Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
skiable
U
مناسب برای اسکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
Other Matches
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
trial and error
<idiom>
U
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
burn in
U
حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
groom
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
waxing cork
U
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
short ski
U
اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
grooms
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
poma lift
U
تله اسکی میلهای برای انتقال نفر بنفر
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
fair weather
U
مناسب برای
surfboard
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboards
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark
U
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
running
U
مناسب برای مسابقه دو
winterish
U
مناسب برای زمستان
airworthy
U
مناسب برای پرواز
airworthiness
U
مناسب برای پرواز
fill the bill
<idiom>
U
مناسب برای همه جا
cantabile
U
مناسب برای اواز
in pride of grease
U
مناسب برای کشتن
suitable for children
U
مناسب برای بچه ها
dogger
U
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
ski
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skied
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skis
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm
U
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
fishable
U
مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
offices
U
مناسب برای استفاده در شرکت
roadworthy
U
مناسب برای بکاربردن درجاده ها
office
U
مناسب برای استفاده در شرکت
buyer's market
U
بازار مناسب برای خریدار
readied
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
market value
U
قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
ready
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
readies
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
fencible
U
مناسب برای نرده کشی
gressorial
U
مناسب برای راه رفتن
readying
U
مناسب برای استفاده از یا فروش .
sealsking
U
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
He's not suited for a doctor.
U
او
[مرد]
برای یک پزشک مناسب نیست.
to be
[look]
somewhat
[the]
worse for wear
[person, thing]
U
مناسب نبودن برای پوشیدن
[جامه ای]
lyrical
U
مناسب برای نواختن یاخواندن باچنگ
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
jump speed
U
سرعت مناسب برای پرش باچتر
sawtimber
U
الوار مناسب برای اره کشی
jump altitude
U
ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
passed
U
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passes
U
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
pass
U
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
gorge portion
U
محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
amphimictic
U
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
that is i. to this purpose
U
برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
bug taper
U
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
slotting
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
flag days
U
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
slots
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
constructive placement
U
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
The fire is fit to roast the meat.
U
این آتش برای کباب کردن گوشت مناسب است
fits units with ... connection
U
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
diagonal
U
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
verification
U
بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
sectors
U
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
to suggest it is appropriate to do so
[matter]
U
پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد
[چیزی ]
sector
U
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
fourth generation computers
U
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
voice
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
CD WO
U
مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
voices
U
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
drops
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropping
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropped
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
populate
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populates
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populating
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
enumerated type
U
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
fibre optics
U
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
routing
U
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
semaphore
U
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
telegenic
U
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
ergonomics
U
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
wife's equity
U
عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
arm
U
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
fits
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fittest
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
fit
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
controlled environment
U
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
fractional T
U
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
outside
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
object code
U
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
early token release
U
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
c
U
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
skied
U
اسکی
ascii
U
اسکی
ski
U
اسکی
skis
U
اسکی
airplane turn
U
اسکی کوهی
downhill
U
اسکی سرعت
uphill
U
اسکی سرعت
water-skied
U
اسکی ابی
water-skis
U
اسکی ابی
hydro ski
U
اسکی ابی
skis
U
چوب اسکی
ski
U
چوب اسکی
waxes
U
واکس اسکی
hydro ski
U
اسکی روی اب
water-ski
U
اسکی ابی
tip
U
نوعی اسکی
langlauf
U
اسکی صحرانوردی
water ski
U
اسکی ابی
touring ski
U
اسکی تورینگ
skied
U
چوب اسکی
ski boot
U
چکمه اسکی
ski tow
U
تله اسکی
ice skate
U
اسکی روی یخ
ice-skate
U
اسکی روی یخ
ski suit
U
لباس اسکی
wax
U
واکس اسکی
ice-skates
U
اسکی روی یخ
waxed
U
واکس اسکی
ski pole
U
چوبدست اسکی
skiing
U
ورزش اسکی
skiing
U
اسکی بازی
ski jumps
U
پرش با اسکی
skier
U
اسکی باز
skiers
U
اسکی باز
cross county
U
اسکی صحرانوردی
ski boot
U
کفس اسکی
ski lift
U
تله اسکی
tipping
U
نوعی اسکی
turtlenecks
U
یقه اسکی
skiier
U
اسکی باز
turtleneck
U
یقه اسکی
bindings
U
فیکساتور اسکی
ski lifts
U
تله اسکی
ascii code
U
رمز اسکی
ski jump
U
پرش با اسکی
piste
U
پیست اسکی
ascii file
U
فایل اسکی
binding
U
فیکساتور اسکی
aquaplaning
U
اسکی روی اب
camber
U
انحنای جلوی اسکی
skimeister
U
بهترین اسکی باز
tails
U
قسمت عقب اسکی
snow boot
U
پوتین برف یا اسکی
water-skis
U
چوب اسکی روی اب
cambers
U
انحنای جلوی اسکی
grass skiing
U
اسکی روی چمن
single pole
U
چوبدستی تکی اسکی
ski world cup
U
جام جهانی اسکی
slide slip
U
سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
water-skied
U
چوب اسکی روی اب
ski tourer
U
اسکی باز تفریحی
tailed
U
قسمت عقب اسکی
tail
U
قسمت عقب اسکی
balaclavas
U
نوعی کلاه اسکی
water skiing
U
اسکی بازی روی اب
water-ski
U
چوب اسکی روی اب
ski pole
U
چوب اسکی بازی
miniski
U
نوعی اسکی کوتاه
balaclava
U
نوعی کلاه اسکی
water-skiing
U
اسکی بازی روی اب
gate
U
دروازه شروع اسکی
ice-skates
U
روی یخ اسکی کردن
ice-skate
U
روی یخ اسکی کردن
gates
U
دروازه شروع اسکی
figure ski
طرح چوب اسکی
ascii sort order
U
نظم ترتیبی اسکی
ascii character set
U
مجموعه کاراکترهای اسکی
water ski
U
چوب اسکی روی اب
aquaplane
U
تخته اسکی روی اب
binder
U
نوعی واکس اسکی
binders
U
نوعی واکس اسکی
biathlon
U
اسکی صحرانوردی با اسلحه
freestyle
U
مسابقههای اسکی ازاد
basket
U
حلقه یا گل چوبدست اسکی
baskets
U
حلقه یا گل چوبدست اسکی
shovel
U
لبه منحنی اسکی
shoveled
U
لبه منحنی اسکی
shoveling
U
لبه منحنی اسکی
shovelled
U
لبه منحنی اسکی
shovelling
U
لبه منحنی اسکی
shovels
U
لبه منحنی اسکی
ice skate
U
روی یخ اسکی کردن
surfboarder
U
اسکی باز روی اب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com