Perdic | موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	broad arrow engine U	موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	x engine U	موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
	h engine U	موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
	v engine U	موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
	vee engine U	موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
	flat twin engine U	موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
	hard spun U	[نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
	piston engine U	موتور پیستونی
	reciprocating engine U	موتور پیستونی
	longitudinal dihedral U	اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
	wet sump U	تشتک موتور پیستونی
	piston blowing engine U	موتور دمنده پیستونی
	cam ground piston U	پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
	beam attack U	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
	two cylinder engine U	موتور دو سیلندر
	six cylinder engine U	موتور شش سیلندر
	single cylinder engine U	موتور یک سیلندر
	opposed piston engine U	موتور سیلندر روبرو
	eight cylinder engine U	موتور هشت سیلندر
	graduated circle of an alidade U	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
	cylinder block U	بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
	naturally aspirated engine U	موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
	best economy mixture U	نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
	air cooled engine U	موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
	zero lash U	شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
	wobble pump U	پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
	choke bore U	روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
	engine pressure ratio U	نسبت فشار موتور
	angle of elevation U	زاویه درجه
	operating ratio U	نسبت کارکرد موتور یا ناو
	vertical U	در زاویه راست نسبت به افق
	cylinder block boring machine U	دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
	round angle U	زاویه 063 درجه
	straight angle U	زاویه 081 درجه
	engineman U	درجه دار متصدی موتور
	elevations U	حرکت در ارتفاع زاویه درجه
	degree of arc U	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
	elevation U	حرکت در ارتفاع زاویه درجه
	arc degree U	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
	arcdegree U	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
	sextant U	زاویه یا قوس دارای 06 درجه
	slew U	گردش تحت زاویه 09 درجه
	degree U	درجه [یکای زاویه] [ریاضی]
	obtuse U	منفرجه زاویه 09 تا 081 درجه
	actuating cylinder U	سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
	glide ratio U	نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
	jet a U	سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
	rotation by ... U	گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
	bar pattern U	ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
	limiting velocity U	بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
	mantoux test U	ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
	compensating port U	مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
	stern attack U	در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
	abeam U	یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
	musub duchi U	موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
	azimuth U	زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
	board weave U	تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
	charactristics U	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
	Jaldar U	[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
	an fitting U	رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
	terraced houses U	خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
	motoring U	گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
	row marker U	دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
	grivation U	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
	reciprocating compressor U	کمپرسور پیستونی
	plunger magnet U	مغناطیس پیستونی
	plunger pump U	پمپ پیستونی
	piston pump U	پمپ پیستونی
	hydraulic tracer control U	کنترل پیستونی
	external combustion engine U	موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
	engine U	موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
	leverage U	نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
	ohm's law U	جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
	lift fan U	توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
	liftjet U	توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
	stellite U	الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
	variable geometry engine U	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
	engine mounting U	نصب موتور قرارگاه موتور
	prorata U	برحسب نسبت معین بهمان نسبت
	attributable U	قابل نسبت دادن نسبت دادنی
	angle of convergence U	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
	angle of rotation U	زاویه دوران زاویه چرخش
	loss angle U	زاویه تلف زاویه تلفات
	angle of repose U	زاویه تعادل زاویه ارامش
	entering angle U	زاویه ورودی زاویه دخول
	declination U	زاویه انحراف زاویه میل
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	compression pressure U	فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
	bombing angle U	زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
	turbocharger U	شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
	cylinders U	سیلندر
	cylinder U	سیلندر
	turbosupercharger U	سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
	firing order U	ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	nationallism U	مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
	pump barrel U	سیلندر تلمبه
	pump cylinder U	سیلندر پمپ
	cylinder capacity U	حجم سیلندر
	single acting cylinder U	سیلندر یک طرفه
	cylinder capacity U	فضای سیلندر
	bottled gas U	گاز سیلندر
	double acting cylinder U	سیلندر دوطرفه
	swept volume U	حجم سیلندر
	gas bubbler U	سیلندر گاز
	liner U	بوش سیلندر
	cylinder block U	بلوک سیلندر
	cylinder pad U	پایه سیلندر
	cylinder liner U	بوش سیلندر
	gas from cylinder U	گاز سیلندر
	oxygen cylinder U	سیلندر اکسیژن
	liners U	بوش سیلندر
	cylinder fins U	تیغههای سیلندر
	gas cylinder U	سیلندر گاز
	elevation indicator U	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
	shoulder patch U	درجه روی بازوی درجه داران
	low supercharger gear U	دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
	slip ring induction motor U	موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
	cylinder jacket U	استری داخل سیلندر
	gas cylinder valve U	شیر سیلندر گاز
	bores U	قطر داخلی سیلندر
	cylinder flange U	فلانج یا لبه سیلندر
	bore U	قطر داخلی سیلندر
	drummed U	درام سیلندر استوانه
	cylinder gas U	گاز داخل سیلندر
	drum U	درام سیلندر استوانه
	cylinder skirt U	حاشیه یا دامنه سیلندر
	double squirrel cage motor U	موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
	constant angle arch dam U	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
	compressed gas cylinder U	سیلندر محتوی گاز متراکم
	actuator U	سیلندر پیستون عمل کننده
	balanced actuator U	سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
	base circle U	هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
	velocity stacks U	لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
	sighting bar U	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
	third-class U	درجه سوم بلیط درجه 3
	superelevation U	درجه ارتفاع درجه بلندی
	third class U	درجه سوم بلیط درجه 3
	sighting leaf U	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
	angle offset method U	روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
	superelevation U	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
	single phase induction motor U	موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
	parallactic angle U	زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
	brake mean effective pressure U	مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
	clearance volume U	کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
	short U	کمتر
	less U	کمتر
	minor U	کمتر
	Lt U	کمتر از
	minus U	کمتر
	shortest U	کمتر
	much less U	کمتر
	less than U	کمتر از
	infrequently U	کمتر
	lesser U	کمتر
	in a less degree U	کمتر
	shorter U	کمتر
	lied U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lies U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lie U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	low price U	قیمت کمتر
	minorities U	بخش کمتر
	minority U	بخش کمتر
	he would not accept less U	دو روز کمتر
	sub- U	در معنای کمتر
	A smaller number . Fewer . U	تعداد کمتر
	cut back <idiom> U	استفاده کمتر
	inside of a week U	کمتر از یک هفته
	inside of a week U	در یک هفته کمتر
	le U	to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
	underprice U	قیمت کمتر از رقیب
	hypotrophy U	رشد کمتر ازمعمول
	strokes U	راندن کمتر از فرفیت
	stroking U	راندن کمتر از فرفیت
	underexpose U	کمتر از حد لزوم در معرض
	below par U	کمتر از بهای اسمی
	below par U	کمتر از ارزش اسمی
	underquote U	کمتر مظنه دادن
	short-changing U	کمتر پول دادن
	ammo minus U	مهمات کمتر از نصف
	less than container load U	کمتر از فرفیت کانتینر
	under U	پایین تراز کمتر از
	short-change U	کمتر پول دادن
	shoat U	خوک کمتر از یک سال
	under- U	پایین تراز کمتر از
	stroked U	راندن کمتر از فرفیت
	shorthanded U	ادامه با بازیگر کمتر
	stroke U	راندن کمتر از فرفیت
	short-changes U	کمتر پول دادن
	short-changed U	کمتر پول دادن
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	apex angle U	زاویه راسی هدف زاویه راسی
	water injection U	پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
	weanling U	کره اسب کمتر از یک سال
	he is well preserved U	کمتر نشان پیری در او پیداست
	reduced charge U	خرج کمتر یا پایین تر توپ
	less developed countries U	کشورهای کمتر توسعه یافته
	lessened U	کمتر کردن تقلیل دادن
	lessened U	کمتر شدن تخفیف یافتن
	lessen U	کمتر کردن تقلیل دادن
	lessen U	کمتر شدن تخفیف یافتن