Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
internal power
U
توانی که داخل هواپیما تولیدمیشود
uplift
U
سوختی که داخل هواپیما حمل میشود
uplifts
U
سوختی که داخل هواپیما حمل میشود
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
bomb release line
U
خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
centrifugal starting switch
U
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
centrifugal casting machine
U
دستگاه ریخته گری گریز ازمرکز
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
cantilever ratio
U
نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
contrifugal force
U
نیروی گریز از مرکز
centrifugal force
U
نیروی مرکز گریز
centrifugal force
U
نیروی گریز از مرکز
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
escadrille
U
6 هواپیما
flight
U
هواپیما
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
airplain
U
هواپیما
flying machine
U
هواپیما
plane
U
هواپیما
aircraft
U
هواپیما
airplanes
U
هواپیما
airplane
U
هواپیما
tailplane
U
دم هواپیما
air craft
U
هواپیما
planing
U
هواپیما
planes
U
هواپیما
planed
U
هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
aeroplanes
U
هواپیما
air plane
U
هواپیما
aeroplane
U
هواپیما
aircraft arrestment
U
مهارکردن هواپیما
path of flight
U
مسیر هواپیما
screws
U
ملخ هواپیما
airframe
U
اسکلت هواپیما
airframe
U
شاسی هواپیما
airframe
U
بدنهء هواپیما
planes
U
صاف هواپیما
airframe
U
بدنه هواپیما
landings
U
نشستن هواپیما
ground crew
U
کارکنان هواپیما
aerodromes
U
فرودگاه هواپیما
albatrose
U
یک نوع هواپیما
airscrew
U
ملخ هواپیما
aerodrome
U
فرودگاه هواپیما
airmen
U
خدمه هواپیما
airman
U
خدمه هواپیما
invention of the aeroplane
U
اختراع هواپیما
hangar
U
اشیانه هواپیما
flapped
U
باله هواپیما
flap
U
باله هواپیما
aircraft engine
U
موتور هواپیما
hijackings
U
هواپیما ربائی
aircraft repair
U
تعمیر هواپیما
aircraft records
U
اسناد هواپیما
hijacking
U
هواپیما ربائی
aircraft inspection
U
بازرسی هواپیما
screw
U
ملخ هواپیما
flaps
U
باله هواپیما
aircraft specification
U
خصوصیات هواپیما
hangars
U
اشیانه هواپیما
aerocommander
U
نوعی هواپیما
leading line
U
خط هدایت هواپیما
aeromechanic
U
مکانیک هواپیما
agl
U
رادار هواپیما
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
aircraft log book
U
بایگانیها هواپیما
air hostess
U
مهماندار هواپیما
avgas
U
بنزین هواپیما
altitude
U
ارتفاع هواپیما
fuselage
U
بدنه هواپیما
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
arresting sheave
U
پل مهار هواپیما
port
U
فرودگاه هواپیما
rudder bar
U
فرمان هواپیما
aviation fuel
U
سوخت هواپیما
planing
U
صاف هواپیما
planed
U
صاف هواپیما
roll out
U
سر خوردن هواپیما
aviation gasoline
U
بنزین هواپیما
fuselage
U
دماغه هواپیما
captains
U
فرمانده هواپیما
bail out
U
پریدن از هواپیما
hijacker
U
هواپیما ربا
fuselages
U
دماغه هواپیما
fuselages
U
بدنه هواپیما
captain
U
فرمانده هواپیما
axial of an aircraft
U
محور هواپیما
axes of an airplane
U
محورهای هواپیما
captained
U
فرمانده هواپیما
avigation
U
فن هدایت هواپیما
captaining
U
فرمانده هواپیما
propeller
U
ملخ هواپیما
flight manifest
U
بارنامه هواپیما
landing
U
نشستن هواپیما
crew member
U
خدمه هواپیما
crewing
U
خدمه هواپیما
landings
U
فرودگاه هواپیما
crewed
U
خدمه هواپیما
crew
U
خدمه هواپیما
hijackers
U
هواپیما ربا
crews
U
خدمه هواپیما
load
U
بارمهمات هواپیما
loads
U
بارمهمات هواپیما
plane
U
صاف هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aerobatic
U
حرکات آکروباتی با هواپیما
tail block
U
قلاب عقب هواپیما
loading chart
U
طرح بارگیری هواپیما
load spreader
U
بار پخش کن هواپیما
line chief
U
مکانیسین تعمیرات هواپیما
tail wind
U
بادوزان درعقب هواپیما
air miss
U
تصادم هوایی دو هواپیما
airlift
U
حمل بار با هواپیما
laager
U
پدافنددور تا دور هواپیما
tie down
U
مهار هواپیما یا کشتی
change over
U
عوض کردن
[هواپیما]
time of flight
U
زمان پرواز هواپیما
airlifted
U
حمل بار با هواپیما
air-to-air
U
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
airlifting
U
حمل بار با هواپیما
airlifts
U
حمل بار با هواپیما
type load
U
نوع مهمات هواپیما
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
logbook
U
کتاب سوابق هواپیما
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
stato scope
U
ارتفاع سنج هواپیما
overflight
U
عبور با هواپیما از فرازمنطقهای
take off
<idiom>
U
بلند شدن هواپیما
rudders
U
باله عقب هواپیما
rudders
U
سکان عقب هواپیما
landings
U
بزمین نشستن هواپیما
rudder
U
باله عقب هواپیما
rudder
U
سکان عقب هواپیما
range angle
U
زاویه بردی هواپیما
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
air to air
U
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
power dive
U
شیرجه رفتن هواپیما
vectors
U
مسیر ناوبری هواپیما
vector
U
مسیر ناوبری هواپیما
radius of action
U
برد عملیاتی هواپیما
overflights
U
عبور با هواپیما از فرازمنطقهای
rotary wing aircraft
U
هواپیما با بال گردنده
run way
U
محوطه دویدن هواپیما
machine number
U
عدد سرعت هواپیما
machmeter
U
سرعت سنج هواپیما
machmeter
U
ماخ سنج هواپیما
The aircraft got off the ground .
U
هواپیما اززمین بلند شد
To board a plane.
U
سوار هواپیما شدن
run
U
یک راه عکسبرداری هواپیما
ships
U
کشتی هوایی هواپیما
runs
U
یک راه عکسبرداری هواپیما
sling load
U
بار اویزان از هواپیما
ship
U
کشتی هوایی هواپیما
sheave
U
ریل راهنمای هواپیما
no wind position
U
اخرین محل هواپیما
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
The plan landed .
U
هواپیما بزمین نشست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com