Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
connoisseur
U
منتقد هنری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
critics
U
منتقد
critic
U
منتقد
fine art
U
آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
Pope, Arthur Upham
U
آرتور پوپ
[که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
henry
U
هنری
artlessness
U
بی هنری
artistical
U
هنری
henry the f.
U
هنری یکم
henry the f.
U
هنری اول
inartistic
U
غیر هنری
millihenry
U
میلی هنری
atheneum
U
مدرسهء هنری
athenaeum
U
مدرسهء هنری
compositions
U
ترکیب هنری
artistic aptitude
U
استعداد هنری
composition
U
ترکیب هنری
atelier
U
کارگاه هنری
worked
U
اثارادبی یا هنری
work
U
اثارادبی یا هنری
works of art
U
کار هنری
work of art
U
کار هنری
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
mongram
U
امضای هنری
studios
U
کارگاه هنری
studio
U
کارگاه هنری
chiyjah
U
معماری هنری
mh
U
میلی هنری
chujjah
U
به سبک هنری
chujjah
U
معماری هنری
artistic sense
U
ذوق هنری
chiyjah
U
به سبک هنری
objet d'art
U
چیز هنری
objets d'art
U
چیز هنری
fine art
U
هر مهارت هنری وفریف
Art Nouveau
U
مکتب هنری آرنوو
prolusion
U
اثر هنری مقدماتی
compositions
U
سرایش قطعه هنری
artistically
U
بطور هنرمندانه یا هنری
chef d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
romanticism
U
مکتب هنری رومانتیک
chefs-d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
idealism
U
سبک هنری خیالی
ballet
U
رقص ورزشی و هنری
piracy
U
دزدی هنری یاادبی
chef-d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
ballets
U
رقص ورزشی و هنری
masterstroke
U
نازک کاری هنری
masterstrokes
U
نازک کاری هنری
composition
U
سرایش قطعه هنری
bric-a-brac
U
[اشیا عتیقه و هنری کوچک]
tp perfect oneself in an art
U
در هنری سرامد یا کامل شدن
potboiler
U
هنرمند یا کار هنری مبتذل
cubist
U
وابسته به مکتب هنری کوبیسم
galleries
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
gallery
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
blazonry
U
نمایش و جلوه هنری پرشکوه
magnum opus
U
مهمترین اثر ادبی یا هنری
cubistic
U
وابسته به مکتب هنری کوبیسم
epigone
U
مقلد اثار ادبی و هنری
inartistic
U
فاقد اصول هنری بی هنر
meier art judgement test
U
ازمون قضاوت هنری مایر
virtuosi
U
خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosos
U
خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuoso
U
خوش قریحه دارای ذوق هنری
Impressionism
U
سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
vandalizing
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalised
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
postimpressionism
U
سبک هنری تجسم عین منافر
plagiary
U
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
schmalz
U
موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
cognoscente
U
متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
rococo
U
سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
sgraffito
U
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
eroticism
U
تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
outside art
U
[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
dramatics
U
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
potboil
U
برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
High Renaissance
U
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
bureau
U
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureaus
U
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
dragon style
U
[سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com