Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bidden guest
U
مهمان خوانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
visitator
U
مهمان
guest
U
مهمان
guests
U
مهمان
guest
U
مهمان کردن
gatecrashers
U
مهمان ناخوانده
gatecrasher
U
مهمان ناخوانده
treat
U
مهمان کردن
treated
U
مهمان کردن
guest-rooms
U
اطاق مهمان
guest-room
U
اطاق مهمان
banquet
U
مهمان کردن
banquets
U
مهمان کردن
guest room
U
اطاق مهمان
rest house
U
مهمان سرا
hosted
U
مهمان دار
hosting
U
مهمان دار
hosts
U
مهمان دار
inhospitable
U
مهمان ننواز
guest chamber
U
اطاق مهمان
guests
U
مهمان کردن
host
U
مهمان دار
guest computer
U
کامپیوتر مهمان
hosteler
U
مهمان دار
hospitable
U
مهمان نواز
open house
U
پذیرایی از مهمان
i was under his roof
U
مهمان او بودم
treats
U
مهمان کردن
inhospitableness
U
مهمان ننوازی
hospitality
U
مهمان نوازی
hospitalization
U
مهمان نوازی
hospitably
U
از روی مهمان نوازی
inhospitality
U
فقدان مهمان نوازی
visitors
U
مهمان رسمی نظامی
inhospitably
U
بدون مهمان نوازی
goest operating system
U
سیستم عامل مهمان
visiter
U
دیدن کننده مهمان
visitor
U
دیدن کننده مهمان
to keep an open house
U
مهمان نواز بودن
visitor
U
مهمان رسمی نظامی
visitors
U
دیدن کننده مهمان
keep an open house
U
مهمان نواز بودن
hospitable
U
غریب نواز مهمان نوازانه
open doored
U
در خانه باز مهمان نواز
invited
U
مهمان کردن وعده دادن
invite
U
مهمان کردن وعده دادن
invites
U
مهمان کردن وعده دادن
wear out one's welcome
<idiom>
U
مهمان دو روزه عزیز است
We are expecting guests for dinner .
U
برای شام مهمان داریم
Please be my guest.
U
خواهش می کنم مهمان من با شید
That evening we had company .
U
آن روز بعد از ظهر مهمان داشتیم
to eat salt with a person
U
باکسی نان ونمک خوردن مهمان کسی بودن
When in Rome, do as the Romans do!
<idiom>
U
خود را به آداب و رسوم کشور مهمان وفق بده.
roll out the red carpet
<idiom>
U
برای خوشآمد فرش زیرپای مهمان پهن کردن
defendants
U
خوانده
defendant
U
خوانده
respondent
U
خوانده
respondents
U
خوانده
adopted child
U
فرزند خوانده
appellee
U
فرجام خوانده
blood brother
U
برادر خوانده
blood brothers
U
برادر خوانده
stepdaughter
U
دختر خوانده
appellee
U
پژوهش خوانده
called
U
فرا خوانده
stepdaughters
U
دختر خوانده
foster parents
U
والدین خوانده
deep read
U
بسیار خوانده
adopted son
U
پسر خوانده
respondent in court of cassation
U
فرجام خوانده
nurse child
U
فرزند خوانده
mercury delay line
U
داده خوانده می شد
illegibility
U
خوانده نشدنی
godchildren
U
فرزند خوانده
foster son
U
پسر خوانده
foster child
U
فرزند خوانده
respondents
U
فرجام خوانده
stepchild
U
فرزند خوانده
godchild
U
فرزند خوانده
respondent
U
فرجام خوانده
stepchildren
U
فرزند خوانده
unread
U
خوانده نشده
unsung
U
خوانده نشده
stepson
U
فرزند خوانده
stepsons
U
فرزند خوانده
invitee
U
مدعو شحص خوانده
to be called
U
به نامی خوانده شدن
called program
U
برنامه فرا خوانده
table money
U
فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
homestay
U
خانواده مهمان دار
[کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
self-educated
U
پیش خود درس خوانده
self educated
U
پیش خود درس خوانده
The people have got wise to him.
U
مردم دستش را خوانده اند
fosterling
U
طفل شیرخوار فرزند خوانده
delay
U
خیر داده کاملاگ خوانده میشود
plea
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
relicta verificatione
U
تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
omnim gatherum
U
مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
delaying
U
خیر داده کاملاگ خوانده میشود
loard of creation
U
بشر که اشرف المخلوقات خوانده میشود
delays
U
خیر داده کاملاگ خوانده میشود
particulars
U
دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
pleas
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
godmother
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
cantatas
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
He has read the book from cover to cover .
U
کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
I premise that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
refresh
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
barbershop
U
وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
demurrer
U
عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
refreshes
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
wager of law
U
نوعی از دفاع که خوانده به استنادسوگند خود و یازده تن ازهمسایگان بری الذمه می شد
Queen's English
[King's English]
<idiom>
U
[انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
acknowledged mail
U
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
background
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
buffer
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
injunctions
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunction
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
tender
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
compartment rug
U
فرش با طرح خشتی یا بندی لوزی که به خانه شطرنجی و کندوی عسل نیز خوانده می شود
tenderest
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
vindictive damages
U
مقدار غرامتی که دادگاه علاوه بر خسارت واقعی وارد برخواهان از خوانده به منظورتنبیه او وصول میکند
tout temps prist
U
تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
The guest brings his own portion .
<proverb>
U
مهمان روزى خود را با خود مى آورد .
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
wand
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
buffering
U
دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
head switching
U
فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
register
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
registers
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
registering
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
moderated list
U
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
briefed
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
config.sys
U
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
raw
U
روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
demurring
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
pre-
U
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre
U
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
flashes
U
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashed
U
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash
U
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com