Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
spillover benefits
U
منافع خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invisible hand
U
فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
positive externalities
U
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
U
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
U
پول خارجی ارز خارجی
wilson
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
revenue
U
منافع
earnings
U
منافع
perquisites
U
منافع
perquisite
U
منافع
harmony of interests
U
سازگاری منافع
union
U
اشتراک منافع
vested interests
U
منافع مقرره
vested interest
U
منافع مقرره
tangible benefits
U
منافع مرئی
unions
U
اشتراک منافع
net benefits
U
منافع خالص
windfall gains
U
منافع اتفاقی
public interest
U
منافع عامه
capital gains
U
منافع سرمایهای
harmony of interests
U
هماهنگی منافع
benefit spillovers
U
نشر منافع
economic interest
U
منافع اقتصادی
conflict of interest
U
برخورد منافع
fictitious dividens
U
منافع موهوم
conflict of interest
U
تضاد منافع
class interests
U
منافع طبقاتی
private benefits
U
منافع خصوصی
mutual interests
U
منافع مشترک
fictious dividened
U
منافع موهوم
pure interest
U
منافع خالص
public interest
U
منافع عمومی
public benefits
U
منافع عمومی
separable accretions and benefits
U
نمائات و منافع منفصله
gains from trade
U
منافع حاصل از تجارت
rent
U
مال الاجاره منافع
social security benefits
U
منافع تامین اجتماعی
valuation of benefits
U
ارزش گذاری منافع
self regard
U
حفظ منافع شخصی
windfall gains
U
منافع باد اورده
vesture
U
منافع و نمائات زمین
solidarity
U
اشتراک منافع ومسئولیتها
undistributed earnings
U
منافع توزیع نشده
emblements
U
منافع حاصله از زمین
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
undistributed earnings
U
منافع تقسیم نشده
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
emblements
U
منافع حاصله اززمین مزروعی
original and derivative estate
U
اصل مال یا نمائات یا منافع ان
explees
U
اجاره بها یا منافع زمین
the profits and accretions which are an
U
منافع و نمائات متصله مال
it is p to our interests
U
برای منافع مازیان اوراست
measurement of benefits and costs
U
اندازه گیری منافع و هزینه ها
tangible benefits
U
منافع مشهود فواید عینی
protection and indemnity club
U
باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
pray in aid
U
دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
saving
U
خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
p&l club
U
club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
apportionment
U
افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
profits a prendre
U
درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
intervener
U
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
lease
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
leases
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
consuls
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
term
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
terming
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
externals
U
خارجی
exogenous
U
خارجی
extraneous
U
خارجی
exteriors
U
خارجی
exotic
U
خارجی
foreign
U
خارجی
international line
U
خط خارجی
exterior
U
خارجی
outer
U
خارجی
outward
U
خارجی
gringo
U
خارجی
gringos
U
خارجی
abextra
U
خارجی
extern
U
خارجی
exoteric
U
خارجی
exosphere
U
خارجی
oversea
U
خارجی
outsides
U
خارجی
peripheral
U
خارجی
aliens
U
خارجی
outsiders
U
خارجی
alien
U
خارجی
outsider
U
خارجی
outside
U
خارجی
extra
U
خارجی
extra-
U
خارجی
extras
U
خارجی
outboard
U
خارجی
external
U
خارجی
concrete object
U
عین خارجی
apophyge
U
منحنی خارجی
apophysis
U
منحنی خارجی
external force
U
نیروی خارجی
external delay
U
تاخیر خارجی
external docuhentation
U
مستندات خارجی
external interrupt
U
وقفه خارجی
superior conjunction
U
مقارنه خارجی
external menory
U
حافظه خارجی
superior planets
U
سیارههای خارجی
external memory
U
حافظه خارجی
exosphere
U
قسمت خارجی جو
extrinsic
U
بیرونی خارجی
external load
U
بار خارجی
facade
نمای خارجی
external label
U
برچسب خارجی
spillover effects
U
اثرات خارجی
apothesis
U
منحنی خارجی
external command
U
فرمان خارجی
ectoparasite
U
انگل خارجی
exterior ballistics
U
بالیستیک خارجی
exterior varnish
U
جلای خارجی
external armature
U
ارمیچر خارجی
external cost
U
هزینه خارجی
external control
U
کنترل خارجی
external combustion
U
احتراق خارجی
external circuit
U
مدار خارجی
external benefits
U
فواید خارجی
exterior varnish
U
لاک خارجی
outboard profile
U
نیمرخ خارجی
inflow of foreign funds
U
ورودسرمایههای خارجی
immission
U
انتشار خارجی
imbody
U
صورت خارجی
overseas agent
U
نماینده خارجی
overseas trade
U
معاملات خارجی
foreign trade
U
تجارت خارجی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
foreign reserves
U
ذخائر خارجی
foreign policy
U
سیاست خارجی
foreign particle
U
جسم خارجی
outwork
U
سنگر خارجی
outward opening
U
دهانه خارجی
outer connection
U
اتصال خارجی
outer fix
U
رمپ خارجی
outer planets
U
سیارات خارجی
outer wall
U
دیوار خارجی
outness
U
کیفیت خارجی
outside caliper
U
کولیس خارجی
negative externalities
U
زیانهای خارجی
outside cause
U
علت خارجی
outside diameter
U
قطر خارجی
outside power
U
جریان خارجی
load curve
U
خم بار خارجی
outside view
U
منظره خارجی
foreign loan
U
وام خارجی
foreign law
U
حقوق خارجی
foreign deposit
U
سپرده خارجی
external store
U
انباره خارجی
external storage
U
حافظه خارجی
renvoi
U
تبعیدشخص خارجی
external storage
U
انباره خارجی
external sort
U
جورکردن خارجی
external security
U
امنیت خارجی
external reperence
U
ارجاع خارجی
spillover costs
U
هزینههای خارجی
external reference
U
ارجاع خارجی
external reference
U
مرجع خارجی
external pressure
U
فشار خارجی
external symbol
U
علامت خارجی
external thread
U
دنده خارجی
foreign currency
U
ارز خارجی
foreign currencies
U
پولهای خارجی
foreign bill
U
برات خارجی
foreign aid
U
کمک خارجی
extrinsic factor
U
عامل خارجی
exteroceptive
U
محرک خارجی
externalization
U
خارجی کردن
externalities
U
اثرات خارجی
externalities
U
پی امدهای خارجی
external variable
U
متغیر خارجی
external transaction
U
معاملات خارجی
external operation
U
عملیات خارجی
foreign national
U
تبعه خارجی
externalised
U
خارجی کردن
acrotic
U
بیرونی خارجی
outside view
U
نمای خارجی
adventitious
U
خارجی الحاقی
foreign exchange
U
پول خارجی
slough
U
پوسته خارجی
angle of emergence
U
زاویه خارجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com