Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
time zone
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zones
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geographical meridian
U
نصف النهار جغرافیایی
true origin
U
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
boundary disclaimer
U
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
tonner
U
کامیون دارای فرفیت معینی
tonner
U
کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
isallobaric
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar
U
خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
true convergence
U
سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
particularity
U
دارای خصوصیات معینی خصوصیات برجسته
standardises
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize
U
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
geographic reference
U
سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
sundials
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
Look at the watch.
U
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine.
U
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11.
U
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
spindles
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindle
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
meridians
U
خط نصف النهار
meridian
U
خط نصف النهار
post meridiem
U
پس از نصف النهار
meridian
U
نصف النهار
meridians
U
نصف النهار
line of longitude
U
نصف النهار
celestial equator
U
معدل النهار
greenwich meridian
U
نصف النهار گرینیچ
prime meridian
U
نصف النهار مبدا
prime meridian
U
نصف النهار گرینویچ
true meridian
U
نصف النهار واقعی
ante meridiem
U
پیش از نصف النهار
greenwich meridian
U
نصف النهار گرینویچ
meridians
U
مدار نصف النهار
celestial meridian
U
نصف النهار سماوی
celestial meridian
U
نصف النهار اسمانی
magnetic meridian
U
نصف النهار مغناطیسی
meridian
U
مدار نصف النهار
reduction to the meridian
U
تعدیل به نصف النهار
meridians
U
خطوط نصف النهار
upper branch of meridian
U
نصف النهار برین
meridian
U
خطوط نصف النهار
lower branch of meridian
U
نصف النهار زیرین
prime meridian
U
نصف النهار مبداء
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
prime meridian
U
نصف النهار مبداء یا گرینویچ
postmeridian
U
وابسته به بعد ازنصف النهار
hour circle
U
نصف النهار حلقه مدرج
magnetic meridians
U
دوایر نیمروز معناطیسی نصف النهار مغناطیسی
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
geographic
U
جغرافیایی
adjutantship
U
معینی
geographical poles
U
قطبهای جغرافیایی
true heading
U
سمت جغرافیایی
geographic map
U
نقشه جغرافیایی
geographic equator
U
استوای جغرافیایی
true convergence
U
انحراف جغرافیایی
geographical mile
U
مایل جغرافیایی
geographical mile
U
میل جغرافیایی
geographic coordinates
U
مختصات جغرافیایی
geographical latitude
U
عرض جغرافیایی
geographical longitude
U
طول جغرافیایی
gazetteer
U
فرهنگ جغرافیایی
biogeographic
U
زیست جغرافیایی
geographical meridian
U
خط طول جغرافیایی
true bearing
U
سمت جغرافیایی
longitude
U
طول جغرافیایی
latitude
U
عرض جغرافیایی
latitudes
U
عرض جغرافیایی
easting
U
طول جغرافیایی
placename
U
نام جغرافیایی
true north
U
شمال جغرافیایی
land map
U
نقشه جغرافیایی
longitudes
U
طول جغرافیایی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
adjutancy
U
معینی معاونت
parrallels of latitude
U
مدارات عرض جغرافیایی
latitudinal
U
وابسته بعرض جغرافیایی
co latitude
U
متمم عرض جغرافیایی
georef grid
U
مختصات جغرافیایی جهانی
military area
U
حوزه جغرافیایی نظامی
difference in easting
U
اختلاف طول جغرافیایی
colatitude
U
متمم عرض جغرافیایی
latitudinarian
U
وابسته بعرض جغرافیایی
cartogram
U
نقشه اماری جغرافیایی
grids
U
شبکه بندی جغرافیایی
grid
U
شبکه بندی جغرافیایی
true course
U
سمت مسیر جغرافیایی
Longitude and latitude.
U
طول وعرض جغرافیایی
geocentric latitude
U
عرض جغرافیایی زمینی
longitudinal
U
وابسته بطول جغرافیایی
transmissions
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
ageless
U
بدون عمر معینی
cost plus
U
بعلاوه سود معینی
inbound
U
محصور در حدود معینی
station
U
درپست معینی گذاردن
stations
U
درپست معینی گذاردن
he is at a loose end
U
کار معینی ندارد
stationed
U
درپست معینی گذاردن
localities
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
topology
U
مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
locality
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
true azimuth
U
سمت حقیقی گرای جغرافیایی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
emplace
U
در محل معینی قرار دادن
standardizing
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardises
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardize
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardizes
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardised
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardising
U
مطابق درجه معینی دراوردن
orb
U
بدور مدار معینی گشتن
orbs
U
بدور مدار معینی گشتن
modelled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
head for
U
به سمت معینی در حرکت بودن
local option
U
اختیار تعیین محل معینی
predecease
U
پیش ازواقعه معینی مردن
model
U
مطابق مدل معینی در اوردن
modeled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
models
U
مطابق مدل معینی در اوردن
zonation
U
طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
isobar
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
true course
U
سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
aba
U
مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
chorographic
U
وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
chorography
U
نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
calibrated
U
تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrate
U
تحت قاعده واصول معینی دراوردن
cover drive
U
ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
protraction
U
نقشه کشی طبق مقیاس معینی
calibrates
U
تحت قاعده واصول معینی دراوردن
term insurance
U
بیمه در موردمخاطره برای مدت معینی
calibrating
U
تحت قاعده واصول معینی دراوردن
blood count
U
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
off break
U
کسب امتیاز معینی در ضربه به سمت راست
dimension stock
U
چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
the
U
حرف تعریف برای چیز یاشخص معینی
cover point
U
محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
blood counts
U
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
capias
U
حکم یا امریه دائر بر توقیف شخص معینی
section hand
U
کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
variation
U
زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
geocoding
U
روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
variations
U
زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
camporee
U
اجتماع پسران ودختران پیش اهنگ از ناحیه معینی
forty one billiard
U
بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com