English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
allotment U منابع اختصاصی
allotments U منابع اختصاصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
renewable resources U منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
several fishery U محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
specified command U فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
technical U اختصاصی
allocation U اختصاصی
proprietary U اختصاصی
individual U اختصاصی
occupation crossing U پل اختصاصی
allocations U اختصاصی
individuals U اختصاصی
appropriative U اختصاصی
dedicated U اختصاصی
specializing U اختصاصی کردن
separated U علیحده اختصاصی
separate U علیحده اختصاصی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
specialty U رشته اختصاصی
dedicated lines U خطوط اختصاصی
specialises U اختصاصی کردن
specialising U اختصاصی کردن
specialize U اختصاصی کردن
specializes U اختصاصی کردن
proprietary program U برنامه اختصاصی
patent medicines U داروی اختصاصی
separates U علیحده اختصاصی
local theory U نظریه اختصاصی
dedicated system U سیستم اختصاصی
dedicated device U دستگاه اختصاصی
native compiler U کامپایلر اختصاصی
appropriation U ذخیره اختصاصی
appropriated surplus U ذخیره اختصاصی
additional outlet U انشعاب اختصاصی
native language U زبان اختصاصی
lacunar amnesia U یادزدودگی اختصاصی
landmarks U نشان اختصاصی
landmark U نشان اختصاصی
speciality U رشته اختصاصی
specialities U رشته اختصاصی
dedicated computer U کامپیوتر اختصاصی
patent medicine U داروی اختصاصی
parts peculiar U قطعات اختصاصی
distinguishing U مشخص اختصاصی
localized amnesia U یادزدودگی اختصاصی
special tribunal U دادگاه اختصاصی
characters U صفت اختصاصی
aedis U زیارتگاه اختصاصی
traits U نشان اختصاصی
trait U نشان اختصاصی
specified command U نیروی اختصاصی
a dedicated line U یک خط [سیم] اختصاصی
specificity U اختصاصی بودن
special ability U توانایی اختصاصی
character U صفت اختصاصی
driveways U راه اختصاصی
private U اختصاصی خصوصی
specific variance U پراکنش اختصاصی
aedes U زیارتگاه اختصاصی
privates U اختصاصی خصوصی
privy U محرم اسرار اختصاصی
a dedicated wiring circuit U یک مدار الکتریکی اختصاصی
the peculiarities of mammals U نشانهای اختصاصی پستانداران
dedicated file server U خدمتگذار فایل اختصاصی
a dedicated server U [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
proprietary file format U قالب فایل اختصاصی
characterization U توصیف صفات اختصاصی
suigeneris U اختصاصی منحصر بفرد
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
harmonic selective ringing U تلفن اختصاصی همساز
reservation U قطعه زمین اختصاصی
reservations U قطعه زمین اختصاصی
dedicated word processor U کلمه پرداز اختصاصی
resources U منابع
sources U منابع
distinctively U بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
custom built U سفارشی تهیه شده اختصاصی
individuals U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
non specific factors of production U عوامل غیر اختصاصی تولید
individual U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
allocation of resources U تخصیص منابع
overhead U منابع حاشیهای
human resources U منابع انسانی
mean U منابع درامد
meaner U منابع درامد
military resources U منابع نظامی
natural sources U منابع طبیعی
meanest U منابع درامد
economic resources U منابع اقتصادی
control of resources U نظارت بر منابع
fixed resources U منابع ثابت
complementary resources U منابع مکمل
control of resources U کنترل منابع
revenue sources U منابع درامد
resource allocation U تخصیص منابع
sources law U منابع حقوق
fixed inputs U منابع ثابت
resource deallocation U بازستانی منابع
resource endowment U منابع طبیعی
sourcing U منابع یابی
scarce resources U منابع کمیاب
resource sharing U اشتراک در منابع
natural resources U منابع طبیعی
unused resources U منابع بیکار
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
software resources U منابع نرم افزار
efficient allocation of resources U تخصیص کارای منابع
exhaustable resources U منابع تمام شدنی
hardware resources U منابع سخت افزاری
resources U منابع اماد ذخایر
sourcing of suppliers U یافتن منابع فروش
unused resources U منابع استفاده نشده
inputs U عوامل تولید منابع
depletion U کاهش منابع طبیعی
optimum allocation of resources U تخصیص مطلوب منابع
nonrenewable resources U منابع تمام شدنی
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
conservation U حفظ منابع طبیعی
conservationists U طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservationist U طرفدارحفظ منابع طبیعی
netware U سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
mobility U انتقال اسان منابع تولید
production resource planning U برنامه ریزی منابع تولید
water utilization project U پروژه بهره برداری از منابع اب
gathered U دریافت داده از منابع مختلف
gather U دریافت داده از منابع مختلف
nonrenewable resources U منابع غیر قابل تجدید
economic mobilization U بسیج منابع اقتصادی باصرفه
irm U Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
complexity U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collections U عمل دریافت داده از منابع مختلف
complexities U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collection U عمل دریافت داده از منابع مختلف
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
available U لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
share U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
narrative statement U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
sizes U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
allocations U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
dynamic U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
overhead U منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
dynamically U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
allocation U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
optical U اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
resource leveling U زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
uniquely U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
unique U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
language U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
languages U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
job U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
jcl U دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
jobs U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
shared U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
service peculiar U امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
calloc U در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
server U که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
neoclassical school U مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
TDS U سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
resource U یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
share U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shares U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
scheduler U امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
reports U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
transaction U سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
directories U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com