English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dyestuff U مواد رنگی و رنگرزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
disperse U [درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
Other Matches
oxydizing agents U مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
abrash U دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
colorant U مواد رنگی
aniline U رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
chromatolysis U تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
fastness of bleaching U ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
spot U [لکه دار شدن فرش در اثر مواد رنگی و شمیایی]
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
over dyeing U [رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
dyeing vat U خم رنگرزی
colouration U فن رنگرزی
intinction U رنگرزی
coloring [American] U فن رنگرزی
colouration [British] U فن رنگرزی
coloration [American] U فن رنگرزی
colouring [British] U فن رنگرزی
coloration U فن رنگرزی
dyeing U رنگرزی
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
dyeing bath U حمام رنگرزی
brushability U قابلیت رنگرزی
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
stainer U ماده رنگرزی
dyeing machine U ماشین رنگرزی
jet dyeing machine U ماشین رنگرزی جت
unevenness dyeing U رنگرزی نایکنواخت
unevenness dyeing U رنگرزی ناهمگون
solid-shade dyeing U رنگرزی یکنواخت
dyeability U قابلیت رنگرزی الیاف
bath dye U حمام رنگرزی الیاف
tinctorial U لونی وابسته به رنگ یا رنگرزی
dyed-in-the-wool U پیش از بافت رنگرزی شده
caustic soda U سود سوزآور [ماده قلیایی در رنگرزی]
heat setting U ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
curing time U مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
carbonet hardness U درجه سختی آب و عاملی جهت تعیین رنگرزی بهتر
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
setting time U [مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
Esparak U گیاه اسپرک [که در تهیه رنگینه های زرد در رنگرزی استفاده می شود.]
processed silk U ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
tin mordent U دندانه قلع [در رنگرزی] [که بیشتر اثر سفیدکنندگی داشته و رنگ های روشن را بوجود می آورد.]
hydrogen bonding U پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
bleeding [running] U رنگ پس دادن الیاف و نخ های رنگ شده پس از رنگرزی و بافته شدن فرش
chrome dyes U کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
fustic wood U [نوعی چوب درخت توت که رنگ زردی از چوب آن برای رنگرزی پشم به دست می آید.]
hued U رنگی
ingrain U نخ رنگی
coloured U رنگی
achromia U بی رنگی مو
coloration U رنگی
achromatization U بی رنگی
chromaticity U رنگی
achromatisation U بی رنگی
colored U رنگی
achroma U بی رنگی مو
chromatic U رنگی
dichroism U دو رنگی
achroma U بی رنگی
dichromatism U دو رنگی
discoloration U بی رنگی
achromatism U بی رنگی
trichroism U سه رنگی
pigmental U رنگی
trichromat U سه رنگی
tinct U رنگی
trichromatism U سه رنگی
chromatic aberration U خطای رنگی
pleochroism U چند رنگی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
chroma U مشخصههای رنگی
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
color television U تلویزیون رنگی
pigmentation U رنگی شدن
pigment U ماده رنگی
pigments U ماده رنگی
pallor U زرد رنگی
pastel U مداد رنگی
lake U لاک رنگی
lakes U لاک رنگی
vitta U نوار رنگی
unifiable U قابل هم رنگی
chromophotograph U عکس رنگی
pigment dye U ماده رنگی
pigment cell U یاخته رنگی
dyestuff U ماده رنگی
black U سیاه رنگی
heliochrome U عکس رنگی
heliochrome U عکاسی رنگی
photochromy U عکاسی رنگی
pentachromic U پنج رنگی
paraffin wax U موم رنگی
kinemacolour U سینمای رنگی
opalescence U شیری رنگی
monotint U نگار یک رنگی
monotint U عکس یک رنگی
oleograph U عکس رنگی
dye stuff U ماده رنگی
photochrome U عکس رنگی
cingulum U خط رنگی ومارپیچ
color camera U دوربین رنگی
color code U رمز رنگی
color graphics U گرافیک رنگی
color printer U چاپگر رنگی
color trace recorder U رسام رنگی
colored glass U شیشه رنگی
colored pencil U مداد رنگی
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
coloured cement U سیمان رنگی
stined glass U شیشه رنگی
polychroism U چند رنگی
ocellus U حلقه رنگی
blacker U سیاه رنگی
blacked U سیاه رنگی
blackest U سیاه رنگی
blacks U سیاه رنگی
pencil U مداد رنگی
pencils U مداد رنگی
pencilling U مداد رنگی
pastel U خمیرمواد رنگی
color monitor U صفحه نمایش رنگی
technicolour U روش فیلم رنگی
neutral density faceplate U صفحه رنگی تلویزیون
figurin U مجسمه سفالین رنگی
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
contour U خط فاصل درنقشههای رنگی
tetrachromatism U دید چهار رنگی
composite color monitor U مونیتور رنگی مرکب
pullicate U یکجور دستمال رنگی
composite color signal U پیام رنگی مرکب
purpurin U ماده رنگی روناس
color gate U دریچه پیام رنگی
indigotin U ماده رنگی نیل
carrier color signal U پیام رنگی حامل
simultaneous color television U تلویزیون رنگی همزمان
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
chromophore U گروه رنگی ملکول
chromophore U عامل رنگی ملکول
minus color signal U پیام رنگی منفی
indigotine U ماده رنگی نیل
safranin U ماده رنگی زعفران
pigmentary U رنگی رنگ دار
figurines U مجسمه سفالین رنگی
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
figurine U مجسمه سفالین رنگی
crayon U مداد رنگی مومی
candy-striped U دارای نوارههای رنگی
crayons U مداد رنگی مومی
pool ball U هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
orcin U ماده رنگی گلسنگ
quercitron U نوعی ماده رنگی
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
conventionalization U هم رنگی با ایین و رسوم
ring tailed U دارای حلقههای رنگی در دم
red, green, blue U سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
curcumin U ماده رنگی زردچوبه
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
encaustic tile or brick U اجرکاشی هفت رنگی
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
Pear <adj.> U رنگی مانند رنگ گلابی
black will take no other hue U بالای سیاهی رنگی نیست
ocher <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و زرد
r.m.a. color code U علایم رنگی جامعه رادیوسازان
Rosewood U رنگی میان بنفش و قهوه ای
Rosybrown <adj.> <noun> U رنگی میان صورتی وقهوه ای
redorange <adj.> <noun> U رنگی میان قرمز و نارنجی
Tan <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و کرم
Salmon <adj.> <noun> U رنگی میان صورتی و نارنجی
bacino U سفال لعاب دار رنگی
Blueviolet <adj.> <noun> U رنگی بین آبی و بنفش
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
pigment U باماده رنگی رنگ کردن
color contrast U تضاد رنگی در زمینه فرش
carmine U ماده رنگی قرمز دانه
slate <adj.> <noun> U رنگی میان آبی و خاکستری
orthochromatic U شبیه عکسهای رنگی طبیعی
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
pigments U باماده رنگی رنگ کردن
colored progressive matrices test U ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
You have rubbed your coat against some wet paint . U کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
Redviolet U رنگی میان بنفش و قرمز
tone U [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
colours U سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
xanthin U ماده رنگی روناس وگل زرد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com