Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
trade agreement
U
موافقتنامه تجارتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
executive agreement
U
موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
potsdom agreement
U
موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
european monetary agreement
U
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
commercialize
U
بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
agreements
U
موافقتنامه
letter of agreement
U
موافقتنامه
agreement
U
موافقتنامه
commodity agreement
U
موافقتنامه کالا
gentelmen's agreement
U
موافقتنامه دوستانه
administrative approval
U
موافقتنامه اداری
labor agreement
U
موافقتنامه کار
international date line
U
خط موافقتنامه بین المللی
clearing agreement
U
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
cartels
U
موافقتنامه مبادله اسیران جنگی
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
cartel
U
موافقتنامه مبادله اسیران جنگی
He closed the door against the peace agreement.
U
تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
swap agreement
U
موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
mercantile
U
تجارتی
commercial
U
تجارتی
relating to business
<adj.>
U
تجارتی
for-profit
<adj.>
U
تجارتی
merchant
U
تجارتی
merchants
U
تجارتی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
تجارتی
commercial
<adj.>
U
تجارتی
business
<adj.>
U
تجارتی
commerical
U
تجارتی
commercial pure
U
خلوص تجارتی
commodity rate
U
براتهای تجارتی
commerical papers
U
اوراق تجارتی
industrial tube
U
لامپ تجارتی
ideograph
U
مارک تجارتی
commerical papers
U
اسناد تجارتی
commercial transactions
U
معاملات تجارتی
commercial value
U
ارزش تجارتی
commercial structural steel
U
فولادسازهای تجارتی
commercial papers
U
اوراق تجارتی
commercial paper
U
سند تجارتی
mercantile marine
U
کشتیهای تجارتی
Trade mark.
U
علامت تجارتی
trading company
U
شرکت تجارتی
trade winds
U
بادهای تجارتی
trade restrictions
U
تضییقات تجارتی
trade price
U
قیمت تجارتی
trade price
U
بهای تجارتی
trade mark
U
علامت تجارتی
trade disputes
U
دعاوی تجارتی
trade barrier
U
مانع تجارتی
trade balance
U
موازنه تجارتی
trade gap
U
کسری تجارتی
merchantman
U
کشتی تجارتی
merchant ship
U
کشتی تجارتی
merchant bar
U
فولاد تجارتی
argosy
U
ناوگان تجارتی
brand names
U
نام تجارتی
trademarks
U
علامت تجارتی
trade unions
U
اتحادیه تجارتی
trades unions
U
اتحادیه تجارتی
bill of goods
U
فهرست تجارتی
brand leader
U
علامت تجارتی
trade union
U
اتحادیه تجارتی
brand loyalty
U
نام تجارتی
business name
U
اسم تجارتی
brand name
U
نام تجارتی
advertisements
U
اگهیهای تجارتی
merchandise
U
کالای تجارتی
trademark
U
علامت تجارتی
trade name
U
نام تجارتی
trade names
U
نام تجارتی
brand
U
علامت تجارتی
brand
U
عنوان تجارتی
branding
U
علامت تجارتی
branding
U
عنوان تجارتی
brands
U
علامت تجارتی
brands
U
عنوان تجارتی
commercials
U
اگهیهای تجارتی
business type operation
U
عملیات تجارتی
capital asset
U
علامت تجارتی
commercial loading
U
بارگیری تجارتی
commercial invoice
U
سیاهه تجارتی
commercial items
U
کالاهای تجارتی
commercial attache
U
وابسته تجارتی
commercial firm
U
شرکت تجارتی
commercial items
U
اقلام تجارتی
document bills
U
اوراق تجارتی
commercial bills
U
اوراق تجارتی
commercial marine
U
کشتیرانی تجارتی
cost plus
U
براساس قیمت تجارتی
commercial structural steel
U
فولاد ساختمان تجارتی
commercial light gage sheet
U
ورق فریف تجارتی
register of commerce
U
دفتر ثبت تجارتی
advertisement
آگهی های تجارتی
trade barrier
U
قید و بند تجارتی
subsidiary brand
U
علامت تجارتی فرعی
passive trade balance
U
توازن تجارتی منفی
commercial representative
U
قائم مقام تجارتی
name brand
U
علامت تجارتی مشهور
commercial loading
U
بارگیری کالای تجارتی
in restraint of trade
U
تحت محدودیت تجارتی
business income
U
درامد خالص تجارتی
commercial procuration
U
قائم مقام تجارتی
trademark
U
علامت تجارتی گذاشتن
local trade customs
U
عرف تجارتی محل
trademarks
U
علامت تجارتی گذاشتن
dominant firm
U
واحد تجارتی مسلط
unfavorable balance of trade
U
توازن نامطلوب تجارتی
commercial banking system
U
نظام بانکداری تجارتی
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
commercial type vehicle
U
خودروی تجارتی خودروهای شخصی
transferable commercial instrument
U
اوراق تجارتی قابل انتقال
merchandies
U
معامله کردن کالای تجارتی
downswing
U
تنزل کارهای تجارتی وغیره
secular trend
U
سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
charter party
U
قرارداد اجاره کشتی تجارتی
camial
U
وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
roll out
U
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
name plugging
U
تکرار نام یا علامت تجارتی
commercialization
U
تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
copywriters
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriter
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
Biros
U
نام تجارتی نوعی قلم خودکار
Biro
U
نام تجارتی نوعی قلم خودکار
stock exchnge
U
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
privateer
U
درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
public image
U
تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
advert
U
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
adverts
U
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
dacron
U
نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
confirming house
U
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
take over bid
U
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
service marking
U
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
payola
U
وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
privateer
U
کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
favourble balance of trade
U
تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
legal reserves
U
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
spam
U
مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
reserve requirement
U
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate
U
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
brand switching
U
تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
flexowriter
U
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
free ports
U
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port
U
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
list price
U
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com