English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diffuser U منتشر کننده
diffusor U منتشر کننده
spreader U منتشر کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bug U تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging U تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs U تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
issuant U منتشر کننده منتشر شونده
Other Matches
broadcasts U منتشر
broadcast U منتشر
circulated U منتشر شدن
diffusing U منتشر کردن
circulate U منتشر شدن
diffusing U منتشر شده
to make a noise U منتشر شدن
spread U منتشر کردن
circulates U منتشر شدن
inedited U منتشر نشده
spreads U منتشر کردن
broadcast U منتشر کردن
put forth U منتشر کردن
incident light U نور منتشر
broadcasts U منتشر کردن
irradiate U منتشر کردن
irradiated U منتشر کردن
diffused U منتشر کردن
diffuses U منتشر شده
diffuse U منتشر شده
diffused U منتشر شده
get abroad U منتشر شدن
diffuse U منتشر کردن
give forth U منتشر کردن
irradiating U منتشر کردن
irradiates U منتشر کردن
diffuses U منتشر کردن
distributed capacity U فرفیت منتشر
unissued <adj.> U منتشر نشده
propagated error U اشتباه منتشر شده
unissued shares U سهام منتشر نشده
spreads U منتشر شدن انتشار
widespreading U شایع همه جا منتشر
circumfuse U باطراف منتشر کردن
widespread U شایع همه جا منتشر
pantropical U منتشر درنواحی گرمسیری
pantropic U منتشر درنواحی گرمسیری
spread U منتشر کردن یا شدن
releases U منتشر ساختن رهایی
release U منتشر ساختن رهایی
diffusively U بطور منتشر و یا مفصل
republish U دوباره منتشر کردن
spread U منتشر شدن انتشار
released U منتشر ساختن رهایی
reported statistics U امارهای منتشر شده
spreads U منتشر کردن یا شدن
the volume that preceded U جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
blowy U بسهولت باطراف منتشر شونده
posthumous U منتشر شده پس از مرگ نویسنده
get about U ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
diffusing U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffused U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuse U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuses U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
spread U [منتشر کردن مایع روی سطح]
the disease threatens to sprea U این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
periodicals U مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
lightest U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
precedents U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
propagate U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagating U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagated U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagates U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
publishes U طبع ونشر کردن منتشر کردن
publish U طبع ونشر کردن منتشر کردن
published U طبع ونشر کردن منتشر کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
broadening U وسیع کردن منتشر کردن
broadens U وسیع کردن منتشر کردن
broaden U وسیع کردن منتشر کردن
circulated U دایر کردن منتشر کردن
circulates U دایر کردن منتشر کردن
broadened U وسیع کردن منتشر کردن
circulate U دایر کردن منتشر کردن
to put forth U منتشر کردن چاپ کردن
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com