English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zany U مقلد میمون صفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lemur U میمون پوزه دار میمون لمور
lemurs U میمون پوزه دار میمون لمور
copycats U مقلد
imitator U مقلد
imitators U مقلد
clown U مقلد
clowning U مقلد
clowns U مقلد
impressionist U مقلد
parodist U مقلد
impressionists U مقلد
parroter U مقلد
sequacious U مقلد
copycat U مقلد
emulator U مقلد
funny man U مقلد
infringer U مقلد
clowned U مقلد
limitator U مقلد
merry andrew U مقلد
follwer U مقلد تعقیب کننده
mimer U هنرپیشه مقلد وکمیک
epigone U مقلد اثار ادبی و هنری
follower U پیرو مذهب شیعه مقلد
followers U پیرو مذهب شیعه مقلد
mockingbird U مرغ مقلد امریکای شمالی
copier U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
copiers U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
pygmies U میمون
propitious U میمون
pygmy U میمون
ape U میمون
jackanapes U میمون
aping U میمون
apes U میمون
aped U میمون
pigmies U میمون
snapdragons U گل میمون
snapdrayon U گل میمون
simian U میمون
monkey U میمون
monkeys U میمون
snapdragon U گل میمون
integrated U برنامه مقلد که با سیستم عامل چند رسانهای کار میکند
ham U ران و کفل مقلد بی ذوق وبی مزه تازه کار
monkey's fist U مشت میمون
monkeyishness U میمون صفتی
guenon U میمون دم درازافریقایی
monkeyish U میمون صفت
pithecoid U شبه میمون
colugo U میمون جهنده
apelike U میمون مانند
apishness U میمون صفتی
baboonery U میمون صفتی
hokeypokey U میمون صفتی
simian U میمون مانند
tarsier U میمون شبگرد هندی
orangoutang U میمون درختی برنئوسوماترا
orangutan U میمون درختی برنئوسوماترا
anthropoids U میمون ادم نما
anthropoid U میمون ادم نما
rhesuses U میمون دم کوتاه هندی.
simian U بوزینه شبیه میمون
mongooses U میمون پوزه دراز
lemurs U میمون پوزه دارماداگاسکار
lemur U میمون پوزه دارماداگاسکار
rhesus U میمون دم کوتاه هندی.
great ape U میمون ادم وار
aped U میمون انسان نما
apes U میمون انسان نما
ape U میمون انسان نما
aping U میمون انسان نما
gibbon U میمون دراز دست
chimpanzees U میمون ادم وار
chimpanzee U میمون ادم وار
gibbons U میمون دراز دست
monkey fist U گره پنجه میمون
mongoose U میمون پوزه دراز
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
baboons U یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
pithecanthrope U برزخ میان انسان و میمون
baboon U یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
apery U میمون صفتی کارهای بوزینه وار
cynocephalus U [مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
homo U جانورانی که انسان وانواع میمون ها نیز جزو ان بشمارمیروند
grivet U نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
pithecanthropus U انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
larkspur U [نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
flavonal dyes U فلاون [مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com