Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
windfall gains
U
منافع باد اورده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invisible hand
U
فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
drift ice
U
یخ اب اورده
begot
U
اورده
supplementary
U
هم اورده
waterborne
U
اب اورده
capital stock
U
اورده
driftwood
U
چوب اب اورده
wind borne
U
باد اورده
new fledged
U
تازه پر در اورده
flotsam
U
کالای اب اورده
brought
U
اورده شده
the story goes
U
اورده اند
supplementary
U
تکمیلی پس اورده
the veins and arteries
U
اورده وشرایین
pit run earth
U
خاک هم اورده
pit run material
U
خاک هم اورده
pit run gravel
U
هم اورده شنی
quarry run rockfill
U
هم اورده سنگریز
interjectory
U
در میان اورده
unearned income
U
درامد باد اورده
windfall profits
U
سود باد اورده
loess
U
خاک باد اورده
granulet
U
گوشت نوبالا اورده
spindrift
U
برف یا غبارباد اورده
driftage
U
چیزباداورده یا اب اورده راندگی
windfall income
U
درامد باد اورده
crusher run material
U
هم اورده سنگ شکن
windfall loss
U
زیان باد اورده
drift
U
توده باد اورده
drifted
U
توده باد اورده
drifting
U
توده باد اورده
drifts
U
توده باد اورده
waveson
U
اموال اب اورده بعد از غرق کشتی
the people pressed in
U
مردم زور اورده داخل شدند
revenue
U
منافع
earnings
U
منافع
perquisites
U
منافع
perquisite
U
منافع
tempered steel
U
فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
fictitious dividens
U
منافع موهوم
fictious dividened
U
منافع موهوم
pure interest
U
منافع خالص
public interest
U
منافع عامه
harmony of interests
U
هماهنگی منافع
vested interests
U
منافع مقرره
harmony of interests
U
سازگاری منافع
public interest
U
منافع عمومی
union
U
اشتراک منافع
public benefits
U
منافع عمومی
private benefits
U
منافع خصوصی
conflict of interest
U
برخورد منافع
mutual interests
U
منافع مشترک
unions
U
اشتراک منافع
vested interest
U
منافع مقرره
benefit spillovers
U
نشر منافع
tangible benefits
U
منافع مرئی
class interests
U
منافع طبقاتی
conflict of interest
U
تضاد منافع
spillover benefits
U
منافع خارجی
net benefits
U
منافع خالص
windfall gains
U
منافع اتفاقی
capital gains
U
منافع سرمایهای
economic interest
U
منافع اقتصادی
separable accretions and benefits
U
نمائات و منافع منفصله
undistributed earnings
U
منافع تقسیم نشده
self regard
U
حفظ منافع شخصی
social security benefits
U
منافع تامین اجتماعی
valuation of benefits
U
ارزش گذاری منافع
undistributed earnings
U
منافع توزیع نشده
vesture
U
منافع و نمائات زمین
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
rent
U
مال الاجاره منافع
emblements
U
منافع حاصله از زمین
gains from trade
U
منافع حاصل از تجارت
solidarity
U
اشتراک منافع ومسئولیتها
he rode me off on a side issue
U
نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
split infinitive
U
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
split infinitives
U
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
explees
U
اجاره بها یا منافع زمین
the profits and accretions which are an
U
منافع و نمائات متصله مال
emblements
U
منافع حاصله اززمین مزروعی
tangible benefits
U
منافع مشهود فواید عینی
it is p to our interests
U
برای منافع مازیان اوراست
original and derivative estate
U
اصل مال یا نمائات یا منافع ان
measurement of benefits and costs
U
اندازه گیری منافع و هزینه ها
galantine
U
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
protection and indemnity club
U
باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
pray in aid
U
دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
p&l club
U
club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
saving
U
خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
profits a prendre
U
درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
apportionment
U
افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
acquest
U
مال بدست اورده ازدسترنج یا بخشش مال غیرموروثی
intervener
U
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
cadenza
U
اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
cadenzas
U
اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
lease
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
leases
U
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
kinked demand curve
U
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
consul
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
terming
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
term
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
light come light g
U
باد اورده را باد
totalitarianism
U
سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com