English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
linemate U مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infestant U مهاجم
postman U مهاجم
forward U مهاجم
invaders U مهاجم
invader U مهاجم
offensive <adj.> U مهاجم
attacker U مهاجم
frontcourt man U مهاجم
attackers U مهاجم
raider U مهاجم
raiders U مهاجم
forwarded U مهاجم
aggressors U مهاجم
aggressor U مهاجم
striker U مهاجم
strikers U مهاجم
offensives U مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> U مهاجم
postmen U مهاجم
close attack U سه مهاجم
dodgers U مهاجم گریزنده
breaking pass U پاس به مهاجم
trailer U پشتیبان مهاجم
trailers U پشتیبان مهاجم
dodger U مهاجم گریزنده
aggressive U حمله ور مهاجم
unmarked U مهاجم مهارنشده
third home U بازیگر مهاجم
dedger U مهاجم گریزنده
aggressive U مهاجم پرپشتکار
flanker U مهاجم جناح
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
cough up U لو رفتن توپ مهاجم
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
invaders U مهاجم حمله کننده
invader U مهاجم حمله کننده
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
weak safety U جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
prop forward U هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
cross buck U حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
direct free kick U مکث مهاجم برای فریفتن حریف
cutoff block U سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
have an angle U بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
inner U دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
beat up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
false start U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
pass cut U روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
beat-up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
tight end U مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
foot sweep U پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
submarine U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarines U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
assault U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaulted U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaults U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
loosest U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
necessary line U خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
loose U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
weave U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weaves U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
quarterback draw U نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
posted U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
hip throw U گرفتن کمر مهاجم و از جلوانداختن او از روی کمر
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
Jaldar U [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses U خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
offset knots U گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
row marker U دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
ranks U ردیف صف
ranks U ردیف
row U ردیف
cue U ردیف
line U ردیف
cues U ردیف
lines U ردیف
ranked U ردیف صف
classing U ردیف
run U ردیف
runs U ردیف
class U ردیف
classed U ردیف
classes U ردیف
rank U ردیف
ranges U ردیف
ranged U ردیف
range U ردیف
rank U ردیف صف
ranked U ردیف
octachord U ردیف
wracked U ردیف
sequence U ردیف
sequences U ردیف
wracks U ردیف
rows U ردیف
rowed U ردیف
deque U ردیف
racks U ردیف
rack U ردیف
racked U ردیف
tiers U ردیف
columns U ردیف
column U ردیف
tier U ردیف
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
realign U ردیف کردن
shaw U ردیف درختان
realigned U ردیف کردن
tier U ردیف کردن
single file U یک ردیف ستون
seriation U ردیف کردن
single line U ردیف تکی
realigns U ردیف کردن
realigning U ردیف کردن
hedgerow U ردیف خاربن
hedgerows U ردیف خاربن
serially U بطور ردیف
seriated U ردیف شده
single line U ردیف مجزا
aline U ردیف شدن
spooler U برنامه ردیف گر
tierced U ردیف شده
colonnades U ردیف ستون
colonnade U ردیف ستون
tier U ردیف صندلی
tierced U ردیف دار
tier U ردیف شدن
tier U ردیف افقی
tiers U ردیف صندلی
tiers U ردیف کردن
patterns U ردیف بندی
ranges U سلسله ردیف
succession U ردیف جانشینی
tiers U ردیف افقی
ranged U سلسله ردیف
range U سلسله ردیف
successions U ردیف جانشینی
pattern U ردیف بندی
tiers U ردیف شدن
aligned U ردیف کردن
row U ردیف مین
file U ردیف صف به صف کردن
filed U ردیف صف به صف کردن
row U ردیف کردن
series U سلسله ردیف
in a row U ردیف شده
rows U ردیف سطر
align U ردیف کردن
item number U شماره ردیف
file number U شماره ردیف
row U ردیف سطر
rowed U ردیف سطر
rows U ردیف مین
rowed U ردیف مین
lance corporal U هم ردیف سرجوخه
aligns U ردیف کردن
string U ردیف سلسله
clavier U ردیف مضراب
rowed U ردیف کردن
rows U ردیف کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com