Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radial
U
منشعب
radials
U
منشعب
furcate
U
منشعب
ramiform
U
منشعب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
furcate
U
منشعب شدن
bifurcate
U
منشعب شدن
ramify
U
منشعب شدن
divergent
U
انشعاب پذیر منشعب
forking
U
دوشاخه منشعب شدن
fork
U
دوشاخه منشعب شدن
canalize
U
هدایت اجباری منشعب کردن
branch
U
منشعب شدن گل وبوته انداختن
branches
U
منشعب شدن گل وبوته انداختن
lanes
U
کوچه ساختن منشعب کردن
lane
U
کوچه ساختن منشعب کردن
bronchial tubes
U
برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
axil
U
گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
bifurcate
U
دوشاخه کردن بدوشاخه منشعب کردن دوشاخهای
thick Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
divaricate
U
منشعب شدن دوشاخه شدن
nephrogenic
U
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com