English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trains area U منطقه بنه رزمی یکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
duty with troops U در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
zeroed out U ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
combat arms U یکان رزمی یکان درگیر در رزم
tactical element U یکان رزمی یکان تاکتیکی
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
combatcommand U یکان رزمی
combat , echelon U یکان رزمی
unit strength U قدرت رزمی یکان
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
level of effort U تلاش رزمی یکان
commitment value U ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zone of action U منطقه عملیات یکان
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
combat team U گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
combatcommand U فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders U دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power U نیروی رزمی استعداد رزمی
force augmentation U تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
tenant U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
visit of courtesy U بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
tenants U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
designation U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
parent U یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
designations U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
line replacement U یکان تعویض کننده یکان جبهه
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
unit mill U سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
command information program U برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
division slice U یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
guiden U پرچم یکان پرچم نماینده یکان
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
epic U رزمی
combat U رزمی
epical U رزمی
combated U رزمی
combating U رزمی
epics U رزمی
combats U رزمی
field manual U دستور رزمی
combat arms U رسته رزمی
field officer U افسر رزمی
field order U دستورالعمل رزمی
fighting load U بار رزمی
field ration U جیره رزمی
field service U خدمات رزمی
combat crew U خدمه رزمی
field type U نوع رزمی
group U گروه رزمی
strengths U استعداد رزمی
battle problems U مشکلات رزمی
battle station U پایگاه رزمی
c ration U جیره رزمی
field duty U خدمات رزمی
combat , elements U عناصر رزمی
heroic verse U شعر رزمی
herioic verse U شعر رزمی
combat , echelon U رده رزمی
battle casualty U ضایعات رزمی
combat team U تیم رزمی
combat , elements U یکانهای رزمی
strength U استعداد رزمی
field gun U توپ رزمی
field grade U رده رزمی
combat power U قدرت رزمی
combat proficiency U شایستگی رزمی
readiness U امادگی رزمی
combatintelligence U اطلاعات رزمی
combatdrill U تمرین رزمی
combat proficiency U مهارت رزمی
combat ration U جیره رزمی
combat readiness U امادگی رزمی
non combatant U غیر رزمی
non-combatant U غیر رزمی
non-combatants U غیر رزمی
field glasses U عینک رزمی
martial arts U ورزشهای رزمی
combat support U پشتیبانی رزمی
combat troops U عدههای رزمی
combat trains U بنه رزمی
fighting patrol U گشتی رزمی
combat patrol U گشتی رزمی
field exercise U تمرین رزمی
field duty U ماموریت رزمی
combat development U توسعه رزمی
combat duty U ماموریت رزمی
field commands U قسمتهای رزمی
field commands U یکانهای رزمی
field army U ارتش رزمی
combat duty U امور رزمی
combat efficiency U کارایی رزمی
combat engineer U مهندسی رزمی
combat exercise U تمرین رزمی
combat forces U نیروهای رزمی
combat formation U ارایش رزمی
combat intelligence U اطلاعات رزمی
combat jump U پرش رزمی
combat outpost U پاسدار رزمی
combat surveillance U مراقبت رزمی
damage U ضایعات رزمی
nonbattle U غیر رزمی
task organization U سازمان رزمی
tactical support U پشتیبانی رزمی
operational route U جاده رزمی
groups U گروه رزمی
combat vehicle U خودروی رزمی
tactical missile U موشک رزمی
service ammunition U مهمات رزمی
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
field officer U افسر رسته رزمی
flyable dud U بدون امادگی رزمی
effective strength U استعداد رزمی موثر
epos U اشعار رزمی پیشینیان
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
field U زمینه رزمی صحرایی
field range U میدان تیر رزمی
field order U دستورعملیاتی دستور رزمی
standards U کالای جانشین رزمی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
combat control team U تیم کنترل رزمی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
combat information center U مرکز اطلاعات رزمی
standard U کالای جانشین رزمی
attrition U کاهش توان رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
combat ready U دارای امادگی رزمی
readiness category U درجه امادگی رزمی
readiness category U نوع امادگی رزمی
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com