Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
club propeller
U
ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reversible propeller
U
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
high power engine
U
موتور با قدرت زیاد
to piss off the wrong people
<idiom>
U
آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
eurytopic
U
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
blockbuster
U
بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbusters
U
بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
intermediate contingency
U
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
abler
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
ablest
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
able
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
air cooled engine
U
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
constant speed propeller
U
ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
engine power
U
قدرت موتور
engine performance
U
قدرت موتور
augmentor
U
افزاینده قدرت موتور
motor output
U
قدرت خروجی موتور
dynamometer
U
قدرت موتور سنج اتومبیل
deep mouthed
U
دارای صدای درشت و کلفت
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
cylinder baffles
U
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
to pace off
U
باگام برداری شمردن
cogent
U
دارای قدرت وزور
omnificent
U
دارای قدرت خلاقه
sovereigns
U
دارای قدرت عالیه
limitary
U
دارای قدرت محدود
independent
U
دارای قدرت مطلقه
sovereign
U
دارای قدرت عالیه
anticipative
U
دارای قدرت پیشگویی
influential
U
دارای نفوذ و قدرت
prepotent
U
دارای قدرت کامل
hold the reins
<idiom>
U
ادم دارای قدرت ونفوذ
turbojet engine
U
موتور هواپیمای دارای توربین جت
reengine
U
دارای موتور تازه کردن
totipotent
U
دارای قدرت تولید یک ارگانیسم از یک جزء ان
scepter
U
دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
old line
U
دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
top drawer
U
دارای مقام یا اهمیت عالی قدرت عالیه
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
self enforcing
U
دارای قدرت تحمیل اراده خودبر دیگران
supercharged
U
موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
fearnought
U
یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
superfluid
U
جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
cabled
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
precieux
U
دارای فرافت زیاد
of great importance
U
دارای نفوذ زیاد
precieuse
U
دارای فرافت زیاد
iffy
U
دارای احتمالات زیاد
elmy
U
دارای نارون زیاد
long distance
U
دارای مسافت زیاد
surfy
U
دارای خیزاب زیاد
long-distance
U
دارای مسافت زیاد
gleby
U
دارای کلوخه زیاد
newsy
U
دارای اخبار زیاد
overcharged with electricity
U
دارای برق زیاد
long dated
U
دارای مهلت زیاد
satyagraha
U
اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
petersham
U
یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
superincumbent
U
دارای فشار زیاد فشاری
siliciferous
U
دارای سیلیس یا سیلیکون زیاد
imaginative
U
دارای قوه تصور زیاد
iffy
U
دارای لیت و لعل زیاد
loaded
U
پولدار دارای پول زیاد
spur gear
U
دنده ملخی
referenda
U
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendums
U
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendum
U
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
garish
U
دارای زرق و برق زیاد شعله ور
overmasted
U
دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
oversexed
U
دارای تمایلات جنسی زیاد شهوتران
high pressure
U
دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
overparted
U
دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
high octane
U
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
hew
U
شکاف یاترک نتیجه ضربه
hewing
U
شکاف یاترک نتیجه ضربه
hews
U
شکاف یاترک نتیجه ضربه
hewed
U
شکاف یاترک نتیجه ضربه
polysomic
U
دارای کروموسومهای بیش از بقیه زیاد کروموسوم پرکروموسوم
high test
U
امتحان سختی را گذرانده دارای قوه فراره زیاد
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
structural damage
U
خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
turboshaft
U
توربین گاز برای دادن قدرت به شفت
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
multimult
U
پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
jet stream
U
جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
gill type flap
U
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill
U
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
skiascope
U
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
center
U
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
high lift device
U
وسایل برای زیاد
high lift system
U
سیستم برای زیاد
high lift configuration
U
شکل برای زیاد
dumptor
U
کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
caculated risk
<idiom>
U
شانس زیاد برای موفقیت
overtask
U
زیاد سنگین بودن برای
hypoid
U
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car.
U
به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
cylinder fins
U
تیغههای سیلندر
internal boffles
U
تیغههای داخلی
stand (someone) in good stead
<idiom>
U
سود زیاد برای شخص داشتن
to stand the test of time
U
برای مدت زیاد دوام آوردن
up to one's ears in work
<idiom>
U
کارهای زیاد برای انجام داشتن
to stand the test
U
برای مدت زیاد دوام آوردن
collector ring
U
منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
baseplate
U
پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
cooling fins
U
تیغههای خنک کننده
nozzle guide vane
U
تیغههای هادی یا راهنما
intercylinder baffles
U
تیغههای بین سیلندرها
ground adjustable propeller
ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
low end
U
سخت افزار یا نرم افزاری که قدرت منه نیست یا برای مبتدیان طراحی شده است
to have stood the test of time
U
برای مدت زیاد دوام آورده باشد
compressor vane
U
تیغههای ثابت روی استاتور
motoring
U
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
inlet guide vane
U
تیغههای خنک کننده جریان ورودی
empowers
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
paraheliotropism
U
موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
oxygen bottle
U
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
recorders
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorder
U
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
blade flapping
U
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
blade tracking
U
مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
backing off
U
عمل تراشیدن یا پخ زدن پشت دندانههای تیغههای فرز
disc
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
chromel
U
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
bulb root
U
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
warrantable
U
دارای ارزش برای شهادت
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
mismatch
U
ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
timing disc
U
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
creativeness
U
قدرت خلاقه قدرت ابداع
variable geometry engine
U
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
U
نصب موتور قرارگاه موتور
vitrescent
U
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
waste gate
U
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
keypad
U
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
slip ring induction motor
U
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
internal wrenching bolt
U
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
double squirrel cage motor
U
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
U
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
jukeboxes
U
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukebox
U
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
arrays
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
single phase induction motor
U
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
haustellate
U
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
telegenic
U
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
rah rah
U
دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
deep stall
U
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
heavy-set
U
کت و کلفت
woman
U
کلفت
maidservant
U
کلفت
handmaiden
U
کلفت
swabber
U
کلفت
charwoman
U
کلفت
chambermaid
U
کلفت
biddy
U
کلفت
chambermaids
U
کلفت
servant maid
U
کلفت
thickest
U
کلفت
labrose
U
لب کلفت
squatty
U
کلفت
tirewoman
U
کلفت
hand maid
U
کلفت
handmaid
U
کلفت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com