English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
coincidence function U پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique U کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
to night U امشب
tonight U امشب
i bar tonight U من امشب را حساب نمیکنم
I am invited tonight of all nights . U دعوت شدم آن هم امشب
what is the thir everning U امشب چه نشان میدهد
We are invited out tonight . U امشب بیرون مهمانی هستیم
manager U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
There are no tickets available for tonight . U بلیط برای امشب موجود نیست
Are you going out tonight? U امشب میروید بیرون [برای گردش] ؟
We wI'll eat out tonight. U امشب می رویم بیرون غذامی خوریم
There are a few tickets left for tonight . U چند بلیط برای امشب مانده
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
I'd like a ... من یک ... میخواهم.
I'd like ... من ... میخواهم.
I'd like ... من ... را میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some hair gel. من کمی ژل مو میخواهم.
I'd like a dye. من رنگ مو میخواهم.
i am in a hurry for it U زود میخواهم
I'd like some ... من کمی ... میخواهم.
iam inclined to think U میخواهم بگویم
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some ... من مقداری ... میخواهم.
I'd like some orange juice. من آب پرتقال میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
I will be staying a month U من میخواهم یک ماه بمانم.
I will be staying a few days U من میخواهم یک هفته بمانم.
I'd like to try ... من میخواهم ... را امتحان کنم.
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
I'd like some soup. من مقداری سوپ میخواهم.
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
I'd like to pay. میخواهم پرداخت کنم.
i express my regret for it U پوزش میخواهم که چنین شد
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
i want you to go U میخواهم شما بروید
i wish to stay here U میخواهم اینجا بمانم
I'd like a shave. میخواهم ریشم را بزنم.
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
an inceptive U یعنی میخواهم لرزکنم
i beg leave to say U اجازه میخواهم بگویم
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a shave. میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
I'd like something to eat. چیزی برای خوردن میخواهم.
I'd like something to drink. چیزی برای نوشیدن میخواهم.
I'd like a shampoo and set. شامپو و خشک کردن میخواهم.
I'd like some small change. من قدری پول خرد میخواهم.
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
I'd like to hire a car. من میخواهم یک اتومبیل اجاره کنم.
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
i beg your pardon U پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
I will be staying a few days U من میخواهم چند روزی بمانم.
I'd like to change some 1000 euro. میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
I'd like a shampoo for greasy hair. من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I want these clothes cleaned. من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
I want these clothes ironed. من میخواهم این لباس ها اتو شود.
I want these clothes washed. من میخواهم این لباس ها شسته شود.
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
I'd like a shampoo for dry hair. من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I want to leave the car in the railway station U من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Without wishing to belittle [disparage] [denigrate] the importance of this issue, I would like to ... U بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
give someone an inch and they will take a mile <idiom> U اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
themselves [for their part] <adv.> U از طرف آنها
on their part <adv.> U از طرف آنها
for their part <adv.> U از طرف آنها
Send them in two at a time . U آنها رادو تا دوتابفرست تو
Ask each and every one of them . U ازیک یک آنها بپرسید
rules U وعملیات روی آنها
in such a way as to enable them U به طوری که آنها بتوانند
channeled U یچ کردن بین آنها
channeling U یچ کردن بین آنها
channels U یچ کردن بین آنها
channelled U یچ کردن بین آنها
channel U یچ کردن بین آنها
descriptions U لیست داده ها و خصوصیات آنها
They became estranged . They fell out . U میانه آنها بهم خورد
description U لیست داده ها و خصوصیات آنها
They cannot hold a candle to him . U سگش می ارزد بهمه آنها
keep these separate from those. U اینها را از آنها جدا نگاهدار
They gave me permission by way of an exception ... U آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
When will they be ready? U چه وقت آنها حاضر میشود؟
BCC U و لیست آنها را نشان نمیدهد
They held me culpable for the accident. U آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
They were all alike. U همه آنها یکی بودند.
catalogue U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
microcomputing U مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
They were all either kI'lled ou taken prisoners . U همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
cataloging U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloged U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogs U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogued U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
downsize U که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
list U لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
Their names are as follows . U اسامی آنها بقرار زیر است
catalogues U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloguing U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
chronological order U ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
schematic U نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
references U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
They were devastated by the news. U این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
bytes U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
Nothing was said between them. U هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
Bantu U وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
They are openly seeking his being sacked. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
There they were in all their finery. U آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
hash U لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
byte U که کامپیوتر در یک واحد روی آنها کار میکند
I cant see much difference in them. U فرق زیادی بین آنها نمی بینم
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . U آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه
They live abroad for the greater part of the year. U آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
not give someone the time of day <idiom> U تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
job U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
jobs U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
read U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
reads U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
signal U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
optical U و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
signalled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
ranged U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranges U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range U مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
point U که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
linkages U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
Their eyes met. U آنها به هم زل زدند. [همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
linkage U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
hash U لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
edited U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
edit U ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
They must give not less than 2 weeks' notice. U آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
frauds U پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
cross reference generator U متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
magnetic U و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
fraud U پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
trap U نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
paging U که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
doubled up U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
priorities U لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
peg U میله چوبی با نوک تیز [برای محکم بستن چیزی به آنها]
interrupts U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
c U استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
hopper U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
changes U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
priority U لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
It is all over between them . They are thru with each other . U بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
changing U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
changed U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
change U چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
hoppers U وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
interrupting U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
logic U ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
conversion U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversions U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
doubled U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
weighting U مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
interrupt U نرم افزاری که سیگنالهای وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند.
He bought them expensive presents, out of guilt. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
bind U چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
binds U چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
statement U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statements U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
name U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
activity U تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
lapped U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lap U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
look ahead U عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
activities U تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com