English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lipoprotein U مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
degreasing U پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
lipide U مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipid U مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
nuclide U انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
glycogenesis U تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
capsules U لوله حاوی مواد منفجره
capsule U لوله حاوی مواد منفجره
mordant dyes U [رنگ های حاوی مواد دندانه ای]
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
lipoma U تومر خوش خیم چربی غده چربی
fat soluble U قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
ISP U شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
quantity equation U معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
protein fiber U الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
fibrin U ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
quantity equation of exchange U یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
fat U چربی چربی دار
fattest U چربی چربی دار
fatter U چربی چربی دار
fats U چربی چربی دار
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
mohair U کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
envelopes U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
qualitative U مقداری
quantitative U مقداری
quantitatively U مقداری
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
some crisps U مقداری چیپس
some cold water U مقداری آب سرد
some hot water U مقداری آب گرم
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
quantitative methods U روشهای مقداری
quantitative value U ارزش مقداری
extensive property U خاصیت مقداری
single valued function U تابع یک مقداری
bill of quantities U صورت مقداری
some milk U مقداری شیر
value parameter U پارامتر مقداری
volume discont U تخفیف مقداری
drop in the bucket <idiom> U مقداری جزئی
quantitative analysis U تحلیل مقداری
parameter U مقداری از یک مدار
parameters U مقداری از یک مدار
applicative U صفت مقداری مانندsome یا every
amounts U مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounting U مقداری از داده یا کاغذ یا...
amounted U مقداری از داده یا کاغذ یا...
size distribution of income U توزیع درامد مقداری
I'd like some soup. من مقداری سوپ میخواهم.
amount U مقداری از داده یا کاغذ یا...
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
quantity theory of money U نظریه مقداری پول
masters U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
mastered U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
quantity theory of money and prices U نظریه مقداری پول و قیمت
augmenter U مقداری که به دیگری اضافه میشود
operation U ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
The welfare budget has been cut down. U از بودجه رفاهی مقداری زده اند
to have a limit [of up to something] U [تا] به حد [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
to run to a quantity [to run into a sum] U بر مبلغی [مقداری] بالغ شدن [یا بودن]
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
transparency U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
transparencies U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
parameters U مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
parameter U مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
handily U ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب
leakages U مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
leakage U مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
to have a maximum limit [of something] U [به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
fattest U چربی
meagre U بی چربی
myelin U چربی پی
meager U بی چربی
thins U کم چربی
thinnest U کم چربی
thinners U کم چربی
fatness U چربی
thinned U کم چربی
lubricous U چربی
lipide U چربی
greasily U با چربی
fatter U چربی
fats U چربی
greasiness U چربی
oiliness U چربی
oil U چربی
fat U چربی
oiling U چربی
oils U چربی
lipid U چربی
fatless U بی چربی
thin U کم چربی
greased U چربی
grease U چربی
greasy U چربی
greasing U چربی
creaminess U چربی
adiposeness or diposity U چربی
plough land U مقداری زمین که با هشت گاومیتوانستند در یک سال شخم بزنند
wool fat U چربی پشم
grease trap U چربی گیر
wool grease U چربی پشم
grease trap U بازیابی چربی
sebaceous U چربی دار
vegtable fat U چربی گیاهی
aliphatic U چربی دار
flense U چربی گرفتن از
adipose tissue U بافت چربی
whipping cream U خامهی پر چربی
grease U روغن چربی
lipuria U چربی در پیشاب
lipotropic U چربی سوز
blackhead U چربی دانه
blackheads U چربی دانه
lipophilic U چربی گرای
lipophilic U چربی دوست
lipoid U شبه چربی
greased U روغن چربی
greasing U روغن چربی
adipic U وابسته به چربی
adipocere U چربی لاش
animal fat U چربی حیوانی
leather head U چربی دانه
fat is insoluble in water U چربی در اب حل نمیشود
casein U پنیر بی چربی
fatty U چربی مانند
comedo U چربی دانه
lipomatous U چربی مانند
fattiness U خاصیت چربی
degreasing U اب کردن چربی
skim milk U شیر بی چربی
suint U چربی پشم
lard U چربی خوک
drag U مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drags U مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
oversale U پیش فروش چیزی به مقداری که بعدا` نتوان تحویل داد
dragged U مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
soft valve U شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
blobber U چربی یاپیه نهنگ
emulsion U ذرات چربی دراب
lubricity U شهوانی بودن چربی
emulsions U ذرات چربی دراب
emulsioned U ذرات چربی دراب
lipolysis U تجزیه وتحلیل چربی
emulsioning U ذرات چربی دراب
saturated fats U چربی اشباع شده
saturated fat U چربی اشباع شده
fatback U چربی پشت خوک
greasily U به شکل روغن یا چربی
adipose tissue U چربی حیوانی پیه
unsaturated fat U چربی اشباع نشده
bias U مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
default U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaulted U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defaults U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
water hole U سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
biases U مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
defaulting U مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
blubbered U چربی اوردن هایهای گریستن
blubber U چربی اوردن هایهای گریستن
lard U گوشت خوک چربی زدن
blubbers U چربی اوردن هایهای گریستن
butyrometer U الت سنجش چربی شیر
blubbering U چربی اوردن هایهای گریستن
poly unsaturated fat U پلی چربی اشباع نشده
creditor's bill U رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
lardoon U تکه چربی که لای گوشت گذارند
lanoloin U چربی پشم که در ارایش مورداستعمال دارد
lardon U تکه چربی که لای گوشت گذارند
pate de foie gras U خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
I clinched a lucrative deal. U معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
grease U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greased U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greasing U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
blubbers U چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbering U چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com