حلقه
meshes
U
حلقه
meshing
U
حلقه
flower cup
U
حلقه گل
cycle
U
حلقه
bell-flower
U
حلقه گل
cycled
U
حلقه
eyeing
U
حلقه
cycles
U
حلقه
metamere
U
حلقه
convolutions
U
حلقه
convolution
U
حلقه
curly
U
حلقه حلقه
hank
U
حلقه
anadem
U
حلقه گل
eye
U
حلقه
ear ring
U
حلقه
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
under neath
U
زیر حلقه
looped
U
حلقه زدن
brush ring
U
حلقه زغال
swivels
U
حلقه خودگرد
union hook
U
قلاب دو حلقه
armature loop
U
حلقه ارمیچر
macrocycle
U
درشت حلقه
looped
U
حلقه طناب
loop body
U
تنه حلقه
vaulting horse
U
خرک حلقه
ocellus
U
حلقه رنگی
olympic rings
U
5 حلقه المپیک
cincture
U
حلقه محوطه
loops
U
حلقه شدن
loops
U
حلقه زدن
swivels
U
حلقه گردان
orbicularly
U
حلقه وار
bridged ring
U
حلقه پل دار
eyelets
U
حلقه چشم
swivel
U
حلقه خودگرد
transannular strain
U
کشیدگی دو سر حلقه
towing bridle
U
حلقه یدک
swivel
U
حلقه گردان
loop
U
حلقه شدن
closed loop
U
حلقه بسته
closed loop
U
حلقه مسدود
raceway
U
حلقه گردش
breech ring
U
حلقه کولاس
looped
U
حلقه دارکردن
loops
U
حلقه دارکردن
eyelet
U
حلقه چشم
adaptor piece
U
حلقه اتصال
open loop
U
حلقه باز
swivelled
U
حلقه گردان
bight
U
حلقه طناب
swivelled
U
حلقه خودگرد
nested loop
U
حلقه تو درتو
becket
U
حلقه اتصال
bale sling strop
U
حلقه بشکه
coil
U
حلقه شدن
encircling
U
حلقه زدن
annular
U
حلقه وار
parrel
U
حلقه ریسمان
encircles
U
حلقه زدن
buntline hitch
U
گره حلقه
encircled
U
حلقه زدن
lunette
U
حلقه کشش
annular
U
حلقه مانند
becket
U
حلقه پارو
nested loop
U
حلقه لانهای
nested loop
U
حلقه اشیانهای
hoops
U
حلقه بسکتبال
coils
U
حلقه شدن
endless loop
U
حلقه بی انتها
hoops
U
حلقه زدن به
coiled
U
حلقه شدن
hoop
U
حلقه بسکتبال
annulary
U
حلقه دار
loops
U
حلقه طناب
protection ring
U
حلقه حفافت
ringleader
U
سر حلقه رهبرشورشیان
ringleaders
U
سر حلقه رهبرشورشیان
annulus
U
حلقه حلقوی
encircle
U
حلقه زدن
wire coil
U
حلقه سیم
loop checking
U
مقابله حلقه
looped
U
حلقه شدن
maxwell turn
U
حلقه ماکسول
loop body
U
بدنه حلقه
loop counter
U
شمارنده حلقه
ran
U
حلقه کلاف .
mooring ring
U
حلقه مهار
annulate
U
حلقه دار
hoop
U
حلقه زدن به
positioning band
U
حلقه استقرار
annulated
U
حلقه دار
annulation
U
تشکیل حلقه
link
U
حلقه زنجیر
annulose
U
حلقه دار
annulose
U
حلقه وار
verticillate
U
حلقه شده
ring
U
حلقه زدن
endless loop
U
حلقه بی پایان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com