English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
light U منبع نور سیگنال نور
lighted U منبع نور سیگنال نور
lightest U منبع نور سیگنال نور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
intensity U اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور
Other Matches
scans U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
timed U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source U منبع خطی منبع شبکه
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
modulator U مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM U استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD U سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noises U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
coincidence circuit U یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex U چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carriers U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous U ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
codec U وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
origins U منبع
small reservoir at well top U منبع
receptacles U منبع
receptacle U منبع
resource U منبع
resourc U منبع
supply U منبع
supplied U منبع
references U منبع
reference U منبع
hotbeds U منبع
pool U منبع
pooled U منبع
origin U منبع
fountain U منبع
fountains U منبع
head spring U منبع
source U منبع
source code U کد منبع
pools U منبع
water supply U منبع اب
cistern U منبع اب
fount U منبع
cisterns U منبع
cisterns U منبع اب
water system U منبع اب
cistern U منبع
water supplies U منبع اب
hotbed U منبع
supplying U منبع
rootstock U منبع
wellspring U منبع
illuminant U منبع نور
source of power U منبع انرژی
radiation source U منبع تشعشع
source U منبع برق
source document U سند منبع
elevated tanke U منبع اب هوائی
incandescent source U منبع ملتهب
source language U زبان منبع
image source U منبع تصویر
source listing U لیست منبع
source of power U منبع قدرت
heat supply U منبع حرارتی
source data U دادههای منبع
resource allocation U اختصاص منبع
resource management U مدیریت منبع
resource sharing U اشتراک منبع
isogenous U دارای یک منبع
word of mouth <idiom> U از منبع موثق
light point U منبع روشنایی
authority U منبع موثق
information source U منبع اطلاعات
light source U منبع نور
second source U منبع دوم
attack origine U محل یا منبع تک
cold body U منبع سرد
source U منبع منشاء
source computer U کامپیوتر منبع
neutron source U منبع نوترون
resource file U فایل منبع
source program U برنامه منبع
mains supply U منبع شبکه
originals U منبع سرچشمه
agency of communications U منبع ارتباط
electron emitter U منبع الکترون
mines U منبع مامن
data source U منبع داده
resource U منبع ممر
elevator boot U منبع بالابر
mined U منبع مامن
power source U منبع قدرت
original U منبع سرچشمه
magnetic storage U منبع مغناطیسی
voltage source U منبع ولتاژ
voltage source U منبع الکتریسیته
voltage source U منبع قدرت
cold water supply U منبع ابسرد
noise U منبع تغذیه
message source U منبع پیام
cooling water supply U منبع اب سرد
noises U منبع تغذیه
current supply U منبع جریان
wellhead U منبع چشمه
energizer U منبع انرژی
energy supply U منبع انرژی
thermal reservoir U منبع گرمایی
lighting source U منبع روشنایی
power supplay U منبع تغذیه
power supply U منبع تغذیه
system resource U منبع سیستم
power supplay U منبع قدرت
source register U ثبات منبع
source routine U روال منبع
store of value U منبع ارزش
fountainhead U منبع خبر
power supply U منبع انرژی
mine U منبع مامن
grid bias supply U منبع ولتاژشبکه
thermal reservoir U منبع گرما
excitation source U منبع برانگیختگی
aliunde U از منبع دیگر
power supply cable U کابل منبع تغذیه
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
magnetic tape store U منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
bonanza U منبع عایدی مهم
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
non renewable resource U منبع تجدید ناپذیر
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
power supply cable U کابل منبع قدرت
gravy train U منبع در امد نامشروع
gravy trains U منبع در امد نامشروع
motored U منبع نیروی مکانیکی
motor- U منبع نیروی مکانیکی
radix U پایه منبع اصلی
line source U منبع خطی شکل
low voltage supply U منبع فشار ضعیف
magnetic energy storage U منبع انرژی مغناطیسی
resource sharing U اشتراک گذاشتن منبع
power supply switch U کلید منبع تغذیه
motor U منبع نیروی مکانیکی
light source colour U رنگ منبع نور
non renewable resource U منبع بازگشت ناپذیر
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
magnetic store U حافظه یا منبع مغناطیسی
authority U منبع صحیح و موثق
motors U منبع نیروی مکانیکی
cash cow <idiom> U منبع خوبی از پول
goldmine U منبع در آمد سرشار
x ray source U منبع اشعه رونتگن
welding source U منبع جریان جوش
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
voltage source U منبع فشار الکتریکی
bonanzas U منبع عایدی مهم
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
adscititious U دارای منبع خارجی
cisterns U حوضچه ارامش منبع
low frequency source U منبع فرکانس پایین
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
provenance U منبع [باستان شناسی]
goldmines U منبع در آمد سرشار
cistern U حوضچه ارامش منبع
source listing U لیست برداری منبع
archeological site U منبع [باستان شناسی]
candlepower U شدت نور یک منبع
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
site of the find U منبع [باستان شناسی]
source data automation U خودکاری داده منبع
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
ghost signals U علایم راداری بدون منبع
gravy trains U منبع درامد بدون زحمت
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
gravy train U منبع درامد بدون زحمت
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
symbolically U نوشتن برنامه به زبان منبع
lay in <idiom> U ذخیره منبع وموجودی چیزی
symbolic U نوشتن برنامه به زبان منبع
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com