English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paraheliotropism U موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
over expose U زیاد روشنایی دادن
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
heliotropic U متوجه پرتوافتاب
light is necessary to life U روشنایی برای زندگی لازم است
image [برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
images U برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
heliostat U چرخ ایینهای که پرتوافتاب رابیک جهت ثابت نگاه میدارد
rejector U اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
take something with a grain of salt <idiom> U بدل نگرفتن
laugh off <idiom> U جدی نگرفتن
to pull a lone oar U کمک نگرفتن
to lay up in a napkin U سود نگرفتن از
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
small computer systems interface U واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
scsi U استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
Not to let someone have a say. U کسی رابه بازی نگرفتن
piggyback U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
enhances U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
parallelling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
high lift device U وسایل برای زیاد
high lift system U سیستم برای زیاد
high lift configuration U شکل برای زیاد
lpt U در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD U معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
overtask U زیاد سنگین بودن برای
caculated risk <idiom> U شانس زیاد برای موفقیت
DIL U مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
to stand the test of time U برای مدت زیاد دوام آوردن
to stand the test U برای مدت زیاد دوام آوردن
stand (someone) in good stead <idiom> U سود زیاد برای شخص داشتن
up to one's ears in work <idiom> U کارهای زیاد برای انجام داشتن
to go easy on somebody [something] U خیلی ایراد نگرفتن [انتقادی نبودن] از کسی [در مورد چیزی]
dual U دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
to have stood the test of time U برای مدت زیاد دوام آورده باشد
serial U اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serials U اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
PIA U مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
chromel U الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
peripheral U مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
shunt U موازی موازی فرعی
shunted U موازی موازی فرعی
shunts U موازی موازی فرعی
keypad U مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
poisson distribution U این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
lighting U روشنایی
peep U روشنایی کم
clearness U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
luminouity U روشنایی
electric lighting U روشنایی
peeps U روشنایی کم
light U روشنایی
night light U روشنایی شب
illuminations U روشنایی
illumination U روشنایی
lightness U روشنایی
lighted U روشنایی
lightest U روشنایی
peeping U روشنایی کم
peeped U روشنایی کم
luminosity U روشنایی
luminance U روشنایی
earth light U روشنایی خاکستری
earth shine U روشنایی خاکستری
full beam spread U باندکامل روشنایی
incandescence U روشنایی سیمابی
flashed U روشنایی مختصر
flashes U روشنایی مختصر
light meter U روشنایی سنج
country life U زندگی روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
lighting line U سیم روشنایی
street lighting U روشنایی خیابان
illuminating device U تجهیزات روشنایی
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
optics U علم روشنایی
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
illuminating gas U گاز روشنایی
illuminating system U سیستم روشنایی
flash U روشنایی مختصر
illumination change U تعویض روشنایی
illumination method U روش روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
illuminator U دستگاه روشنایی
illuminator U وسیله روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
illuminating beam U پرتو روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
light gap U فاصله روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
light conditions U نسبتهای روشنایی
illumination U شدت روشنایی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
room lighting U روشنایی اطاق
lighting control U کنترل روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
intensity level U سطح روشنایی
light adaptation U انطباق با روشنایی
ceiling light U روشنایی سقفی
illuminations U شدت روشنایی
brightness signal U پیام روشنایی
brightness control U پیچ روشنایی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
search light illumination U روشنایی با نورافکن
constant luminance U روشنایی ثابت
light fluctuation U نوسان روشنایی
incandescent lamp U لامپ روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
lighting source U منبع روشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
lighting transformer U مبدل روشنایی
artifical light U روشنایی مصنوعی
continuous illumination U روشنایی مداوم
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
light control U کنترل روشنایی
asterism U روشنایی و نور
electric light U روشنایی برقی
intensity of illumination U شدت روشنایی
luminance channel U کانال روشنایی
ray U روشنایی تشعشع
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous intensity U شدت روشنایی
luminous power U قوه روشنایی
sustained illumination U روشنایی پایدار
lux meter U روشنایی سنج
glimmerings U روشنایی ضعیف
glimmering U روشنایی ضعیف
lighting battery U باتری روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
phot U واحد روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
candlelight U روشنایی شمع
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
sustained illumination U روشنایی مداوم
luminous efficiency U راندمان روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
lambert U واحد روشنایی
luminosity U بازده روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
glares U روشنایی زننده
loom U هاله روشنایی
loomed U هاله روشنایی
looming U هاله روشنایی
photometer U روشنایی سنج
glare U روشنایی زننده
illuminance U شدت روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
glared U روشنایی زننده
looms U هاله روشنایی
photology U دانش روشنایی
direct lighting U روشنایی مستقیم
illumniation aperture U روزنه روشنایی
light point U منبع روشنایی
phosphorescence U روشنایی شب تابی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
glimmer U روشنایی ضعیف
glimmered U روشنایی ضعیف
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
lambent U دارای روشنایی ملایم
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
lucifugous U گریزان از روشنایی روز
lighting cable U کابل نور روشنایی
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com